به گزارش اکوایران، در آغاز سومین سال جنگ اوکراین، با پیشروی نیروهای روسی و سقوط شهر آودیوکا ارتش اوکراین در نقطه بسیار مهمی ایستاده و باید تصمیمات حیاتی بگیرد. تصمیماتی که نه تنها به توان این ارتش بلکه به میزان حمایت غرب از این متحد جنگ زده وابسته است.

در مقاله‌ای به مخاطرات پیش روی اوکراین و روند احتمالی جنگ در ماه‌های آینده پرداخته است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن را می‌خوانید.

یک پرسش بنیادین

به نوشته فارن افرز، دو سال پس از حمله روسیه، اوکراین و حامیان غربی‌اش در مقابل یک سوال مهم و بنیادین قرار دارند. چطور می‌توان پیشروی‌های بیشتر روسیه را متوقف کرد و بعد آنها را معکوس کرد؟ بعد از اشغال شهر ویران شده آودیوکا نیروهای روسی با تمام قوا در حال پیشروی به سمت بقیه مناطق خط مقدم هستند.

برتری‌های روسیه در نیروی انسانی، ادوات جنگی و تسلیحات دفاعی در طول سال گذشته پیشرفت داشته است در حالی که ارائه مهمات ایالات متحده متوقف شده و این خطر وجود داره که به دلیل توقف بسته کمکی در کنگره حتی به صورت کامل حذف شود.

منابع مهمات حیاتی برای واحدهای خط مقدم اوکراین در حال کاهش است و سربازان مجبور به جیره‌بندی هستند. برخی از واحدها با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه هستند.

دینامیک فعلی جنگ دلیل واحدی ندارد. ریشه بیشتر آن‌ها به تصمیماتی بر می‌گردد که از پاییز 2022 گرفته شده است.

به گفته  وقتی روسیه اقتصاد جنگی خود را بسیج کرد، غرب این کار را نکرد و اوکراین توانایی انجامش را نداشت. وقتی روسیه شبکه‌ای از استحکامات دفاعی به طول صدها مایل و چندین لایه عمیق ساخت، اوکراین این کار را نکرد. روسیه بیش از یک میلیون (بر اساس برخی برآوردها، سه میلیون) گلوله توپخانه و هزاران پهپاد از شرکای خود از جمله ایران و کره شمالی خرید.

غرب که قبلا به ته بشکه منابع مشابه رسیده بود، نمی‌توانست با آن مقابله کند. مسکو تمام تلاش خود را برای بازسازی پرسنل و تکمیل نیروهای خود انجام داده است، در حالی که کیف هنوز به طور کامل نتوانسته نیروهای خود را بسیج کند.

بدون افزایش کمک‌های نظامی غرب و تغییرات عمده در استراتژی کیف، موقعیت اوکراین در میدان نبرد احتمالاً تا تابستان امسال و رسیدن به یک نقطه تعیین کننده، به بدتر شدن ادامه خواهد داد.

در مسیر کنونی، که در آن نیازهای مهمات و نیروی انسانی اوکراین برآورده نمی‌شود، واحدهای اوکراینی احتمالاً تخلیه می‌شوند و پیشرفت روسیه را به یک احتمال قوی تبدیل می‌کنند. اما حالا زمان ناامیدی نیست. زمان اقدام فوری فرا رسیده است. نیروهای روسیه دارای آسیب‌پذیری‌هایی هستند که می‌توان از آنها بهره‌برداری کرد و مزایایی دارند که می‌توان آن‌ها را در طول زمان از بین برد، اما تنها در صورتی که اوکراین به آنچه اکنون نیاز دارد، دست یابد.

آسیب دیده اما خطرناک

برای ایجاد یک استراتژی موثر که بر روی ضعف‌های روسیه سرمایه‌گذاری کند، سیاست‌گذاران و ناظران غربی باید ارتش روسیه را در وضعیت فعلی ببینند: نه نیروی بدبخت، شکسته و تحلیل‌رفته‌ای که خیلی‌ها آرزو می‌کردند تا الان باشد، بلکه سازمانی که هنوز خطرناک و در حال پیشرفت است. درک وضعیت کنونی قدرت رزمی روسیه به معنای پردازش اطلاعات متناقض و پاسخ به تعدادی سوال پیچیده است.

