به گزارش اکوایران، برای بسیاری، خبر دفاع خلبانان نیروی هوایی اردن از اسرائیل در جریان عملیات موشکی و پهپادی هفته گذشته ایران احتمالاً تعجب‌آور بوده است. در حالی که ۳۰ سال است اسرائیل و اردن روابط دیپلماتیک دارند، روابط بین آن‌ها حتی در بهترین شرایطصلح سرد بوده و از زمان آغاز جنگ غزه به شدت تیره شده است.

به نوشته دوید روزنبرگ در وبگاه فارن پالیسی، با این وجود، اردن تنها کشور عربی نبود که آن شب در دفاع از اسرائیل مشارکت داشت. نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی نیز موشک‌های ایرانی را که در حریم هواییش پرواز می‌کردند، رهگیری کرده و طبق گزارش‌ها، ریاض و ابوظبی قبل از حمله اطلاعات حیاتی را در اختیار اسرائیل قرار دادند.

ظهور ائتلاف اقتصادی و سیاسی عربی-اسرائیلی

دلایل متعددی وجود دارد که چرا قدرت‌های میانه‌روی عرب تصمیم گرفتند آن شب وارد کار شوند. یکی از دلایل این است که اگر عملیات ایران با تلفات جانی یا ویرانی قابل‌توجهی به پایان می‌رسید، خطر جنگ منطقه‌ای را افزایش می‌داد. دلیل دیگر این بود که برخی دولت‌های عربی از نفوذ ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن نگران هستند. 

حمله به اسراییل

اما این نکته هم کم‌اهمیت‌ نیست که برای برخی قدرت‌های عربی، اسرائیل به یک شریک اقتصادی کلیدی تبدیل شده است؛ البته برای اردن و مصر، اسرائیل در واقع یک نجات‌دهنده اقتصادی به شمار می‌رود. این تا حد زیادی روشن می‌کند که چرا شش ماه پس از آغاز جنگ غزه، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تقریباً هیچ اقدام ملموسی علیه اسرائیل انجام نداده‌اند. زمانی که سرانجام در ۹ آوریل، ترکیه اعلام کرد که بخش بزرگی از صادرات به اسرائیل را ممنوع می‌کند، هیچ کشور عربی به اقدام مشابهی دست نزد.

از میان این کشورها، اردن بیشترین وابستگی را به اسرائیل دارد؛ نه فقط برای تجارت مرزی معمولی یا سرمایه‌گذاری (که هر دو ناچیز هستند)، بلکه برای تأمین آب و انرژی ضروری.

مفری برای مصر و اردن نیست

اردن یکی از کم‌آب‌ترین کشورهای جهان است و سالانه تنها ۹۵۰ میلیون مترمکعب آب برای تأمین تقاضای حدود ۱.۴ میلیارد مترمکعب در دسترس دارد. بر اساس توافقنامه صلح ۱۹۹۴، اردن حق خرید سالانه ۵۰ میلیون مترمکعب آب از اسرائیل را دارد. از آن زمان به دلیل افزایش جمعیت اردن، این رقم دو برابر شده و اسرائیل ظرفیت شیرین‌سازی آب را به حدی توسعه داده که آب شیرین اضافی دارد. به احتمال زیاد این وابستگی بیشتر خواهد شد: اگر معامله‌ای برای مبادله آب بیشتر اسرائیل با انرژی خورشیدی از اردن انجام شود، امان واردات ۲۰۰ میلیون مترمکعب دیگر را آغاز خواهد کرد.

این کشور همچنین فاقد منابع داخلی انرژی بوده و برای تأمین برق و صنایع شیمیایی خود به واردات گاز طبیعی اسرائیل متکی است. گاز طبیعی بیش از ۷۰ درصد از تولید برق اردن را تشکیل می‌دهد و تقریباً همه آن از میدان لوایاتان تأمین می‌شود. مصر نیز به دلیل کاهش ذخایر داخلی با سرعتی بیشتر از کشف منابع جدید، به گاز اسرائیل نیاز دارد و میدان عظیم زُهر آن با مشکلات فنی دست‌وپنجه نرم می‌کند. زمانی که اسرائیل پس از شروع جنگ غزه صادرات خود را به طور موقت کاهش داد، مصر مجبور شد قطعی‌های برق نوبتی را به دو ساعت در روز افزایش دهد و گاز طبیعی مایع (ال‌ان‌جی) وارد کند.

