به گزارش اکوایران، ظاهراً چین به این نتیجه رسیده که راه نفوذ بیشترش در جهان از میان فلسطینیان می‌گذرد -فارغ از اینکه نزدیکی به حماس برایش چه پیامدهایی خواهد داشت.

به نوشته پالیتیکو، بیانیۀ ابتدایی پکن که حماس را بابت حملاتش محکوم نکرد باعث واکنش منفی فوری مسئولان اسرائیلی و آمریکایی شد که ادعا داشتند بیانیۀ چین، حمله حماس را کوچک نشان داده است.

اما احتمالاً چین مشغول یک بازی بلند مدت است: جلب حمایت در خاورمیانه و همین‌طور در میان کشورهای همدل با آرمان فلسطین در مناطقی مانند آفریقا و آمریکای لاتین که روز به روز بیشتر به دنبال همکاری جز ایالات متحده می‌گردند.

اما از خود راندن اسرائیل هم می‌تواند بهای سنگینی برای چین داشته باشد. چین تجارت سودآوری در بخش فناوری با اسرائیل دارد و سالانه بیش از یک میلیارد دلار نیمه‌هادی از اسرائیل وارد می‌کند. و احتمالاً حالا تلاش‌های پکن برای ایفای نقشِ میانجی میان اسرائیل و فلسطین هم آسیب دیده باشند.

رابرت فورد، سفیر سابق ایالات متحده در سوریه که حالا در انستیتو خاورمیانه، یک اندیشکدۀ واشنگتنی، است می‌گوید چین «مشخصاً از برآشفتن کشورهای عربی می‌ترسد. و آن کشورها به نوعی به طرف اسرائیل گرایش دارند اما در این مسئله بسیار محتاطند. اسرائیلی‌ها هم به این بیانیه نگاه خواهند کرد و می‌گویند که چین داور بی‌طرفی نیست».

چین در نخستین بیانیه‌ای که پس از حملات صادر کرد از هر دو طرف خواست «خودداری کنند» و حامی «راه حل دو کشور» باشند. به گفتۀ رویترز، در واکنش به این بیانیه، یووال واکس، از مقامات ارشد سفارت اسرائیل در چین، ابراز ناامیدی کرد چون به گفتۀ او اسرائیل چین را یک دوست می‌دانست.

چاک شومر، رهبر اکثریت سنا، که در آخر هفته رهبر هیئت اعزامی کنگره به چین بود، در مواجهه با رهبر چین، شی جین‌پینگ، گفت زیادی به حماس آسان گرفته است. ظاهراً پکن می‌خواهد برای جلوگیری از بدترین پیامد ممکن، پیغامش را متعادل کند. اندکی پس از ابراز نارضایتی شومر، وزارت امور خارجۀ چین بیانیۀ صریح‌تری در محکومیت آسیب رساندن به غیرنظامیان صادر کرد.

با این همه، رویکرد کلی چین بسیار خنثی‌تر از موضع ایالات متحده و بعضی کشورهای اروپایی بوده است چرا که رویکرد آنها عمدتاً بر همدلی با اسرائیل و حمایت از آن کشور تمرکز داشت. این مسئله با سیاست دیرپای «عدم دخالت» پکن در امور داخلی دیگر کشورها جور درمی‌آید. سفارت چین در واشنگتن از اظهار نظر در این باره خودداری کرد.

در همین حال، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی در ابتدا بیانیه‌هایی صادر کردند و اساساً سیاست‌های اسرائیل را عامل حملات حماس دانستند -بازتاب احساسات شدید فلسطین‌گرایانۀ مردمشان. پکن اما احتمالاً به فکر سال‌های آینده و بسیار فراتر از خاورمیانه است.

کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و فراتر از آنها معمولاً فعالیت‌های فلسطین را چیزی علیه اشغال – یا علیه به قول یک متخصص سازمان ملل متحد، سیاست «آپارتاید» اسرائیل- و مانند مبارزه با استعمار می‌بینند. به عنوان نمونه، آفریقای جنوبی با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که «حریق تازه ناشی از اشغال غیرقانونی سرزمین فلسطین، گسترش پیوستۀ شهرک‌ها، هتک حرمت مسجد الاقصی و اماکن مقدس مسیحی و سرکوب پیوستۀ فلسطینیان است». ادبیات پکن شبیه کشورهایی است که پیش از این، از سرمایه‌گذاری زیرساختی چین، از بزرگراه تا بنادر جدید عظیم، سود برده‌اند.