آیا ارتش روسیه در حال زوال است و به تجهیزات دوران شوروی، محکومین اجباری، سربازانی که از متامفتامین‌ها یا سایر مواد مخدر و پهپادهای خارجی و گلوله‌های توپخانه استفاده می‌کنند، متکی است تا با هزینه‌های بالا پیش بروند؟ یا سازمانی است که به طور فزاینده‌ای سازگار و دارای منابع خوبی است که می‌تواند بر مواضع اوکراین در سراسر خط مقدم غلبه کند؟

مسئله این است که هر دو تعریف درست هستند. شاید شفاف‌ترین و واقع‌گرایانه‌ترین تعریف، داستانی باشد که سربازان اوکراینی می‌گویند و اخیرا با نیویورک تایمز در میان گذاشته شد. ارتش روسیه نه بد است و نه خوب، فقط طولانی است.

در ماه‌های ابتدایی جنگ، کرملین تمایلی به اعتراف به این که حمله اولیه‌اش در اوکراین شکست خورده، نداشت. تا آگوست 2022، واحدهای آسیب دیده روسیه شکننده شده بودند و هنگامی که توسط نیروهای اوکراینی آزمایش شدند، در خارکف فرو ریختند و از خرسون عقب‌نشینی کردند. اما روسیه از آن زمان با الزامات و هزینه‌های یک درگیری طولانی مدت کنار آمده است. کرملین با درک اینکه تلاش‌هایش در جنگ در خطر است، کاری را انجام داد که قبلاً نمی‌خواست انجام دهد؛ 300000 مرد را بسیج کرد، هزینه‌های دفاعی را به طور چشمگیری افزایش داد و برای پر کردن شکاف‌ها از شرکای خود سلاح‌های ضروری خریداری کرد.

کیف اکنون خود را در یک بحران پایدار مشابه آنچه مسکو دو سال پیش تجربه کرده بود، یافته است. اما برخلاف روسیه، کیف نمی‌تواند صنعت دفاعی خود را بسیج کند و به سرعت تولید را افزایش دهد. باید به کمک نظامی غرب متکی باشد. اوکراین همچنین جمعیت کمتری نسبت به روسیه دارد که به این معنی است که تلفات آن عمیق‌تر احساس می‌شود.

با این حال، نیروهای اوکراینی نشان داده‌اند که وقتی به اندازه کافی نیروی انسانی و مهمات داشته باشند می‌توانند هزینه‌های زیادی را به نیروهای روسیه تحمیل کنند و توانایی روسیه را برای تبدیل امتیازات روی کاغذ به دستاوردهای تعیین‌کننده ناکام بگذارند. نبرد برای آودیوکا جدیدترین مورد در این زمینه است. روسیه با استفاده از حملات هوایی مکرر و بسیج 30000 نیرو در 12 واحد، هنوز به پنج ماه برای تصرف شهر ویران شده نیاز داشت. روسیه شدیداً آودیوکا را می‌خواست و اودیوکا را به دست آورد اما در جریان محاصره، بیش از 600 خودروی زرهی و احتمالاً هزاران سرباز را از دست داد. تلفات سنگین نشان می‌دهد که توانایی‌های تهاجمی روسیه در هنگام تلاش برای غلبه بر دفاع آماده اوکراین هنوز ناقص است.

با این حال، مکان‌های کمی در سراسر خط مقدم باقی مانده است که به اندازه آودیوکا از آن‌ها دفاع شود، به این معنی که پیشرفت‌های آینده روسیه ممکن است آسان‌تر باشد. علاوه بر این، اگر واحدهای تخلیه شده اوکراینی دیگر نتوانند دفاعی ایجاد کنند، یا اگر نتوانند به سرعت انواع دفاعی را که در طی ده سال در آودیوکا ساخته شده است، تکرار کنند، نقاط ضعف روسیه اهمیت چندانی نخواهد داشت.

