به گزارش اکوایران، در حالی که درگیری‌های خاورمیانه و اوکراین در حال شدت‌گرفتن است، ممکن است منطقه جنگی دیگری بالاخره در آستانه صلح باشد. این منطقه قفقاز جنوبی است؛ جایی که پس از پیروزی آذربایجان در مناقشه بر سر قره‌باغ، تلاش‌های دیپلماتیک باکو و ایروان برای دستیابی به صلح در جریان است. اما این دو به صورت مجزا عمل نمی‌کنند. این درگیری بسیاری از بازیگران خارجی دیگر مانند جمله ایران، ترکیه، روسیه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده را نیز شامل می‌شود. این امر مسیر صلح را به جاده‌ای چالش‌برانگیز و به هم پیوسته تبدیل می‌کند.

ممکن است «جاده صلح» معنایی کاملا تحت‌اللفظی بدهد. در ۲۶ اکتبر، نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان در نشست تفلیس ابتکاری معروف به «چهارراه صلح» را اعلام کرد که خواستار ایجاد ارتباطات حمل‌ونقلی به هر یک از همسایگان ارمنستان، یعنی گرجستان، ایران، ترکیه و آذربایجان است. با توجه به اینکه این سخنان کمتر از دو ماه قبل از حمله آذربایجان (با حمایت ترکیه) برای تصرف قره‌باغ بود، نام‌بردن از آذربایجان و ترکیه بسیار قابل توجه است.

قره‌باغ به حاشیه رفت

به نوشته فارین پالیسی، قفقاز جنوبی یکی از کم‌اتصال‌ترین مناطق جهان است؛ هم به دلایل جغرافیایی و هم به دلایل سیاسی. درگیری‌های محلی و منطقه‌ای متعدد، اقلیم کوهستانی و قرارداشتن در حاشیه قدرت‌های بزرگ‌تر، تجارت و اتصال را متوقف کرده است. مرزهای ارمنستان با آذربایجان و ترکیه به دلیل اختلاف بر سر قره‌باغ، برای مدتی طولانی بسته شده و تنها به ایروان اجازه ارتباطات تجاری محدودی با گرجستان و در نتیجه روسیه از شمال و ایران در جنوب را داده است. در این میان، ارتباطات آذربایجان با متحدانش در ترکیه و حتی منطقه نخجوان به شدت محدود شده است؛ به طوری که صادرات انرژی آن به مقصد کشورهای غربی منحصراً بر ترانزیت از طریق گرجستان متکی است. 

اکنون، موضوع کنترل ارضی بر قره‌باغ دیگر از نظر کارکردی مطرح نیست؛ زیرا اکثریت قریب به اتفاق ساکنان ارمنی‌تبار منطقه به دنبال پناهنده‌شدن به ارمنستان هستند؛ در حالی که دولت خودخوانده این منطقه اعلام کرده که از ۱ ژانویه منحل خواهد شد. هر چقدر هم که شرایط از نظر انسانی و سیاسی برای ارمنی‌های قره‌باغ چالش‌برانگیز بوده است، یکی از بزرگترین موانع بر سر راه صلح بین ارمنستان و آذربایجان را از بین برده است؛ به ویژه که حامی اصلی امنیتی ایروان، یعنی روسیه، به وضوح اعلام کرده که از ارمنستان در دفاع از قره‌باغ ورود نخواهد کرد.

این امر احتمال صلح و اتصال اقتصادی طولانی‌مدتی که ارمنستان و آذربایجان در تلاش برای تقویت آن بوده‌اند را تقویت کرده است. پیش از این، تلاش‌ها به طور جداگانه و اغلب در تضاد با اهداف یکدیگر انجام می‌شد؛ مانند پیگیری آذربایجان برای احداث کریدور زنگزور برای ایجاد جاده، راه‌آهن و اتصالات انرژی به نخجوان و ترکیه از طریق ارمنستان جنوبی بدون تفاهم سیاسی با ایروان. اما ارمنستان با چنین مسیری مخالف بود و در حالی که وضعیت قره‌باغ در هاله‌ای از ابهام قرار داشت، این موضوع محل اختلاف باکو و ایروان بود. این موضوع به یک مسئله سیاسی داخلی هر دو کشور تبدیل شد.

چهارراه صلح

اکنون، به نظر می‌رسد که این معادله تغییر کرده است. پس از تسلط آذربایجان بر قره‌باغ، به نظر می‌رسد که باکو بیشتر به دنبال ایجاد ارتباطات اقتصادی است تا تصرف سرزمین‌های بیشتر. تا حدی، این یک موضوع حقوقی و سیاسی بوده که همان دلایلی است که باکو برای توجیه حمله به قره‌باغ استفاده کرد. اگر باکو قصد داشته باشد قلمروهای بیشتری در ارمنستان به دست آورد، این توجیهات با مشکل روبرو خواهند شد. اما این یک مسئله عملی نیز هست؛ زیرا پروژه‌های اقتصادی با همکاری و مشارکت دیپلماتیک ارمنستان امن‌تر خواهند بود تا با مقاومت ایروان.

