به گزارش اکوایران، وبسایت تحلیلی نظامی «وار آن د راکز» یادداشتی منتشر کرده است با عنوان «سوء تفاهم واشنگتن درباره بازدارندگی» و به انتقادات مبنی بر تضعیف موضع آمریکا در صورت درگیری نظامی با چین، به دلیل ارسال تسلیحات به اوکراین پاسخ داده است. اکوایران این یادداشت را ترجمه و منتشر می‌کند. در ادامه بخش اول این یادداشت را می‌خوانید:

از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در حدود 15 ماه پیش، دو گروه به طور مداوم با کمک‌های نظامی آمریکا مخالفت کرده‌اند. جای تعجب نیست که یکی از این جبهه‌ها فعالان سنتی ضد جنگ و مدافعان خویشتن‌داری هستند که با بیشتر دخالت‌های نظامی آمریکا در جنگ‌های خارجی مخالفت کرده‌اند. در حالی که این گروه‌ها به طور کلی تجاوز روسیه را محکوم می‌کنند، آنها خاطرنشان می‌کنند که روسیه مستقیماً به ایالات متحده حمله نکرده است. به این ترتیب، به نظر این دسته هزینه‌های جنگ طولانی با روسیه و خطرات تشدید تنش بیشتر از مزایای حمایت از اوکراین است.

گروه دوم که شاید جالب‌ توجه‌تر باشند، مقابله جویان با چین هستند. در حالی که توجه عمومی زیادی به اوکراین معطوف شده است، چین فشار نظامی خود را بر تایوان افزایش داده و درگیر لفاظی‌های تندتر و تندتری علیه ایالات متحده شده است. در نتیجه، برخی از سیاستمداران، مفسران، و رای دهندگان محافظه‌کار جمهوری‌خواه رابطه علّی بین این دو ماجرا ترسیم کرده‌اند. این روایت چیزی شبیه به این است: ارائه هزاران قطعه تجهیزات، میلیون‌ها گلوله مهمات و ده‌ها میلیارد دلار کمک آمریکا به اوکراین، قدرت بازدارندگی این کشور را در برابر چین تضعیف کرده است. طرفداران این روایت ادعا می‌کنند که استفاده از ابزار بازدارندگی در یک منطقه، به قیمت مستقیم منطقه دیگر تمام شده است.

با این حال، بازدارندگی یک شیء ملموس نیست، بلکه یک حالت روانی است. در حالی که بازدارندگی از چیزهای ملموسی مانند انواع تسلیحات و حجم انبارهای مهمات جدا نیست، ادراک طرف مقابل از آن بیشتر از خود عمل اهمیت دارد. این بینش اساسی باید به ما کمک کند تا درک بهتری از «مبادله» بین بازدارندگی در برابر چین و مبارزه با روسیه داشته باشیم. از منظر صرفاً نظامی کمک‌ها به اوکراین، آنقدر که منتقدان آن ادعا می‌کنند به تلاش‌ها برای محافظت از تایوان ، لطمه وارد نکرده است. مهمتر از آن، در بعد روانی، جنگ اوکراین - و پاسخ قوی ایالات متحده و متحدانش به این چالش – ادراک دیگر کشورها از آمریکا و توانایی‌های بازدارندگی آن را تقویت کرده است.

 

آسیب به بازدارندگی؟

این که آیا کمک آمریکا به اوکراین واقعاً به قیمت توانایی این کشور برای دفاع از تایوان تمام شده است، در بهترین حالت، مبهم است. درست است، ایالات متحده تا به حال بیش از 100 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده است. اما هر چقدر هم که این عدد بزرگ به نظر برسد، حدود یک هشتم کل بودجه دفاعی پنتاگون است و کمتر از نیمی از این 100 میلیارد دلار کمک‌های نظامی بوده است؛ بقیه آن کمک‌های انسان دوستانه بوده است. علاوه بر این، کنگره رای داد که کمک‌ها به اوکراین از طریق بودجه‌های تکمیلی تامین شود، به این معنی که پولی که برای حمایت از اوکراین هزینه می‌شود به قیمت سایر تلاش‌های وزارت دفاع، که شامل بازدارندگی چین است، تمام نمی‌شود.

704c4200-9a4c-4885-8a4a-3c06e431

از نظر عملیاتی، جنگ اوکراین زرادخانه ارتش را تخلیه کرده است. ایالات متحده هزاران موشک ضد تانک جاولین، موشک‌های پدافند هوایی استینگر، گلوله‌های توپخانه 155 میلی متری و تعداد زیادی توپ موشکی هیمارس، هویتزر، خودروهای جنگی بردلی، تانک‌های آبرامز و سایر سیستم‌های تسلیحاتی را به اوکراین ارسال کرده است. جایگزینی این کمک‌ها برای پایگاه صنعتی-دفاعی آمریکا مدتی زمان می‌برد.