آخرین حرکت ارتش شوروی

امتیازات اصلی روسیه سلاح و نیروی انسانی باقیمانده‌ است، با وجود این که حتی اینها هم به اندازه‌ای که کرملین می‌خواهد دشمنانش باور کنند قوی نیستند.

ذخایر عظیم زرهی روسیه را در نظر بگیرید؛ از سال 2022، نیروهای این کشور حداقل 14000 قطعه تجهیزات را از دست داده‌اند. ستاد کل روسیه برخی از این خسارات را با نبش قبر ارتش شوروی و نوسازی هزاران تانک و خودروی زرهی برای استفاده جبران کرده است. در سال 2023، روسیه 1200 تانک و 2500 خودروی زرهی را احیا کرد که برای مدت طولانی در انبارها قرار داشتند و تنها 200 تانک جدید یا مدرن تولید کرد. اما این ذخایر بی‌نهایت نیستند. برخی از محققان خاطرنشان کرده‌اند که روسیه در حال حاضر بین 25 تا 40 درصد از ذخایر استراتژیک خود را بسته به نوع تجهیزات حذف کرده است و احتمالاً بهترین تجهیزات در اوایل کار استفاده شده است. آنچه باقی مانده احتمالاً در وضعیت بدتر یا حتی غیرقابل نجات است. اگر روسیه با این سرعت ادامه دهد، موجودی باقیمانده آن در چند سال آینده کاهش می‌یابد و در نتیجه گزینه‌های آتی آن محدود می‌شود. البته این بستگی به این دارد که آیا اوکراین منابع لازم برای دفاع فعال و بازسازی قدرت رزمی خود را دارد یا خیر.

غرب با تولید مهمات روسیه همگام نشده است. اگرچه روسیه از انبارهای مهمات قدیمی خود استفاده می‌کند، اما تولید توپخانه جدید را نیز سرعت بخشیده است. این کشور در مسیر تولید دو میلیون گلوله توپ 122 و 152 میلی‌متری تا پایان سال جاری است و تخمین زده می‌شود که یک تا سه میلیون گلوله از کره شمالی و ایران خریداری کرده باشد. اگر ایالات متحده و اتحادیه اروپا به اهداف تولید خود برسند، قصد دارند به طور جمعی حدود 2.6 میلیون گلوله تولید کنند و البته همه آن به اوکراین نمی‌رسد. در اوایل ماه مارس، جمهوری چک اعلام کرد که می‌تواند 800000 گلوله توپخانه برای اوکراین از طرف ثالث تامین کند، اما جدول زمانی تحویل به دقت رعایت می‌شود.

اوکراینی‌ها در بخش دفاع هوایی نیز مجبور شده‌اند موشک‌های رهگیر خود را جیره‌بندی کنند. حملات موشکی روسیه از اواخر سال 2022 آزمایشی و پیچیده‌تر شده است و در نتیجه آمار رهگیری اوکراین کاهش یافته است. در اوایل ژانویه، مقامات اوکراینی گفتند که سیستم‌های دفاع هوایی در ارتفاع پایین‌تر در اطراف کیف می‌توانند تنها در چند حمله بزرگ دیگر مقاومت کنند.

اگر اوکراین منابع لازم برای دفاع از خود را در سال 2024 نداشته باشد، فرسایش مزایای تجهیزات و مهمات روسیه اهمیت چندانی نخواهد داشت. اگر به اوکراین تجهیزات لازم برای نابودی آنها داده نشود، مهم نیست که تانک‌های دوران شوروی توانایی و دوام کمتری داشته باشند. اگر نیروهای روسی بتوانند مزیت قدرت آتش خود را در حدود پنج به یک حفظ کنند و تأخیر در تولید و تحویل غرب ادامه یابد، مهم نیست که گلوله‌های توپخانه خارجی نسبت به نمونه‌های داخلی احتمال عمل نکردن بالاتری داشته باشند. اگر اوکراین برای دفاع از آسمان خود مجهز نباشد، اهمیتی نخواهد داشت که تولید موشک‌های دوربرد روسیه به اوج خود رسیده باشد، یا همانطور که مقامات اوکراینی می‌گویند، تحریم‌های غرب کیفیت موشک‌های روسیه را کاهش داده باشد. در بدترین سناریو، بمب افکن‌های سنگین روسیه می‌توانند برای تخریب شهرها و زیرساخت‌های حیاتی اوکراین مورد استفاده قرار گیرند.

