بر اساس اطلاعات سایت شخصی آقای محمّدى رى ‌شهرى، او زاده  آبان ۱۳۲۵ شدر شهر رى است و پس از پایان تحصیلات ابتدایى ، درسال ۱۳۳۹  ، وارد حوزه علمیه شهر رى (مدرسه برهان) شد و در سال ۱۳۴۰  ، براى ادامه تحصیل به قم رفت آقای ری شهری تا پیروزى انقلاب اسلامى در سال ۱۳۵۷ ـ بجز مدّت کوتاهى که به دلایل سیاسى به حوزه ‌هاى علمیه مشهد و نجف مهاجرت کرد ـ به گذراندن مدارج تحصیلى و تدریس در حوزه علمیه قم اشتغال داشت .

بر اساس این اطلاعا حاج میرزا على مشکینى ، حاج شیخ محمد فاضل لنکرانى و حاج سید محمدباقر طباطبایى سلطانى استادان آقای ری شهری در ابتدا بوده اند و در ادامه درس خارج اصول را نزد آیات عظام مرحوم حاج شیخ محمدعلى اراکى و حاج شیخ حسین وحید خراسانى فرا گرفت آیات عظام  حاج میرزا على مشکینى ، حاج شیخ جواد تبریزى ، مرحوم حاج سید محمدرضا گلپایگانى و مرحوم حاج شیخ مرتضى حائرى نیز درس خارج فقه را به او آموخته اند.

وى همچنین  اجازه روایت حدیث از برخى علما و محدّثان بزرگ جهان اسلام ، از جمله آیت‌اللّه‌ حاج ‌آقا رضا بهاء الدینى ، دریافت کرده است.

سایت وى نوشته پس از سالها حضور در دروس خارجِ فقه و اصول ، به درجه اجتهاد رسیدو اجتهاد وى از سوى برخى اساتید برجسته حوزه علمیه قم گواهى گردید در زندگینامه او اشاره شده پس از نصب آقای ری شهری در دوران حیات امام راحل و مقام معظّم رهبرى به مَناصبى که شرط احراز آنها «اجتهاد» است ، بارها تأیید گردید . 

از جمله مناصبی که درجه اجتهاد می خواهد وزارت اطلاعات است او در خاطراتش نوشته است:"پس از اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی در تاریخ ششم شهریور 1363 از مجلس رای اعتماد دریافت کرد.حکم انتصاب اینجانب به سمت وزیر اطلاعات از سوی نخست‌وزیر صادر شد؛ بدین سان تاسیس وزارت اطلاعات آغاز شد." در آن زمان نخست وزیر میرحسین موسوی بود.

ری شهری درباره وضعیت آغاز به کار خود روایت کرده است:اکنون من هستم و وزارتخانه‌ای که در برابر توطئه‌های پیچیده ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی نه تشکیلات دارد، نه نیرو، نه اسناد و امکانات مورد نیاز و نه بودجه، و در یک جمله وزارتخانه‌ای که تنها نام دارد و وزیر در برابر کوهی از مشکلات و انتظارات است!

او نخستین مشکل تاسیس وزارت اطلاعات را متمرکز کردن نهاد‌های اطلاعاتی دانسته و اشاره کرده قبل از تاسیس وزارت اطلاعات، مشخص نبودن جایگاه قانونی اطلاعات، و نیاز مبرم باعث شده بود تا برای امنیت کشور، مراکز متعددی مانند سپاه، کمیته، ارتش، نخست‌وزیری، دادستانی، دفتر تحقیقات دادگاه انقلاب ارتش کار اطلاعاتی کنند که پس از تاسیس وزارت اطلاعات، طبق قانون همه نیرو‌ها باید اسناد و امکانات خود را تحویل این وزارتخانه می‌دادند، ولی تمکین برای اجرای قانون به ویژه برای برخی از نهاد‌ها آسان نبود.