اما این «ضررها» را باید با در نظر گرفتن پس‌زمینه‌ بررسی کرد. علیرغم جنگ، ارتش آمریکا ظرفیت‌های مورد نیاز برای نبرد در اقیانوس آرام، از جمله موشک‌های دوربرد و نیروهای رزمی چند حوزه‌ای را تقویت کرده است. بسیاری از آنچه که ارتش به اوکراین عرضه کرد، تسلیحات قدیمی‌تر بود، که در نهایت با کیت‌های جدیدتر و احتمالاً بهتر جایگزین می‌شود. مسلماً این امر با توجه به تحلیل رفتن پایگاه صنعتی-دفاعی غرب زمان می‌برد، اما این روند هر چند به کندی در حال طی شدن است. برای مثال، جنگ اوکراین، ایالات متحده را بر آن داشت تا ضعف سیستماتیک چند دهه‌ای در توانایی خود در تولید مهمات را اصلاح کند. و این فقط وزارت دفاع نیست که کمبودها را تشخیص داده است. کنگره نیز درگیر اصلاح مشکل مهمات است. در درازمدت، ایالات متحده می‌تواند در موقعیت بهتری نسبت به قبل از شروع درگیری باشد.

مهمتر از آن، جغرافیا حکم می‌کند که توقف تهاجم به تایوان بیشتر بر عهده‌ی نیروهای هوایی و دریایی خواهد بود، که هیچ‌یک از آنها تحت تأثیر کمک ایالات متحده به اوکراین قرار نگرفته‌اند. آخرین درخواست بودجه نیروی هوایی، ناوگان جنگنده رادارگریز F-35 و تعداد هواپیماهای سوخت‌بر KC-46 را افزایش داد تا بتوانند در محدوده اقیانوس هند و اقیانوس آرام بهتر عمل کنند. در ماه دسامبر، نیروی هوایی بمب افکن جدید رادارگریز دوربرد B-21 خود را با سر و صدای زیادی رونمایی کرد. شاید مهم‌تر از همه این که ارتش همچنان به خرید مهمات دوربرد بیشتر برای تسلط بر هوا و غرق کردن کشتی‌ها ادامه می‌دهد.

نیروی دریایی نیز داستان مشابهی دارد. مانند نیروی هوایی، درخواست بودجه نیروی دریایی برای سال مالی آینده بیش از 11 میلیارد دلار افزایش یافت. این بخش از ارتش به خرید بیشتر زیردریایی‌های موشک‌ بالستیک کلاس کلمبیا، زیردریایی‌های تهاجمی کلاس ویرجینیا و مجموعه‌ای از دیگر سامانه‌های دریایی و هوایی سرنشین دار و بدون سرنشین ادامه می‌دهد - که همگی با در نظر گرفتن شرایط اقیانوس هند و آرام طراحی شده‌اند. همانند نیروی هوایی، تعداد کمی از این تجهیزات به اوکراین ارسال شده است. و در حالی که نیروی دریایی به تعداد بیشتری از این قابلیت‌ها نیاز دارد، پایگاه صنعتی-دفاعی ایالات متحده از یک سری محدودیت‌ها رنج می‌برد، و بنابراین حتی اگر منابع به اوکراین هدایت نمی‌شدند، این کمبودهای نیروی دریایی یک شبه حل نمی‌شد.

باید به تقویت نیروی هوایی و دریایی، رشد چشمگیر توانایی‌های نظامی متحدان در نتیجه جنگ اوکراین را نیز اضافه کرد. در حالی که اینها مستقیماً جزء اهداف وزارت دفاع به حساب می‌آیند، در معادله بازدارندگی در برابر چین نیز نقش دارند. به عنوان مثال، علیرغم جنگ اوکراین، یک سری از متحدان - از جمله فرانسه و برای اولین بار، آلمان - به تمرینات هوایی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام پیوستند، چرا که اروپا نیز نسبت به تهدید چین محتاط‌تر شده است.

در نهایت، مشخص نیست که جنگ اوکراین تا چه اندازه به توانایی آمریکا برای پاسخ به تجاوزات در اقیانوس هند و اقیانوس آرام آسیب می‌زند. در کوتاه مدت، جنگ اوکراین ممکن است بر توانایی ایالات متحده برای به راه انداختن یک جنگ زمینی در منطقه تأثیر بگذارد، اما همانطور که رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا گفت: «هر وزیر دفاع آینده‌ای که به رئیس جمهور توصیه کند دوباره یک ارتش زمینی بزرگ آمریکایی را به آسیا بفرستد.... باید سرش را معاینه کنند.» امّا در دراز مدت، ارتش آمریکا - از جمله نیروهای زمینی - ممکن است در نتیجه درگیری در اوکراین قوی‌تر از قبل شوند.