محدودیت برای جاه‌طلبی‌های کرملین

بسیج اولیه روسیه در سال 2022 با هرج و مرج همراه بود و پرسنل آموزش ندیده به سرعت برای پر کردن جای خالی در یگان‌های خط مقدم اعزام شدند. با این حال، در ماه‌های بعد، ارتش روسیه روندی را برای احیای واحدها در میدان‌های آموزشی در اوکراین و بلاروس ایجاد کرد. روسیه اکنون در حال بازسازی نیروی انسانی کافی است تا خطوط خود را پایدار نگه دارد و عملیات تهاجمی محدودی را حداقل تا پایان سال آغاز کند. پس از مقابله با ضدحمله اوکراین در پاییز گذشته، نیروهای بیشتری را به اوکراین اشغالی وارد کرده است. به عنوان مثال، نیروهای روسیه و اوکراین در دونتسک اشغالی در سپتامبر 2023 تقریباً برابر بودند اما تا ماه فوریه، روسیه دو بر یک برتری داشت. فرماندهان اوکراینی در اوایل سال جاری خاطرنشان کردند که برخی از نیروهای روسی نسبت به سال گذشته آموزش دیده‌تر به نظر می‌رسند. برخی دیگر هنوز از تاکتیک‌های خام استفاده می‌کنند تا صرفاً سربازان اوکراینی را از پا درآورند یا خسته کنند.

علیرغم ظرفیت روسیه برای جذب سربازان بیشتر، نیروی انسانی همچنان یک محدودیت برای جاه‌طلبی‌های کرملین است. روسیه نمی‌تواند به راحتی و بدون خطر، نیروی انسانی بزرگتر خود را به برتری در میدان نبرد تبدیل کند. اگرچه مقامات نظامی روسیه ادعا می‌کنند که 25 میلیون پرسنل در دسترس دارند، اما در عمل فقط آنچه را که می‌توانند از طریق نیروهای داوطلب ارائه کنند، در اختیار دارند. به دلیل نگرانی برای ثبات داخلی و امنیت رژیم، کرملین ترجیح می‌دهد دور دیگری از بسیج نیرو را انجام ندهد. حتی اگر کرملین بخواهد بخش‌های بزرگ‌تری از اوکراین را تا سال 2026 اشغال کند، نمی‌توان مطمئن بود که آیا مایل به پذیرش خطرات استخدام نیروی کافی برای تحقق این هدف باشد یا نه.

اوکراین و روسیه هر دو در جذب نیروهای کافی در 20 سالگی و اوایل 30 سالگی، که محدوده سنی مطلوب برای پیاده نظام است، مشکل دارند. برای کیف، این یک سیاست است. فقط مردان 27 سال و بالاتر برای فرستادن به جنگ فراخوانده می‌شوند. اگرچه روسیه جمعیت کلی بیشتری دارد، اما چالش‌های استخدام نظامی آن با کمبود نیروی کار و مهاجرت صدها هزار مرد از سال 2022 ترکیب شده است.

اگر روسیه بخواهد دامنه عملیات تهاجمی خود را تا سال‌های 2024 و 2025 گسترش دهد، داوطلبانش به تنهایی کافی نخواهد بود و این کشور احتمالاً به دورهای بیشتری از فراخواندن نیرو به جنگ نیاز خواهد داشت.

