به گزارش اکوایران، برای بعضی از رأی دهندگان جمهوری‌خواه، شرکت در کارزار نیکی هیلی مانند شیرجه در واقعیتی جایگزین است -واقعیتی که در آن دونالد جی. ترامپ یک خبر قدیمی است.

به نوشته ایلین گادفری در آتلانتیک، پنج شنبۀ گذشته، می‌شد این گریزِ راحت را در پور بویز داینر در لاندن‌دِریِ نیوهمشایر تجربه کرد، جایی که چند دوجین سفیدپوست بازنشسته وارد جایی پر از پلاک‌های اتوموبیل قدیمی و پوسترهای مسافرتی سفر به وای‌کیکی آفتابی می‌شدند. جمعیت اکثراً جمهوری‌خواه و رأی دهندگان «اعلام نشده»، فلانل و بافت بر تن برای هیلی -زنی 51 ساله و سرزنده- دست می‌زدند که اولویت‌های ریاست‌جمهوری‌اش را بیان می‌کرد: امن کردن مرز، حمایت از کهنه سربازان، ترویج کسب و کارهای کوچک و برداشتن «تابلو من را بزنید از پشت آمریکا.» صدای هیلی محکم بود؛ کلماتش دقیق بودند؛ و شرکت کنندگان چنان خوشحال بودند که انگار نمی‌توانستند باور کنند چنین شانسی آورده‌اند. انگار با لبخندهایشان می‌گفتند بالاخره یک کاندیدای محافظه‌کار داریم که انگار کاملاً عنان گسیخته نیست.

رأی دهندگان به من می‌گفتند از دست رئیس‌جمهور سابق جانشان به لب‌شان رسیده است: آن همه توهین، داستان و کیفرخواست‌ها و دستورهای سکوت بی‌پایان. آنان خواهان جمهوری‌خواه استانداردی با سابقۀ فرمانداری و سیاست خارجه بودند و هیلی، حسابدار سابقی که فرماندار کارولینای جنوبی و بعد سفیر ایالات متحده در سازمان ملل شده بود برایشان مناسب بود. با تمام شدن صحبت‌های هیلی، رأی دهندگان پیکسلی با نوشتۀ NH NH داشتند. بعضی نیم ساعت در صف ماندند تا با او دست دهند.

اگر اخیراً تابلوی نتایج را نگاه نکرده‌اید، بدانید که چند هفته است حمایت از هیلی مدام بالا می‌رود. در نظرسنجی‌های جدید، حمایتِ تقریباً 20 درصد از نیوهمشایر را پشت سر خودش دارد، این عدد در اوت 12 درصد بود، و حالا از فرماندار فلوریدا، ران دی‌سانتیس، جلو افتاده است. در ایالت خودش، کارولینای جنوبی هم از ران دی‌سانتیس جلوتر است. در آیووا، حمایت از هیلی دو رقمی شده است و در مقام سوم قرار دارد.

نمی‌شود گفت هیلی به ترامپ نزدیک شده است. در هر سه این ایالت‌ها، تقریباً با سی درصد از سایرین جلوتر است، عددی که جبرانش برای هر کاندیدایی دشوار است. اما در نیوهمشایر، رأی دهندگان امیدوار -و حتی مطمئن- بودند که هیلی می‌تواند برنده شود. بعضی، شاید با ردی از استیصال، به من گفتند واقعیت جایگزین بدون ترامپ‌شان می‌تواند به زودی به واقعیتی تبدیل شود که همگی در آن زندگی می‌کنیم. در بیرون آنجا، باب گاروین، کسی که در تمام عمرش جمهوری‌خواه بود همراه با همسرش از دارتموت ماساچوست به آنجا آمده بود، گفت «عادی است»، آهی کشید و ادامه داد «من فقط می‌خواهم یک آدم عادی کاندیدا شود.»

بعضی از حامیان تازۀ هیلی جذب عملکرد قدرتمندش در دو مناظرۀ اول حزب جمهوری‌خواه شده‌اند؛ جایی که او تحت تأثیر داد و فریاد پسرها قرار نگرفت. وقتی هیلی صحبت می‌کرد، عموماً سنجیده‌تر -و صادقانه، معقول‌تر- از دیگران به نظر می‌رسید. در مناظرۀ دوم، تازه وارد از خود راضی، ویویک راماسوامی، رو کرد و خشمی را که بسیاری از بینندگان حاضر در خانه احساس می‌کردند بیان کرد: «هر بار که صحبت می‌کنی، احساس می‌کنم بیشتر نمی‌فهممت.»

