به گزارش اکوایران، اولین مانع بر سر اصلاح بیلان آب کشور عدم وجود متولی مشخص و ارایه داده‌های چندگانه است. تهیه آمار و ارقام مرتبط با منابع آب و اطلس‌های منابع آب به عهده وزارت نیرو است. بر این اساس تهیه بیلان آب نیز از وظایف این دستگاه است.

به دلیل وجود چندین دستگاه تولیدکننده آمار و ارقام در ارتباط با منابع و مصارف آب در کشور و همچنین وجود ذی‌نفعان مختلف، اجماع در مورد آمار و ارقام و بیلان آب ارایه شده وجود ندارد.

برای مثال موضوع میزان برداشت مصرف آب کشاورزی به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب کشور همیشه محل اختلاف وزارتخانه‌های نیرو و جهادکشاورزی بوده است. همچنین به دلیل وجود ایستگاه‌های باران سنجی مستقل وزارت نیرو و سازمان هواشناسی کشور و برخی اختلاف‌ها در روش‌های محاسبه، آمارهای اعلامی بعضا متفاوت است. اختلاف‌های یاد شده می‌تواند علت نپذیرفتن آمارهای اعلام شده از سوی برخی دستگاه‌ها و درنهایت ایجاد نابسامانی‌هایی در مدیریت بخش آب شود.

به نظر می‌رسد که وجود یک شورای فرادستگاهی حاکمیتی برای ایجاد هماهنگی‌ها در این زمینه و همچنین اتخاذ رویکرد مرجع واحد تولید و اعلام آمار و ارقام و بیلان آب ضروری باشد.

عدم به‌روزرسانی مناسب بیلان آب

آخرین آمار‌برداری سراسری منابع و مصارف آب و پیرو آن آخرین بیلان آب تهیه شده در کشور مربوط به متوسط دوره 45 ساله منتهی به سال آبی 1390-1389 است. باتوجه به گذشت بیش از یک دهه از آخرین سال این دوره و این موضوع که در سال‌های اخیر به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالی، بارندگی کشور کاهش چشمگیری داشته، مشخص نیست که این بیلان تا چه حد با واقعیت فعلی بخش آب کشور تطابق داشته باشد. به دلیل کاهش چشمگیر آب تجدیدپذیر کشور و تغییر الگوی مصارف آب، استفاده از آخرین بیلان آب تهیه شده می‌تواند سبب  سوء سیاست‌گذاری‌ها در بخش آب شود.

پویا نبودن اهداف کلان و سیاست‌گذاری‌ها

رویکرد جاری تهیه بیلان منابع و مصارف آب کشور، فارغ از چالش‌های موجود آن رویکردی ایستا بوده و این بیلان در دوره‌های زمانی خاص به صورت ثابت تهیه می‌شود. این امر می‌تواند استفاده موثر و نزدیک به واقعیت از بیلان آب را با خلل مواجه سازد. به عبارت دیگر، عدم قطعیت‌های یکسال مشخص را نمی‌توان در آن لحاظ کرد و از این رو سیاست‌گذاری‌های کوتاه‌مدت و در افق زمانی نزدیک با چالش مواجه خواهد شد. از طرف دیگر این موضوع امکان سناریوسازی و به کارگیری آنها را در تجزیه و تحلیل سیاست‌های مدیریتی و درک واقع بینانه نسبت به چالش‌ها، تاثیرات جانبی و عملکرد مورد انتظار از این سیاست‌ها را کاهش می‌دهد. درضمن طولانی کردن دوره محاسبه متوسط بیلان آب، اگرچه عدد قابل اطمینانی را در درازمدت ارایه داده و برای افق سیاست‌گذاری‌های بلندمدت مناسب است، ولی از طرف دیگر این دوره هر چقدر کوتاه‌تر باشد، امور آبی کوتاه‌مدت وجاری کشور را با واقع گرایی بیشتری می‌توان پیش برد. بنابر این اصلاح دوره ارایه بیلان آب و لحاظ شکست‌های هیدرو لوژیک در آن در کنار ارایه نسخه دراز مدت بیلان راهکار مناسبی می‌تواند باشد.