روسیه از مشوق‌های نقدی و تضمین‌های اجتماعی گران قیمت برای جذب داوطلبان استفاده می‌کند. برای رعایت سهمیه‌ها، مقامات همچنین از روش‌های اجباری مانند یورش به کارخانه‌ها، خوابگاه‌ها و حتی رستوران‌هایی که به دنبال مردان برای استخدام هستند و تحت فشار قرار دادن مهاجران و زندانیان استفاده می‌کنند. روسیه جنگجویان خارجی و احتمالاً به زودی جنایتکاران خارجی را نیز در صفوف خود استخدام می‌کند. جذب محکومین اما ممکن است همین حالا هم به نقطه کاهش تعداد بدون برگشت رسیده باشد. قبل از جنگ، جمعیت سیستم زندان روسیه در حدود 400000 تا 420000 ثابت بود. تا سال 2024، این تعداد به 266000 نفر کاهش یافت، که تقریباً به طور قطع در نتیجه استخدام توسط ارتش روسیه و ارتش‌های مزدور خصوصی مانند واگنر بود.

ممکن است بقیه محکومان نیز برای ثبت نام در دسترس نباشند، زیرا روسیه معمولاً در هر زمان حدود 100000 زندانی را برای کمک به کمبود مداوم نیروی کار در سراسر کشور استخدام می‌کند. مقامات روسیه کمبود 4.8 میلیون کارگر را برآورد می‌کنند. این کمبودها در صنایع مختلف و اکثر مناطق روسیه گسترش می‌یابد. گروه‌های نیروی کار که برای رفع کمبودهای گذشته - مهاجران، زندانیان، دانشجویان - مورد استفاده قرار گرفتند، اکنون برای جنگ یا خدمت اجباری مورد نیاز هستند. متأسفانه، اگر تاکتیک‌های بی‌رحمانه نیروهای روسی در سال 2024 واحدهای اوکراینی را تحت تأثیر قرار دهد، چالش‌های نیروی انسانی رو به رو روسیه در سال 2025 و پس از آن بسیار کم اهمیت خواهد بود.

استراتژی روسی برای فرسودگی اوکراین

در بیشتر پنج ماه گذشته، استراتژی روسیه انجام حملات چند جانبه برای تحلیل بردن و فرسودگی نیروهای اوکراینی در امتداد خط مقدم بود. سپس آودیوکا را هدف اصلی خود قرار داد. پس از سقوط شهر، در اواسط فوریه، روسیه بلافاصله حملات خود را در آن جهت و مناطق دیگر تشدید کرد. نیروهای روسی دلایل بسیار کمی برای ادامه ندادن حملات خود دارند. آنها با تداوم، شتاب را قبل از ذوب شدن برف زمین و بازگشت گل و لای به حداکثر می‌رسانند، از نیروهای ناتوان اوکراینی هنگام جیره‌بندی تجهیزات بهره می‌برند، و با نیروهای اوکراینی قبل از اینکه زمان کافی برای سنگر گرفتن کامل داشته باشند، درگیر می‌شوند، همه اینها در حالی است که کمک‌های آمریکا در مجلس نمایندگان ایالات‌متحده متوقف شده است.

به طور کلی، این نشانه بدی برای اوکراین و حامیان آن است که روسیه به دلیل اطمینان کافی به توانایی‌های خود و به موقعیت متزلزل اوکراین در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری روسیه در اواسط ماه مارس، حملات خود را تسریع بخشیده است.

اگر کرملین در مورد چشم‌انداز موفقیت خود نامطمئن بود، احتمالاً این حملات اتفاق نمی‌افتاد. به عبارت دیگر، روسیه پیروزی‌های بیشتری در میدان جنگ پیش بینی می‌کند.

اهداف آتی کرملین 

به نظر می‌رسد که اهداف فعلی روسیه پیشروی به مرزهای دونتسک و برگرداندن نتایج ضدحمله اوکراین در سال 2023 در زاپوریژیا است. در دونتسک، آنها ممکن است سعی کنند به شهر پوکروفسک برسند تا خطوط راه آهن و جاده‌های کلیدی را به دست بیاورند و بقیه بخش یا استان دونتسک را تصرف کنند، که در نهایت می‌توانند از آنجا به سنگرهای باقی مانده اوکراین در نزدیکی کراماتورسک و اسلوویانسک حمله کنند. نیروهای روسی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا در منطقه زاپوریژیا نیز پیشروی کنند، به ویژه در اطراف اوریخیف، جایی که زمین مسطح است و مواضع دفاعی کمتری از اوکراین آماده شده است. در شمال، نیروهای روسیه در حال تلاش برای نزدیک شدن به کوپیانسک هستند که می‌تواند به عنوان یک محل استقرار نیرو در منطقه خارکف عمل کند.