هیلی خط روشنی دارد. او به دنبال ساخت ائتلافی از جمهوری‌خواهان ترامپ هرگز است؛ کسانی که نمی‌خواهد طرف بایدن بمانند و همینطور آنهایی که یک بار به او رأی دادند و حالا به نظرشان خسته کننده است. همچنین ظاهراً هیلی برای آمریکایی‌هایی که حزب جمهوری‌خواه می‌خواهد در انتخابات عمومی آنها را در صف خودش داشته باشد جذاب‌تر است: تحصیل‌کرده‌ها، زنان، حومه‌نشین‌ها. دی‌سانتیس، که زمانی انتظار می‌رفت بزرگ‌ترین چالش را متوجه ترامپ کند، ظاهراً دیگر حرفی برای گفتن ندارد: رأی دهندگانی که رئیس‌جمهور سابق را دوست دارند، نیازی به دی‌سانتیس ندارند و از نظر بسیاری از آنهایی که از ترامپ متنفرند، دی‌سانتیس نسخۀ زیادی بی‌روح و رقیق ترامپ است. یک رأی دهندۀ جمهوری‌خواه به من گفت «دونالد ترامپ با ماسک دی‌سانتیس است.»

قطعاً هم هیلی و هم دی‌سانتیس خوب می‌دانند دارند بر سر مقام دوم می‌جنگند. این دو، در ماه گذشته حملاتی رد و بدل کرده‌اند و چند روز پیش، هیلی در رادیو اتهام پاشنۀ داخلی داشتن کفش‌های دی‌سانتیس را مسخره کرد. روی هم رفته اما، به نظر می‌رسد ماجرا از این قرار است که هر چه کاندیداها خودشان را به آمریکایی‌های بیشتر و بیشتری معرفی می‌کنند، دی‌سانتیس طرفداران بیشتری را از دست می‌دهد و هیلی آنها را به دست می‌آورد.

پنج‌شنبه، در رویدادی در همان نزدیکی، در ناشوا، هیلی تیپ استیوی نیکسی، یک تاپ سفید یقه باز و جین پاچه گشاد، داشت -ظاهری که احتمالاً روی مخاطبان چندصد نفری سفید موی نیوهمشایر تأثیر گذاشت. فضا کاملاً غیرترامپی بود. در یک جا، وقتی سخنران به حسابدار بودن هیلی اشاره کرد، جمعیت برای او دست زدند.

او در یک سخنرانی منظم و کوتاه سی دقیقه‌ای، برنامه‌های محافظه‌کارانه‌اش برای کوچک کردن دولت فدرال، امن کردن مرز و کاهش مالیات‌ها را مطرح کرد -اما ایده‌هایی را هم گفت که شاید برای دموکرات‌ها جالب باشند، از جمله تقویت مهارت خواندن در کودکی، کاهش نرخ‌های تکرار جرم و سیاست‌هایی برای حمایت از «کم‌توان‌ترین‌های ما.»

جمعیت هم از او سؤالاتی پرسید و وقتی مطابق انتظارات بحث سقط جنین مطرح شد، او آماده بود. او گفت «بدون شرمندگی طرفدار حق حیاتم. اما طرفداران حق انتخاب را قضاوت نمی‌کنم.» او توضیح داد که در مقام رئیس‌جمهور، سقط جنین در مراحل پایانی دوران حاملگی را محدود و فرزندخواندگی «باکیفیت خوب» را ترویج می‌کند.

هیلی با چنان چهرۀ صافی صحبت می‌کند که تا حدی عبوس به نظر می‌آید. و بسیاری از جملاتش را جوری آغاز می‌کند که انگار می‌خواهد حکمتی خردمندانه را به زبان بیاورد: «من این را به شما می‌گویم.» برای رأی دهندگانی که با آنها صحبت کردم، این ویژگی جذاب بود. سه زن متفاوت به من گفتند از هیلی به این دلیل خوششان می‌آید که «زنی قوی» است. یکی‌شان، کارول هولمن، که از مریماک در همان نزدیکی‌ها همراه با شوهرش آمده بود، در سال‌های 2016 و 2020 به ترامپ رأی داده بود. اما حالا آمادۀ تغییر است.

هولمن، در حالی که دکمه‌های کت‌اش را می‌بست، به من گفت «مردم از شنیدن مشکلات ترامپ خسته شده‌اند.» هولمن از عملکرد هیلی در مناظرۀ دوم خوشش آمده بود و مشتاق شنیدن سخنان کاندیدا از زبان خودش بود. او با ارجاع به دوران فرمانداری هیلی گفت «کارش را بلد است؛ از آنهایی نیست که فقط لاف می‌زنند. امشب تصمیمم را قطعی کرد!»