عدم ساختار سازمانی مناسب

عدم ساختار مناسب برای امور تصدی‌گری بیلان آب مانند جمع‌آوری و آمار‌برداری‌های خرد و پایه یا رفع امورات شبکه پایش منابع و مصارف آب از دیگر عوامل عدم تهیه بیلان مناسب وقابل اطمینان آب در کشور است. وجود ساختار از بالا به پایین وعدم انگیزه برای مشارکت بخش‌های مختلف در امور تصدی‌گری بیلان آب می‌تواند صحت پایه‌ای بیلان را مخدوش سازد. امور تصدی‌گری بیلان آب با موارد حاکمیتی آن متفاوت بوده و عمدتا شامل امور اجرایی مرتبط با داده‌برداری، شبکه پایش و راهبرد آنهاست.

مشخص نبودن مرز بین اندازه‌گیری، تخمین و مدل‌سازی

اجزای مختلفی در معادله بیلان آب وجود دارد که صحت تخمین آنها، دقت معادله بیلان را به دنبال خواهد داشت. برای تعیین این اجزا از اندازه‌گیری‌ها، تخمین و مدل‌سازی استفاده می‌شود. به عنوان یک اصل کلی، هرچه در تدوین بیلان آب از داده‌های اندازه‌گیری مستقیم بیشتری استفاده شود، بیلان تهیه شده بیشتر به واقعیت نزدیک خواهد بود. از طرف دیگر، اندازه‌گیری همه اجزای معادله بیلان هزینه بر و مشکل بوده و به ناچار باید برخی از این اجزا را تخمین زده یا با استفاده از تکنیک مدل‌سازی محاسبه کرد.

این امر در نهایت به عدم قطعیت‌های بیلان منابع و مصارف می‌انجامد. عدم قطعیت‌ها می‌تواند ناشی از تصادفی بودن ذاتی پدیده‌هایی مانند بارش، ضعف و خطاهای شبکه پایش، تخمین اجزای معادله بیلان باشد. واضح است که در تهیه بیلان آب، یک حداکثر منطقی از عدم قطعیت‌ها قابل پذیرش بوده و همچنین این مقدار باید مشخص باشد. برای مثال وجود کمی عدم قطعیت در تخمین جز تبخیر به عنوان 72 درصد کل حجم بارندگی در نهایت به عدم قطعیت بیشتری درمحاسبه کسری مخزن منابع آب زیرزمینی منجر می‌شود. میزان کسری مخزن منابع آب زیر زمینی و مقدار تجمعی آن معمولا در امور سیاست‌گذاری کلان مورد توجه بوده و باید با دقت قابل قبولی در دسترس باشد.

 روش‌های سنتی بیلان 

استفاده از چارچوب‌های حسابداری آب به جای رویکرد سنتی بیلان برای تحلیل نتایج و تفسیر یکپارچه تغییرات منابع آب و بخش‌های مصرف‌کننده می‌تواند بسیار کارآمد باشد. حسابداری آب فرآیند سازماندهی و ایجاد ارتباط بین اطلاعات منابع آبی و خدمات حاصل از استفاده مصرف‌کننده در یک مقیاس مکانی معین مانند یک حوضه آبریز است. رویکردهای مختلف حسابداری آب با هدف استانداردسازی روش گزارش دهی اطلاعات مرتبط با آب ارایه شده‌اند. انتخاب و بومی‌سازی این چارچوب‌ها، با توجه به اهداف کلان و خرد مدیریتی و همچنین زیرساخت‌های اطلاعاتی و فنی ازجمله مواردی است که باید در بازنگری روش‌شناسی مرتبط محاسبات و سازماندهی اطلاعات بیلان آب مورد توجه واقع شود.

تحلیل مصارف به جای برداشت‌ها، تفکیک مصارف، بررسی کارایی بخش‌های مصرف‌کننده، ارایه شاخص‌های مدیریتی مرتبط با بخش آب امکان تلفیق اطلاعات بین بخشی و تحلیل‌های چندجانبه ازجمله مزایای رویکرد حسابداری آب نسبت به روش سنتی بیلان است.