این همان چیزی است که رونمایی از طرح چهارراه صلح پاشینیان را بسیار مهم می‌کند. این ابتکار هم اصل تمامیت ارضی را که برای هر توافق صلح بین ایروان و باکو ضروری است، تأیید می‌کند و هم پروژه‌های ارتباطی خاص مانند ساخت و بازسازی خطوط لوله، جاده، راه‌آهن، کابل و خطوط برق بین ارمنستان، آذربایجان و فراتر از آن را مطرح می‌کند.

در حالی که حضور شخصیت‌های بلندپایه‌ای از آذربایجان، ترکیه و ایران به همراه همتایان ارمنی و گرجستانی در این اجلاس نشان‌دهنده زمینه‌های ایجادشده در این نشست است، پاشینیان بر منافع متقابل چنین ابتکاری برای کشورهای منطقه تأکید دارد. در عین حال، آذربایجان پیشنهاد کریدور زنگزور را به نفع مسیرهای عبوری از طریق ایران کنار گذاشته است. پاشینیان در طول سخنرانی خود گفت که توافق عادی‌سازی بین ارمنستان و آذربایجان می‌تواند «در ماه‌های آینده با موفقیت تکمیل شود».

کارشکنی روسیه

با این وجود، موانع بالقوه زیادی برای این ابتکار و توافق صلح جامع بین ارمنستان و آذربایجان که زیربنای آن هستند، وجود دارد. در مجمع جاده ابریشم تفلیس، غیبت نمایندگان روسیه محسوس بود. روابط بین ایروان و مسکو به دلیل امتناع روسیه از مداخله از جانب ارمنستان در مناقشه قره‌باغ به شدت تیره شده است. از آن زمان، مقامات ارمنستان به صراحت از موضع روسیه در جنگ انتقاد کرده، از شرکت در چندین مجمع به میزبانی روسیه خودداری کرده‌اند و موافقت‌نامه‌هایی برای همکاری نظامی و امنیتی با فرانسه، یکی از اعضای ناتو، امضا کرده‌اند.

این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که روسیه از بابت کنار گذاشته شدن در پروژه‌هایی در قفقاز که این کشور را به ویژه در زمینه انرژی محروم می‌کند، خوشحال نمی‌شود؛ خصوصاً با توجه به اینکه آذربایجان به دنبال افزایش صادرات گاز طبیعی خود به اروپا است و غربی‌ها نیز خواهان کاهش وابستگی خود به گاز روسیه هستند. همچنین در حالی که مسکو با جنگ اوکراین و افزایش قدرت ترکیه در منطقه روبروست، بسیاری از موقعیت‌های خود در قفقاز را از دست داده، کرملین ثابت کرده که مایل است و می‌تواند در جایی منافعش تأمین نشود، هرج‌ومرج ایجاد کرده و به یک نیروی برهم‌زننده نظم در سراسر اوراسیا تبدیل شود.

چالش‌های سیاسی

علاوه بر چالش روسیه، عوامل دیگری می‌توانند در تلاش‌های عادی‌سازی روابط ارمنستان و آذربایجان و تلاش‌ها برای ایجاد ارتباطات منطقه‌ای اخلال ایجاد کنند. این عوامل می‌توانند شامل عناصر سیاسی داخل ارمنستان و جوامع دیاسپورای آن در کشورهایی مانند فرانسه و ایالات متحده باشند که مخالف آشتی با آذربایجان هستند. همچنین هرگونه لفاظی از سوی مقامات آذربایجانی که به عنوان تهدید به تجاوز گسترده تلقی شود نیز مشکل‌ساز خواهد بود. علاوه بر این، مسائل حساس سیاسی برای هر دو طرف وجود دارد؛ از جمله تعیین حدود مرزها و پاکسازی میدان‌های مین. با توجه به نقش روسیه در قفقاز، جنگ‌های دیگر نیز ممکن است به این منطقه سرایت کنند.

با وجود تمام این موانع احتمالی، شانسی واقعی برای حصول توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان وجود دارد که می‌تواند به طور قابل توجهی ارتباطات منطقه‌ای را به نفع میلیون‌ها نفر افزایش دهد. این امر می‌تواند پتانسیل اتصالات بیشتر به کریدور خزر به آسیای مرکزی را آزاد کند که تنها با مشارکت و افزایش سرمایه‌گذاری بازیگران کلیدی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا، شانس دستیابی به آن تقویت می‌شود.

همه اینها مستلزم مانورهای ظریف و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک توسط رهبران ارمنستان و آذربایجان برای کاهش ریسک و استفاده از فرصت‌ها در این مقطع حساس، هم در روابط دوجانبه و هم در رابطه با بازیگران تأثیرگذار در سراسر منطقه است.