جنگ جاری در خاورمیانه هم باعث شده برخی، با توجه به تجربۀ دو سالۀ هیلی در سازمان ملل متحد، نگاه مجددی به کارزار هیلی داشته باشند. کاترین بوناکورسو، معلم بازنشستۀ اهل ماساچوست، به من گفت «حالا مردم عصبی‌اند و او این ترس را به رسمیت می‌شناسد.»

جنین کوپر، که داوطلبانه در کارزار راکینگهام کانتی نیوهمشایر فعالیت می‌کند، به من گفت هیلی حمله به اوکراین و اسرائیل را «مسئله‌ای امنیتی» برای آمریکا می‌داند. او به صلح از طریق قدرت اعتقاد دارد.» هیلی در مصاحبه‌ای تلویزیونی پس از حملۀ حماس به جنوب اسرائیل، به نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، توصیه کرد «کارشان را تمام کن.» هیلی از قدیم در زمینۀ سیاست خارجی اهل درگیری بوده است؛ این یکی از نقاط تفاوتش با ترامپ و دی‌سانتیس انزواطلب‌تر است.

کوپر گفت هر چه افراد بیشتری حرف‌های هیلی را می‌شنوند، او بالاتر می‌رود. او اضافه کرد حالا وقتش است کاندیدهای کم طرفدارتر -مانند فرماندار سابق آرکانزاس عیسی هاچینسون، فرماندار داکوتای شمالی، داگ برگهام، سناتور کارولینای جنوبی، تیم اسکات، فرماندار سابق نیوجرسی، کریس کریستی، و راماسوامی- عقب بکشند و از هیلی حمایت کنند. او افزود دی‌سانتیس هم خیلی عقب نمی‌افتد و «فکر می‌کنم یک جوری برمی‌گردد.» (کارزار دی‌سانتیس اخیراً با چنین ارزیابی‌هایی مخالفت کرده و گفته از پتانسیل فرماندار در آیووا اطمینان دارد- و گفته نظرسنجی در این مرحله هرگز پیش‌بینی خوبی نداشته است.)

سومین مناظرۀ مقدماتی حزب جمهوری‌خواه که روز چهارشنبه در میامی برگزار می‌شود می‌تواند هیلی را جلوتر بیندازد. و قوانین جدیدِ چهارمین مناظره در ماه دسامبر، فقط برای کاندیداهایی است که در نظرسنجی‌ها به 6 درصد رسیده باشند و با توجه به آمار فعلی، یعنی فقط این سه را خواهیم داشت: دی‌سانتیس، هیلی و راماسوامی (به فرض اینکه ترامپ همچنان مناظرات را تحریم کرده باشد).

راه پیشرفت هیلی، نیازمند سقوط دی‌سانتیس است. اگر هیلی بتواند دی‌سانتیس را از سر راه بردارد، آن وقت می‌تواند در آیووا و نیوهمشایر پشت سر ترامپ قرار بگیرد و سپس در ایالت زادگاه خودش، کارولینای جنوبی، که رأی دهندگان او را به خوبی می‌شناسند امتیاز بالایی به دست بیاورد. وضعیت حقوقی ترامپ متغیر مهمی است: دست کم یکی از محاکمات رئیس‌جمهور سابق پیش از سه شنبۀ بزرگ {سه شنبه‌ای که در ماه فوریه یا مارس که در آن انتخابات مقدماتی ریاست‌جمهوری آغاز می‌شود و ایالت‌ها انتخابات درون حزبی را آغاز می‌کنند} شروع می‌شود، امری که می‌تواند بعضی از طرفداران او را قانع کند از فرد دیگری حمایت کنند. اگر جمهوری‌خواهان جریان اصلی‌تر از هیلی حمایت کنند، روی کاغذ می‌تواند ترامپ را شکست دهد و نامزدی حزب جمهوری‌خواه شود.

اگرهای بسیاری وجود دارد. اگر او کاندیدای پیشتاز حزب شود، نظارت ملی بر او افزوده می‌شود و همین می‌تواند ستارۀ بخت هیلی را به همین سرعتی که بالا آمده، پایین بفرستد. اما بزرگ‌ترین مشکل او و حامیانش، همان چیزی است که نامزدهای جمهوری‌خواه در سال 2020 و همینطور انتخابات میان‌دوره‌ای 2022 با آن مواجه شدند: هستۀ مرکزی طرفداران حزب جمهوری‌خواه، فقط و فقط ترامپ را می‌خواهند، حتی اگر دیگر اعضای حزب بخواهند در واقعیت جایگزینی بیدار شوند.