تقاضای مصر برای گاز اسرائیل فراتر از نیازهای داخلی است. با محدودشدن عرضه داخلی خودش، قاهره دیگر نمی‌تواند گاز خود را به عنوان ال‌ان‌جی به اروپا بفروشد و در عوض، گاز اسرائیل را دوباره صادر می‌کند. این نه تنها برای مصر ارز خارجی مورد نیاز را به ارمغان آورده، بلکه نقش آن را به عنوان یک قطب گازی در حال ظهور در شرق مدیترانه که شامل اسرائیل می‌شود و به احتمال زیاد، روزی قبرس را نیز در بر خواهد گرفت، تضمین می‌کند.

انگیزه‌های اقتصادی امارات برای حفظ روابط با اسرائیل کاملاً متفاوت است: تجارت و سرمایه‌گذاری، تقویت نقش امارات به عنوان یک قطب لجستیکی جهانی، استفاده از بخش فناوری پیشرفته اسرائیل برای ایجاد صنعت فناوری در امارات و مشارکت در حل تهدیدات تغییرات اقلیمی منطقه. از زمان توافقنامه ابراهیم در سال ۲۰۲۰، امارات متحده عربی به عنوان خریدار عمده سلاح‌های اسرائیلی نیز مطرح شده است. صادرات تسلیحات اسرائیلی به کشورهای عضو توافق ابراهیم، از صفر در آن سال، به ۲.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت.

بده‌بستان ابوظبی-تل‌آویو

از نظر مبلغ دلاری، روابط اقتصادی اسرائیل و امارات متحده عربی برای هر دو نسبتاً کم است. اما این رابطه چیزی بزرگ‌تر و بلندپروازانه‌تر را نشان می‌دهد که عبارت است از تلاش برای بازسازی خاورمیانه به جایی متمرکز بر توسعه اقتصادی. امارات، قطر و بحرین اقتصاد را اولویت خود قرار داده و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی نیز با برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» خود برای تبدیل پادشاهی از یک اقتصاد نفتی به مرکز فناوری، امور مالی، گردشگری و سرگرمی به دنبال آن‌ها راه افتاده است.

محمد بن زاید اسحاق هرتزوگ امارات اسراییل

با این حال، به نظر می‌رسد سعودی‌ها کمتر از اماراتی‌ها متقاعد شده‌اند که اسرائیل نقش مهمی در این پروژه دارد. اما همانطور که مذاکرات عادی‌سازی سال گذشته نشان داد، ریاض مایل است اسرائیل را به عنوان بخشی از یک توافق گسترده‌تر با ایالات متحده به رسمیت بشناسد؛ چیزی که یک دهه پیش غیرقابل‌تصور بود. در حالی که جنگ غزه مذاکرات را مختل ساخته و خواسته‌های سعودی‌ها از اسرائیل در مورد فلسطین را افزایش داده، ریاض نشان داده که همچنان مایل به حرکت در این مسیر است.

موانع روابط اسرائیل و جهان عرب

فشارهای اقتصادی که باعث پیشبرد این روابط شده، با موانع قدرتمندی روبرو است. حتی قبل از جنگ غزه، افکار عمومی نسبت به اسرائیل حتی در میان شرکای پیمان عادی‌سازی، عمدتاً خصمانه است. طبق نظرسنجی مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، تنها ۱۵ درصد از اردنی‌ها یک سال پیش گفتند که اگر توافقات تجاری با اسرائیل به اقتصاد کشورشان کمک کند، از آن حمایت خواهند کرد. با وجود اینکه اردن بدون گاز و آب انتقالی از سوی اسرائیل با مشکل مواجه خواهد شد، مردم عادی اردن بارها خواستار قطع روابط با اسرائیل و لغو توافقات واردات شده‌اند. سرانجام در نوامبر گذشته، اردن تحت فشار شدید افکار عمومی پس از شروع جنگ غزه قرار گرفت و توافق آب در مقابل انرژی با اسرائیل را لغو کرد (هرچند بعداً به طور پنهانی تلاش کرد آن را احیا کند).

