به گزارش اکوایران، در حالی که نظامیان اسرائیلی وارد خاک غزه شده‌اند، یک سؤال پیوسته مطرح می‌شود: حتی در صورت تمام شدن کار حماس در غزه، چه کسی کنترل این منطقه تحت محاصره  را به دست می‌گیرد؟ البته اگر بتوانند از عهده چنین کاری بر بیاند. بسیاری، به‌ویژه متحدان اسرائیل، به تشکیلات خودگردان فلسطینی نگاه می‌کنند؛ کسانی که تقریباً دو سال پس از عقب‌نشینی اسرائیل از غزه در سال 2005، حماس آنها را از آنجا بیرون کرد. اما ظاهراً تشکیلات خودگردان فلسطینی در جایگاهی نیستند که مسئولیت آن نوار ساحلی را به عهده بگیرند. در واقع، هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از پایان این جنگ، حتی کنترل رام الله، پایتخت فعلی کرانۀ باختری، را در اختیار داشته باشند.

به نوشته اکونومیست، تشکیلات خودگردان فلسطینی که پس از توافق اسلو در سال 1993 به وجود آمد، قرار بود بنیان دولت فلسطینی آینده باشد. اما با کمرنگ شدن دورنمای تأسیس یک کشور، باور به تشکیلات خودگردان فلسطینی هم کمرنگ شده است؛ تشکیلاتی به رهبری محمود عباس 87 ساله که از نظر اکثر فلسطینی‌ها فاسد و ناکارآمد است. در سال 2005، آقای عباس برای یک دورۀ ریاست جمهوری چهارساله انتخاب شد -و از آن زمان به بعد در این منصب بوده است. سلام فیاض، نخست‌وزیر سابق تشکیلات خودگردان فلسطینی، می‌گوید «راستش مشروعیت چندانی برای تشکیلات خودگردان فلسطینی باقی نمانده است. اگر اوضاع را خیلی سریع عوض نکنند، همه چیز فرو می‌پاشد.»

تشکیلات خودگردان فلسطینی، تا حدودی به دلیل ناتوانی در حفاظت از جان غیرنظامیان در کرانۀ باختری در برابر حملات شهرک نشینان اسرائیلی یا توقف گسترش شهرک‌های اسرائیلی، کنترل امنیت کرانۀ باختری را از دست داده و در سال‌های اخیر گروه‌های مسلحی مثل کتائب الجنین و عرین الاسود در نابلس کنترل امنیت را به عهده گرفته‌اند. حمله 7 اکتبر حماس، بمباران  غزه و پیش‌روی زمینی اسرائیل در آن‌جا و افزایش حملات شهرک‌نشینان وضعیت را مخاطره‌آمیزتر هم کرده است.

در نظرسنجی که درماه سپتامبر انجام شد، 53 درصد فلسطینیان گفتند به نظرشان «مبارزۀ مسلحانه» با اسرائیل بهترین راه تأسیس یک کشور است و 20 درصد موافق مذاکره بودند. با ادامۀ جنگ غزه، همراه با انتشار عکس کشته شدگان بمباران‌های اسرائیل، ظاهراً محبوبیت حماس افزایش می‌یابد و محبوبیت تشکیلات خودگردان فلسطینی کمتر می‌شود. با انتشار خبر انفجار بیمارستان الاهلی غزه، جمعیت‌های خشمگین راهی خیابان‌های کرانۀ باختری شدند. خشمشان اما متوجه اسرائیلی نبود که به باور اکثر فلسطینی‌ها عامل بمباران بود.  در عوض، خشم متوجه تشکیلات خودگردان فلسطینی بود. صدها نفر وارد مجتمع ریاست‌جمهوری آقای عباس در رام الله شدند. بسیاری، انگار که پژواک اعتراضات تکان دهندۀ جهان عرب و سرنگون کنندۀ دولت‌های عربی در سال 2011 باشند، فریاد می‌کشیدند: «مردم خواهان سرنگونی رئیس‌جمهورند.»