طی روزهایی که از حملات حماس می‌گذرد، رسانه‌های حکومتی چینی ایالات متحده را شرّی منطقه‌ای تصویر کرده‌اند که «برنامه‌های پشت صحنه» را در خاورمیانه می‌چیند و به نقش پکن برای پایان این برنامه‌ها اشاره می‌کنند. خبرگزاری حکومتی گلوبال تایمز در روز یک‌شنبه گفت که درگیری اسرائیل و فلسطین «نیازمند تلاش جمعی قدرتمندتری از جانب جامعۀ بین المللی برای تغییر اوضاع است.»

این کار به نوعی در رویکرد فرصت‌طلبانۀ چین نسبت به بحران‌های جهانی در تلاشش برای رسیدن به جایگاه یک ابرقدرت جای می‌گیرد. مشخصاً شی به دنبال جذب حمایت بیشتر برای ابتکار امنیتی خود، دیدگاهی جایگزین برای نظم بین المللی به رهبری آمریکا، است.

مایکل سینگ، از مسئولان سابق دولت جورج دابلیو. بوش و متخصص امور خاورمیانه، گفت «در تمامی این مسائل، هر بار که درگیری در جهان پیش بیاید، چین آن را فرصتی برای تضعیف ایالات متحده می‌بیند -اینکه بتواند ضربه‌ای به ایالات متحده بزند».

جِیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در پاسخ به سؤالی دربارۀ جمهوری خلق چین گفت «با توجه به سابقۀ جمهوری خلق چین در این زمینه، اینطور نبود که از واکنش این کشور به کلی غافلگیر شویم.»

چین از حامیان قدیمی آرمان فلسطین بوده است. این کشور یکی اولین کشورهایی بود که «کشور فلسطین» را به رسمیت شناخت و در ژوئن، رئیس‌جمهور فلسطین، محمود عباس، از چین دیدار کرد و در آنجا توافق راهبردی با رهبر چین داشت. شی با استفاده از آن فرصت از برنامۀ سه ماده‌ای صلح اسرائیل و فلسطین رونمایی کرد. (مقامات فلسطینی کرانۀ باختری را مدیریت می‌کنند.)

حملۀ حماس شاید هر گونه مذاکرۀ جدی صلح اسرائیل و فلسطین را تا سال‌ها متوقف کند. با این همه، چین در دیگر تلاش‌هایش برای ایفای نقش میانجی در خاورمیانه ناموفق نبوده است.

در اوایل همین سال، چین به احیای روابط دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران کمک کرد. این کشورها همچنان رقیبند اما هر دوشان از لحاظ تاریخی حامی حقوق فلسطین بودند و به‌ویژه ایران که از حامیان اصلی حماس است.

تمام این‌ها در زمانی اتفاق افتاد که عربستان سعودی و اسرائیل، با راهنمایی ایالات متحده، دربارۀ برقراری روابط دیپلماتیک رسمی مذاکره می‌کردند. اسرائیل در سال‌های اخیر چنین روابطی را با امارات متحدۀ عربی، بحرین و مراکش به وجود آورده که نشان دهندۀ تحول سیاسی منطقه است.

دیوید ساترفیلد، از مقامات ارشد سابق وزارت امور خارجه در زمینۀ خاورمیانه، گفت که نهایتاً این پیام چین دربارۀ حملات حماس نشان می‌دهد که این کشور در این منطقه دچار ضعف است.

ساترفیلد گفت «بیش از یک دهه است که چینی‌ها می‌خواهند نشان دهند با کله گنده‌ها -ایالات متحده، سازمان ملل متحد، بریتانیا و اتحادیۀ اروپا- برابرند اما در سطح سوم، چهارم و پنجم بازی می‌کنند. نه به این دلیل که بیرون رانده شده‌اند -بلکه چون چین وزن خاصی در این مسائل ندارد».