به گزارش اکوایران، اقدام ادعایی و محدود اسرائیل در هفته گذشته در نزدیکی اصفهان، تهدیدی در لفافه، بدون پیشبرد تنش بود. نادیده گرفته شدن این حادثه توسط ایران احتمالاً به بزرگ‌ترین تنش مشاهده شده بین دو طرف پایان می‌دهد. قابل توجه‌ترین جنبه تشدید تنش اخیر، حمله گسترده و بی‌سابقه ایران به اسرائیل بود. اما، در حالی که بسیاری بر پس‌زمینه فوری آن، یعنی حمله اسرائیل به کنسولگری دمشق تمرکز می‌کنند، تصویر بزرگ‌تر معمولا نادیده گرفته می‌شود.

تنظیم معادله جدید

بله، ایران قصد داشت با واکنش شدید به حمله اسرائیل به سوریه معادله جدیدی را تنظیم کند. با این حال، این تنها مسئله نیست. این مانور با الگوی گسترده‌تری از بی‌پروایی و تشدید با دیگر رقبا، از جمله پاکستان، هماهنگ است. این رویکرد جدید، با هدف جلوگیری از بی‌ثباتی سیستم، مبتنی بر افزایش اعتماد ایران به امکان مدیریت ریسک و وجود یک سیستم سیاسی محدودتر و محافظه‌کارتر در تهران است.

به نوشته نشنال‌اینترست، در حالی که به نظر می‌رسد این دور از درگیری به پایان رسیده است، احتمال وقوع موقعیت‌های پرتنش بیشتر وجود دارد و احتمال وقوع جنگ گسترده بین ایران و اسرائیل به شکل جدی افزایش یافته است. اکنون زمان تنظیم مجدد مسیر تشدید، با رفتارهایی حساب شده‌تر بر اساس درک صحیح هر دو طرف از ادراک، قوانین بازی و خطوط قرمز است.

حمله به اسراییل موشک ایرانی دانیل هاگاری بالستیک

علل تصمیم ایران

دلیل فوری تغییر در سیاست ایران را می‌توان به عملیات اخیر اسرائیل در دمشق نسبت داد که ایران آن را یک حمله نظامی توهین‌آمیز به قلمرو خود تلقی کرد و نیاز به واکنش قابل توجهی را دید.

با این حال، ماهیت پاسخ ایران، همچنین از یک تفکر استراتژیک بلندمدت سرچشمه می‌گیرد. یکی از دلایل آن اسرائیل است که در سال‌های اخیر مقیاس و فراوانی کارزار خود علیه ایران را تشدید کرده است. آن‌ها پرسنل رسمی را هدف قرار داده و تمرکز خود را از عرصه هسته‌ای و موشکی به بخش‌های «غیرنظامی» گسترش داده‌اند، از جمله حمله مخفیانه اخیر به بخش انرژی ایران.

مقامات ارشد تهران احتمالاً به این نتیجه رسیده‌اند که پاسخ‌های قبلی آنها بازدارندگی کافی علیه اسرائیل -که همچنان ایران را بازیگری محتاط می‌دانست- ایجاد نکرده است. این امر به نوبه خود باعث شد تا اسرائیل اقدامات خود را تشدید کند.

با این حال، واکنش ایران بخشی از یک تغییر سیاست گسترده‌تر است که فراتر از چارچوب اسرائیل است. این پاسخ در کنار حمله بی‌سابقه دیگری قرار می‌گیرد که در 16 ژانویه 2024 در خاک پاکستان انجام شد.

حملات در اسرائیل و پاکستان نشان دهنده تمایل فزاینده ایران برای ریسک پذیری در برابر دشمنان قدرتمند است، برخلاف ترجیح معمول تهران برای فعالیت در سایه یا پشت شرکا و متحدان منطقه‌ای.

اعتماد به نفس تازه‌یافته

به نظر می‌رسد که این تغییر از اعتماد به نفس جدیدی ناشی می‌شود که توسط مجموعه‌ای از موفقیت‌های استراتژیک اخیر تقویت شده است. این شامل تقویت شراکت راهبردی با روسیه، بهبود روابط دیپلماتیک منطقه‌ای، دستیابی به پیشرفت‌های جدید در زمینه هسته‌ای، دور زدن تحریم‌های نفتی و هماهنگ کردن اقدامات «محور مقاومت» پس از 7 اکتبر است. ایران همچنین از تشدید بحران سیاسی، اجتماعی و امنیتی در اسرائیل سود می‌برد. علاوه بر این، عدم تمایل ایالات متحده به رویارویی مستقیم با ایران و تمرکز آن بر عرصه‌های دیگر ممکن است اعتماد به نفس ایران را بیشتر کرده باشد.

علاوه بر این، همانطور که در نتایج انتخابات ماه گذشته مجلس ایران منعکس شد، روند حرکت به سمت محافظه‌کاری به رفتارهای تقابلی کمک می‌کند. در حالی که برخی از عناصر میانه رو همچنان از سیاست خارجی محتاطانه و «صبر استراتژیک» حمایت می‌کنند، به نظر می‌رسد که صداهای جنگ طلب در فرآیندهای تصمیم گیری غالب ترند.

حمله به اسراییل

این اعتماد به نفس و حضور نیروهای تندرو ممکن است این ارزیابی را تقویت کرده باشد که اسرائیل از تشدید بیشتر تنش اجتناب می‌کند، چه برای جلوگیری از روبرو شدن با چندین جبهه جنگ یا به دلیل فشار آمریکا.

افزایش ریسک پذیری ایران نگران کننده است. فراتر از تشدید تنش نظامی کنونی، این موضوع نگرانی‌هایی را در مورد گام‌های تقابلی احتمالی در عرصه‌های دیگر، از جمله برنامه هسته‌ای ایجاد می‌کند.

آخرین تبادل ضربات ممکن است مقدمه‌ای برای جنگی مستقیم بین اسرائیل و ایران باشد که برای کل منطقه ویرانگر است. در تلاش برای اجتناب از آن و پس از اینکه هر دو طرف عزم خود را نشان دادند، اکنون زمان تنظیم مجدد روند تشدید است. هنوز هم می‌توان این موقعیت ناپایدار را به یک تجربه سازنده تبدیل کرد و در عین حال حریف و محیط استراتژیک را بهتر درک کرد.

اسرائیل تغییر سیاست ایران -که آن را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد- در نظر می‌گیرد. این به معنای اجتناب از رویارویی نیست، بلکه به معنای رفتاری حساب شده و ظریف‌تر است. در حالی که عملیات دمشق ناشی از محاسبه اشتباه درباره پاسخ ایران بود، حادثه اصفهان رویکرد پیچیده‌تری را نشان داد.

ایران هم اگر بخواهد از جنگ اجتناب کند، باید مرز باریک بین اعتماد به نفس، و اعتماد به نفس بیش از حد را تشخیص دهد. هر گونه اشتباه محاسباتی در اینجا جهان را به یک جنگ بزرگ منطقه‌ای نزدیک‌تر می‌کند.