بوریس یلتسین

اکوایران: در روز ۱۰ جولای ۱۹۹۱ و در اولین انتخابات دموکراتیک کشوری تازه‌متولدشده، «بوریس یلتسین» به عنوان اولین رئیس‌جمهور کشور فدراسیون روسیه سوگند یاد کرد. او که یکی از مقامات ارشد دوران شوروی سابق بود، ریاست جریان دموکراتیک را از دهه ۸۰ تا اوایل دهه ۹۰ بر عهده داشت.

بوریس یلتسین که در سن ۷۶ سالگی درگذشت، جنجالی‌ترین شخصیت تاریخ اخیر روسیه است و نسبت به میخائیل گورباچف، کسی که توسط یلتسین از کرملین رانده شد، احساسات قوی‌تری را در روس‌ها برمی‌انگیزد.

در حالی که گورباچف تیر خلاص حزب کمونیست و پایان امپراتوری شوروی در اروپای شرقی را شلیک کرد، یلتسین، اولین رئیس‌جمهور منتخب روسیه بود که جنازه اتحاد جماهیر شوروی را به خاک سپرد. به همین دلیل، او هم‌زمان مورد ستایش و نفرت هم‌میهنان خود قرار گرفت.

دومین عامل شهرت یلتسین، تصمیم او برای راه‌انداختن روسیه در مسیر اصلاحات بازار از طریق روشی به نام «شوک‌درمانی» بود که دوباره موجب شد او مورد تحسین و نفرت روس‌ها قرار بگیرد.

سپس، در اکتبر ۱۹۹۳ و در اتفاقی عجیب برای یک دموکراسی در حال ظهور، یلتسین در اوج مبارزه ۱۸ماهه خود با پارلمان این کشور، دستور داد تانک‌ها به مجلس حمله کنند.

سرانجام و بیش از یک سال بعد، او به سربازان روس دستور سرکوب شورش در چچن را داد. این اقدام عجولانه تعداد بیشتری از شهروندان روسیه را نسبت به جنگ ۱۰ساله شوروی در افغانستان، به کام مرگ کشاند.

هر یک از این اقدامات، یلتسین را در زمره رهبران قدرتمند روسیه، از ایوان مخوف تا کنون قرار داد. این چهار اتفاق رکورد خارق‌العاده‌ای برای مردی است که تا سن ۵۶ سالگی، چه در روسیه و چه در خارج از کشور، تقریباً ناشناخته بود.

میراث یلتسین

رهبران غربی برای تمجید از یلتسین از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. جورج اچ دبلیو بوش، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا او را «شخصیتی تاریخی» خواند. مارگارت تاچر نیز گفته بود که یلتسین «لایق این است که به عنوان یک میهن‌پرست و آزادی‌بخش مورد تجلیل قرار بگیرد». رهبران سابق و کنونی اروپای مرکزی و شرقی، سرزمین‌هایی که اتحاد جماهیر شوروی در آنها حکومت می‌کرد، نیز رئیس‌جمهور سابق روسیه را تحسین کردند. اکثر آنها اذعان داشتند که استقلال فعلی خود را مدیون کاری هستند که او در آغاز دهه ۹۰ انجام داد.

صرف‌نظر از اینها، واقعیت این است که تعداد کمی از روس‌ها سوگوار از دست دادن او هستند؛ زیرا روسیه‌ای که او می‌خواست ایجاد کند، متولد نشد و میراث او، اگرچه مهم است، اما مشکلاتی را ایجاد کرد که وبال گردن جهان شده است. یلتسین شخصیت بزرگی بود که مشکلات بزرگی نیز از خود بر جای گذاشت.

اکنون یلتسین توسط بسیاری از مردم عادی روسیه، از جمله رهبران فعلی کرملین متهم است که خیلی زود از اتحاد جماهیر شوروی دست کشید، بدون اینکه در ازای آن چیزی از غرب دریافت کند. البته زمانی که او رهبر شد، اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشیده بود و او در موقعیتی نبود که بخواهد معامله کند یا امتیازی بگیرد. گورباچف اروپای شرقی را باخته بود و یلتسین صرفاً پذیرفت که اتحاد جماهیر شوروی نیز از دست رفته است.

زخم‌های باقی‌مانده از یلتسین هنوز عمیق است. به خاطر او، اکثر مردم عادی روسیه همچنان از غرب خشمگین هستند. با توجه به تجربه گذشته، روس‌ها به اقتصاد بازار مشکوکند. یلتسین قول داد کشورش را بیشتر شبیه غرب کند، اما او روسیه‌ای از خود به جا گذاشت که مدل غربی توسعه را نمی‌پذیرد.

ولادیمیر پوتین، یکی از ساخته‌های یلتسین، دقیقاً برعکس او فکر می‌کند. او اعتقاد دارد که رویارویی به جای همکاری با غرب، راه بهتری برای رسیدن به اهداف است. سیستمی که اولین رئیس‌جمهور روسیه مدرن پایه‌گذاری کرد، به حاکمان بعدی اجازه داد که قدرت خود را بدون هرگونه مانعی گسترش داده و حالا غرب با هیولایی روبروست که خود زمانی آن نشانه‌ای از پیروزی بر بلوک شرق می‌دانست.

اگرچه نمی‌توان شکست پروژه روسیه دموکراتیک را به گردن یلتسین انداخت، اما بخش بزرگی از مشکلات کنونی کشور متوجه اوست. روسیه در دوران گذار از سیاست کنترل و سرکوب تک‌حزبی به یک رهبر با درایت نیاز داشت؛ اما متأسفانه او چنین رهبری نبود.