دلار هرات در روز یکشنبه 39 هزار و 750 تومان باز شد و تا قبل از باز شدن بازار تهران کاهشی شد و به سمت حمایتش حرکت کرد، اما در از دست دادن حمایت ناکام ماند و از آنجا افزایشی شد و به کانال جدید رسید. دلار تهران هم در روز یکشنبه یک پیشروی داشت و در سطوح جدید جاخوش کرد. اما درهم امارات شروعش طوفانی بود و در 11 هزار و 350 تومان باز شد که عدد قابل توجهی بود. در بازار دوبی نرخ بسته شدن درهم برخلاف سایر بازارها نسبت به نرخ آغازین کاهشی شد و در 11 هزار و 280 روز را به پاین رساند. البته نرخ پایانی روز یکشنبه نسبت به شنبه بالاتر بود.

وقتی با معامله‌گران صحبت می‌ شود می‌گویند حال و روز بازار این است: تا نرخ به یک عدد مهم یا به سقف جدید می‌رسد، همه می‌گویند از اینجا دیگر ریزش شروع می‌شود و بفروشید، ولی بعد از یک اصلاح جزیی نرخ به بالا برگشته و سقف‌های قبلی را می‌شکند. معامله‌گران می‌گفتند این روندی است که بازار در این چند هفته با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

تحلیلگران فنی که شنبه می‌گفتند بازار به نقطه‌ای رسیده که در چارت سفید است، در یکشنبه مدعی بودند نقاط سفید درحال پرشدن است. با این حساب باید ببینیم تحلیل‌های فنی چه چشم‌اندازی را برای دلار متصور است.

یکی از حاشیه‌های بازار دلار سیاست‌های ارتباطی جدید در این روزهاست. خبرگزاری رسمی دولت در روز یکشنبه از عرضه‌ بسته‌های پنجاه هزار دلاری خبر می‌داد که بدون مشتری مانده است. وقتی با معامله‌گران درباره ویدیو منتشرشده در ایرنا صحبت می‌شد می‌گفتند یک نفر در سبزه میدان با صدای بلند مدعی فروش دلار با قیمت ۳۹ هزار و ۴۰۰ تومان شد. آن‌ها می‌گفتند به احتمال قوی این فرد عامل بازارساز بوده و بازارساز از طریق جارچی درحال مدیریت انتظارات است. برخی از آن‌ها می‌گفتند باید ببینیم تاکتیک دادزن در کنترل قیمت دلار جواب می‌دهد یا نه؟

در مجلس هم تیم اقتصادی با نماینده‌ها برای نوسان بازار ارز جلسه تشکیل دادند. معامله‌گران معتقد بودند حاصل جلسه یکشنبه مصداق این ضرب‌المثل است؛" کی بود؟ کی بود؟ من نبودم".

اکثر آن‌ها اعتقاد داشتند مجلس و تیم اقتصادی هرکدام یک بخش از ماجرا را روایت می‌کنند. معامله‌گران درباره تاکتیک‌های بازارساز هم همین اعتقاد را داشتند. برای نمونه جارچی می‌فرستند که زیر قیمت عرضه کند، از طرف دیگر با بستن حساب معامله‌گران عملا سیاست تزریقی خودش را خنثی می‌کند.

معامله‌گران به عرضه یک تن طلا هم از همین دید نگاه می‌کردند. به اعتقاد آن‌ها سیاست فروش یک تن طلا با دو ملاحظه روبرو است. ملاحظه اول اینکه با قیمت‌های کنونی آبشده، یک تن طلا عدد بالایی برای بازار فعلی نیست چون اگر اراده شود در توان بازار است. معامله‌گران می‌گویند عرضه یک تن طلا به بازار برابر است با عرضه 46 میلیون دلار و این میزان بالایی برای بازار ارز محسوب نمی‌شود.

دوم، وقتی در وسط نوسان ارزی دست به حراج طلا زده می‌شود، می‌تواند گرای مطلوب را ندهد. شاید برخی از فعالان بازار و مردم عادی دچار این سوتفاهم شوند که حراج طلا بخاطر این است که کف‌گیر بازارساز در خزانه ارزی به ته دیگ خورده است.

نکته بازار یکشنبه این بود که معامله‌گران می‌گفتند فضای بازار انتظامی شده است.