اشغال مجدد کامل خرسون غربی با توجه به دشواری نوع زمین در آنجا، با وجود نیروهای روسی در دسترس، بعید به نظر می‌رسد. علاوه بر این، تخریب سد کاخوفکا در سال گذشته اکنون مسیرهای آسفالت شده بر روی رودخانه دنیپر در خرسون را محدود کرده است. همچنین نشانه‌هایی وجود ندارد که روسیه در حال جمع‌آوری نیروهای مورد نیاز برای اشغال مجدد منطقه خارکف تا پایان سال 2024 باشد. روسیه برای حمله جدید در تمام منطقه نیاز به ثبات در بقیه خط مقدم دارد، این که نیروهای اوکراینی در جای خود ثابت شده باشند یا قادر به اعزام دوباره نیرو نباشند. و روسیه باید حداقل یک ارتش ترکیبی دیگر اما احتمالاً بیشتر (50000 تا 100000 سرباز، بسته به وضعیت دفاع اوکراین) ایجاد کند. این شرایط امروز وجود ندارد. اما اگر شرایط در میدان جنگ تغییر نکند و روسیه نیروی کافی تولید کند، این می‌تواند آینده اوکراین باشد.

انتخاب سخت و آینده در انتظار کی‌یف

سربازان خط مقدم اوکراین در معرض خطر فزاینده ای قرار دارند. برای حفظ مواضع خود در سال 2024، نیروهای اوکراینی نیاز به تکمیل فوری مهمات و نیروی انسانی دارند. اگر تقویت شود، اوکراین می‌تواند امسال از خط مقدم دفاع کند و قدرت رزمی خود را بازسازی کند، در حالی که پایگاه صنعتی غرب برای سال 2025 و پس از آن افزایش می‌یابد. کمک‌های نظامی غرب - به ویژه کمک‌های آمریکا - باید به سرعت مورد تایید قرار گیرد تا منابع حیاتی مهمات و سیستم‌های جنگی موجود را حفظ کند. در مرحله بعد، کیف باید پرسنلی را برای تکمیل واحدهای خط مقدم ایجاد و آموزش دهد. متأسفانه، یافتن سربازان بیشتر به احتمال زیاد مستلزم یک بسیج نامحبوب خواهد بود. تأخیر کمک‌ها وضعیت دشوار کیف را بدتر می‌کند. در نهایت، اوکراین باید ساخت مواضع دفاعی آماده را تسریع بخشد.

بدون این اقدامات فوری، سهمیه‌بندی مهمات اوکراین در بهار و تابستان ادامه خواهد داشت. در مواجهه با حملات مستمر روسیه، واحدهای کم تعداد ممکن است به طور فزاینده‌ای خالی شده و توانایی دفاع از خود را از دست بدهند. اگر تغییرات فوری ایجاد نشود، این مسیری است که اوکراین و غرب در آن قرار دارند.

اگر اوکراین امسال مورد حمایت قرار نگیرد، ضعف‌های بلندمدت ارتش روسیه اهمیتی نخواهد داشت. سربازان خط مقدم اوکراینی در معرض خطر فزاینده‌ای قرار دارند، نه به این دلیل که اراده جنگیدن ندارند یا نقاط ضعف دشمن خود را نمی‌دانند، بلکه به دلیل کمبود مهمات و نیروی انسانی. اگر غرب، به‌ویژه ایالات متحده، نمی‌خواهد که خط مقدم در اوکراین همچنان در حال ضعیف شدن باشد یا - حتی بدتر - شکسته شود، باید فورا کمک‌ها را تایید کند. و اگر کیف می‌خواهد به تلاش‌های خود ادامه دهد، باید انتخاب‌های دشواری در مورد چگونگی تولید نیروی انسانی بیشتر انجام دهد. زمان رو به اتمام است.