در مصر و عربستان سعودی، حدود ۳۸ درصد از پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی یک سال پیش، ایده تجارت با اسرائیل را پذیرفتند. هنگامی که مؤسسه واشنگتن اخیراً از سعودی‌ها پرسید که آیا باید به آن‌ها اجازه داده شود «روابط تجاری یا ورزشی با اسرائیلی‌ها داشته باشند»، تنها ۱۷ درصد پاسخ مثبت دادند که این رقم نسبت به تابستان ۲۰۲۲، کاهش ۴۲ درصدی را نشان می‌دهد.

با توجه به شرایط، جای تعجب نیست که تجارت کشورهای عربی با اسرائیل یک امر محدود به معاملات دولتی و شرکت‌های بزرگ وابسته به دولت است. رویه‌های عادی تجارت، مانند حضور مدیران در کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های صنعتی یا تماس‌های فروش وجود ندارد. گردشگری نیز یک‌طرفه است؛ اسرائیلی‌ها از کشورهای عربی بازدید می‌کنند اما عرب‌ها نمی‌توانند به سرزمین‌های اشغالی سفر کنند.

امارات، استثنای جهان عرب

امارات متحده عربی تا حدودی استثناست؛ به ویژه در دوره ماه‌عسل پس از امضای توافقنامه‌های ابراهیم در سال ۲۰۲۰. مدیران و گردشگران اسرائیلی به خلیج فارس سرازیر شده و شرکت‌ها قراردادهای سرمایه‌گذاری و مشارکت امضا کردند. شرکت «مبادله پترولیوم» ابوظبی سهم ۲۲ درصدی از میدان گازی تمار اسرائیل را به دست آورد و بسیاری از معاملات سرمایه‌گذاری دیگر در حال بررسی بود. یک سال پیش، موافقت‌نامه جامع مشارکت اقتصادی به اجرا درآمد و در سال ۲۰۲۳، تجارت دوجانبه به ۳ میلیارد دلار رسید، در حالی که در سال،۲۰۲۰ تنها ۱۹۰ میلیون دلار بود. اما با وجود این، مردم امارات پذیرش چندانی نسبت به تعامل با اسرائیل نشان ندادند. نظرسنجی مؤسسه واشنگتن نشان داد که تنها ۴۵ درصد از اماراتی‌ها تجارت با اسرائیل را «قابل قبول» می‌دانستند. به جز برای امور تجاری، شهروندان امارات به سرزمین‌های اشغالی سفر نمی‌کردند.

امارات اسراییل آمریکا

اگرچه رهبران اماراتی می‌گویند که همچنان به مشارکت اقتصادی و سیاسی با اسرائیل متعهد هستند، اما از زمان آغاز جنگ غزه، سردی خاصی احساس می‌شود. ماه گذشته، شرکت ملی نفت ابوظبی (ادنوک) به همراه بریتیش‌پترولیوم (بی‌پی)، خرید سهم ۵۰ درصدی از شرکت انرژی اسرائیلی «نیومد» را به حالت تعلیق درآورد. آن‌ها دلیل این تصمیم را «شرایط خارجی» (به احتمال زیاد جنگ غزه) عنوان کردند.

به نظر می‌رسد جنگ غزه در حال پایان است. البته به هیچ وجه قطعی نیست که با حمله اسرائیل به رفح، دوباره شعله‌ور نشده یا اینکه درگیری کم‌شدت بین اسرائیل و حزب‌الله به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل نشود. اما در حال حاضر، به عنوان گواهی بر اولویت‌های سیاسی و منافع اقتصادی توسط رهبران عرب، این روابط آزمون خود را پس داده است.