بهر اساس خاطرانت ری شهری در آن هنگام واحد اطلاعات سپاه از نظر نیرو‌های کارآمد، اسناد و مکان‌های مورد نیاز بیش‌ترین امکانات را در اختیار داشت و بدین جهت انتقال همه آن‌ها به وزارتخانه تازه‌تاسیس برای مسئولان سپاه بسیار سخت بود. روزی آقای مرحوم شهید محلاتی – که در آن وقت نماینده امام در سپاه بود – و نیز آقای محمد عراقی (جانشین ایشان) به تفصیل درباره این‌که انتقال امکانات اطلاعاتی سپاه به وزارت اطلاعات مصلحت نیست و سپاه نمی‌تواند از آن تمکین کند با من صحبت کردند. همچنین آقای محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه) در بیت حضرت امام خمینی در همین زمینه با من صحبت کرد و پیشنهاد کرد که شما به واحد اطلاعات سپاه کاری نداشته باشید، چه ضرورتی دراد که این واحد را به وزارت اطلاعات منتقل کنید؟ ما اطلاعات مورد نیاز شما را در اختیارتان قرار می‌دهیم و ضمنا اشاره کرد که اصولا انتقال اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات غیرممکن است.همچنین شبی در یکی از جلسات سران قوا یکی از مسئولان اطلاعات سپاه با استناد به قانون اساسی استدلال می‌کرد که سپاه باید واحدا اطلاعات داشته باشد؛ چون حفظ و حراست از دستاورد‌های انقلاب به عهده سپاه است...

او دومین مشکل تاسیس وزارت اطلاعات را اختلاف تمایلات سیاسی نیرو‌های اطلاعاتی عنوان کرده و می گوید: هرچند از نظر قانونی شرط کارگزاران وزارت اطلاعات عدم عضویت در احزاب و گروه‌های سیاسی بود، اما نیرو‌های اطلاعاتی به ویژه آن‌هایی که کارآیی بیش‌تری دارند و از هوش سیاسی بالایی برخوردارند، از این روز اگرچه عضو رسمی حزبی هم نباشند، نمی‌توانند فاقد تمایلات سیاسی باشند. بدین جهت کسانی که در نهاد‌های مختلف اطلاعاتی کار می‌کردند، تمایلات و سلیقه‌های سیاسی گوناگون داشتند و همکاری آنان به صورت متمرکز در وزارت اطلاعات ساده نبود.

مشکل سوم هم از نگاه ری شهری ضعف یا فقدان ابزار‌های قانونی برای کسب اطلاعات بود؛ بدین صورت که بخشی از ابزار‌های مورد نیاز مانند احکام تجسس و دستگیری در اختیار قوه قضاییه و بخشی مانند امکان و ابزار بازداشت موقت در اختیار نیرو‌های مسلح بود. اکنون باید دید وزارتخانه‌ای که کمترین امکان قانونی برای کسب اطلاعات نداشت و یک سر کارش به دست قوه قضاییه است و سر دیگر آن در دست نیرو‌های مسلح بود، چگونه باید انجام وظیفه کند؟!...

دست آخر او نداشتن مکان را مشکل چهارم می شمرد و روایت کرده وزارت اطلاعات هنگام تأسیس فاقد هرگونه امکانات بود. تنها جایی که این وزارت در اختیار داشت ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات رژیم گذشته بود که به مرکز اسناد تبدیل شده بود و در آن زمان در اختیار حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حمید روحانی قرار داشت و به وزارت اطلاعات تحویل داده شده بود. اما در سایر استان‌ها هیچ امکاناتی برای شروع کار وجود نداشت، البته طبق ماده ۱۴ قانون وزارت اطلاعات کلیه نهاد‌ها و ارگان‌ها موظف بودند در زمینه در اختیار قرار دادن نیروی انسانی، امکانات و تجربیات اطلاعاتی همکاری‌های لازم را با وزارت اطلاعات داشته باشند، اما مهم این بود که چگونه می‌توان این امکانات را در شرایط آن روز از آن‌ها گرفت!

ری‌شهری در سال 1375 یک حزب سیاسی به نام جمعیت دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی تأسیس کرد و خود دبیر کل آن شد. او در سال 1376 نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران شد ولی رأی نیاورد.در آن دوره محمد خاتمی توانست رئیس جمهور شود پس از ان ری‌شهری تا آخر عمر متولی حرم عبدالعظیم حسنی و رییس مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث (با دو زیر مجموعه پژوهشگاه قرآن و حدیث و دانشگاه قرآن و حدیث) بود. مجموعه فواد ری نیز زیر مجموعه این تولیت بود.