فتح، جناح فلسطینی تحت رهبری آقای عباس که بر تشکیلات خودگردان فلسطینی تسلط دارد، پیش از این هم بر سر جانشینی او دچار اختلافات داخلی بود. حالا هم بر سر موضع‌گیری دربارۀ حماس دوپاره‌تر شده است. افراد نزدیک به او باور دارند که فتح -و تشکیلات خودگردان فلسطینی که عملاً مترادف آن شده است- به نوعی با نابودی رقیب اسلام‌گرایش مشکل چندانی ندارد و این امر شاید بتواند به او فرصتی برای پس گرفتن کنترل غزه بدهد. با این همه، بسیاری از اعضای حزب نظر دیگری دارند. یکی از مسئولان فتح در رام الله که نگران بستگانش در غزه بود گفت «سقوط {حماس} در غزه باعث سقوط فتح می‌شود.»

حتی آنهایی که علاقۀ چندانی به حماس و شور اسلام‌گرایانه‌اش ندارند، نگران نابودی‌اش به دست اسرائیلند. آنان آقای عباس را تشویق می‌کنند جناح‌گرایی را کنار بگذارد و در یک دولت وحدت ملی، فتح سکولار را پشت حماس بیاورد. رائب الدبی، از مسئولان فتح در نابلس، بزرگ‌ترین شهر کرانۀ باختری، می‌گوید «هر دو طرف به هم نیاز دارند. حماس به مشروعیت فتح نیاز دارد و فتح و تشکیلات خودگردان نیازمند محبوبیت حماس‌اند.»

در حال حاضر، بحران مشروعیت تشکیلات خودگردان با بحران مالی شدیدتر هم می‌شود. اگرچه تشکیلات خودگردان فلسطینی نتوانسته به حکومت مستقل فلسطین تبدیل شود، بسیاری از فلسطینی‌ها آن را صرفاً به‌عنوان منبع حقوق و بخش کار عمومی می‌پذیرند. با این حال ظاهراً تشکیلات خودگردان فلسطینی نمی‌تواند از پس همین‌ها هم بربیاید. طی چند هفتۀ آینده، تشکیلات خودگردان فلسطینی باید حقوق‌های بخش عمومی را بپردازد، از جمله حقوق 34،000 عضو نیروهای امنیتی فلسطینی را. اما یکی از مسئولان ارشد تشکیلات خودگردان فلسطینی گفت که فقط توان پرداخت کمتر از نیمی از حقوق‌ها را دارند و حتی پیش از جنگ فعلی غزه، اسرائیل درآمدهای گمرکی را که باید به آنها می‌داده نداده است. احتمالاً ماجرای این پول نقد در نتیجۀ جنگ بغرنج‌تر هم بشود چون اسرائیل مرزهایش را به روی هزاران نفر از فلسطینی‌های کرانۀ باختری بسته که معمولاً در اسرائیل کار می‌کنند و به تشکیلات خودگردان مالیات می‌دهند.

اعضای نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطینی از جانب دوستان و اقوام متهم می‌شوند که نیروهای نیابتی اسرائیل برای اشغال کرانۀ باختری‌اند. در بسیاری از موارد، تنها چیزی که مانع ترک شغل‌شان می‌شود، حقوق ماهانه‌شان است. تشکیلات خودگردان فلسطینی، طوفان‌های مالی گذشته را تحمل کرده و حقوق‌ها را دیر یا ناقص پرداخته است. اما عدم پرداخت اخیر بسیار بزرگ‌تر است. اگر ادامه پیدا کند، ممکن است ده‌ها هزار مرد جوان پلیس تشکیلات خودگردان فلسطینی سر کارشان حاضر نشوند. بعضی‌شان نیروهایی آماده برای دیگر گروه‌های مسلح کرانۀ باختری، از جمله حماس و جهاد اسلامی، خواهند بود، همان گروهی که احتمالاً مسئول انفجار بیمارستان در غزه باشد. در هر صورت، معلوم نیست اگر فلسطینی‌ها بخواهند به کاخ ریاست جمهوری یورش ببرند، نیروهای امنیتی نامحبوب و حقوق نگرفته چقدر مواضعشان را حفظ کنند. امجد باشغر، از مسئولان حماس در نابلس، می‌گوید «افکار عمومی فلسطین دارد به نقطۀ جوش و انفجار علیه مقامات فلسطینی می‌رسد. تنها عامل به تأخیر اندازندۀ آن تمرکز ما بر مقاومت {علیه اسرائیل} است.»