پرویز  خوشکلام خسروشاهی

پرویز خوشکلام خسروشاهی

آخرین مطالب پرویز خوشکلام خسروشاهی

اندازه‌‌‌گیری تورم به مفهوم افزایش سطح عمومی قیمت‌ها به‌صورت مستمر و طولانی‌‌‌مدت امر دشواری است؛ چون تفکیک آن از افزایش‌‌‌های ناشی از شوک‌‌‌های قیمتی و تغییر در قیمت‌های نسبی دشوار است. ابعاد این موضوع در اقتصاد ایران به دلیل نقش دیرین و بسیار تعیین‌‌‌کننده ارزهای رانتی نفت در شکل‌‌‌گیری قیمت کالاهای وارداتی پیچیده‌‌‌تر است. در سال‌های اخیر به‌خاطر شوک‌‌‌های پی‌‌‌درپی ارزی و به تبع آن شوک‌‌‌های تورمی حاصل از آن، تشخیص تورم از افزایش‌‌‌های مقطعی در قیمت‌ها دشوارتر هم شده است. مقایسه نوسان در سطح عمومی قیمت کالاها با نوسان در سطح عمومی قیمت خدمات در دهه اخیر به‌روشنی این موضوع را نشان می‌دهد.
سال 1374 از جهاتی سال ویژه‌ای برای اقتصاد ایران است. در این سال در واقع اولین و جدی‌ترین شوک ارزی بعد از انقلاب اتفاق افتاد. بعد از آن سال هم، فقط در دهه 1390 بخاطر تحریم‌ها اقتصاد ایران مواجه با شوک‌های ارزی شد و گرنه از 1374 تا 1389، اقتصاد ایران شوک ارزی جدی نداشت. همچنین در این سال کشور یکی از بالاترین تورم‌های سالانه خود را تجربه کرد. شوک ارزی و تورمی سال 1374 از آن جهت مهم و درس‌آموز است که مسیر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در ایران را سد کرد و اقتصاد کشور را به ریل قبل از آغاز آن اصلاحات برگرداند.
«اکوایران: وقتی کسی تنها دارایی‌اش نیروی کار اوست و تنها از محل آن می‌تواند درآمد کسب کند، روشن است که طرفدار افزایش حقوق‌ها و کاهش قیمت‌هاست؛ اما زمانی که کسی علاوه بر نیروی کار، دارایی‌های دیگری هم دارد علاوه بر حقوق، طرفدار افزایش قیمت آن دارایی‌ها نیز هست؛ اما طبعا موافق افزایش قیمت دارایی‌های دیگر نیست.»
۱- وقتی از افزایش سطح عمومی قیمت‌ها یا تورم صحبت می‌شود لزوما مفهوم یکسانی از آن مد نظر نیست. در ادبیات اقتصاد و متون علمی آن عمدتا به تأسی از میلتون فریدمن، تورم را افزایش مستمر و طولانی‌مدت سطح عمومی قیمت‌‌ها تعریف می‌کنند. اما در نوشته‌ها و صحبت‌های رسانه‌ای و در محافل و افکار عمومی معمولا منظور از تورم، افزایش سطح عمومی‌ قیمت‌ها به‌طور عام است و قید مستمر و طولانی‌مدت ندارد. چرایی و علل وقوع این دو نوع تورم شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با هم دارد. اما بسیاری با تساهل نسبت به تفاوت‌ مذکور، نتیجتا در بررسی علل تورم دچار اغتشاش تحلیلی می‌شوند و گزاره‌های درستی را به پدیده‌هایی نامرتبط نسبت می‌دهند.
الف) یکی از چالش‌های دیرینه و مزمن بانک مرکزی، مربوط به ساختار خاص بازار ارز در ایران است. بازار ارز در غالب نظام‌های اقتصادی و در حالت متعارف خود به این صورت است که صادرکنندگان کالاها و خدمات داخلی، ارز خود را در بازار ارز به واردکنندگان کالاها و خدمات خارجی می‌فروشند. همچنین کسانی که قصد دارند دارایی‌های خود بر حسب پول داخلی را به دارایی بر حسب پول خارجی یا بالعکس تبدیل کنند، در این بازار وارد می‌شوند. واسطه این خرید و فروش هم، عموما بانک‌های تجاری و صرافی‌ها هستند یعنی اینکه بازار ارز در غالب اقتصادها و در حالت متعارف خود در قالب سیستم بانک‌های تجاری و صرافی‌ها شکل می‌گیرد. در این میان بانک‌های مرکزی نقشی در ارتباط دادن خریداران و فروشندگان ارز (صادرکنندگان و واردکنندگان) ایفا نمی‌کنند، بلکه نقش بانک‌های مرکزی اعمال سیاست‌های ارزی از طریق خرید یا فروش ارز در بازار ارز با هدف تنظیم رقابت‌پذیری بین‌المللی اقتصاد ملی است. یعنی اینکه بانک مرکزی هم از طریق خرید یا فروش ارز در بازار ارز است که به پیگیری سیاست ارزی خود اقدام می‌کند.
یکی از موضوع‌های مناقشه‌برانگیز در سال‌های اخیر میزان اثرگذاری تحریم‌ها بر وضعیت اقتصادی کشور است. برخی افراد با معیار قرار دادن شرایط اقتصادی مطلوب به ارزیابی آثار تحریم‌ها می‌پردازند و لذا بخش عمده مشکلات اقتصادی را به سیاستگذاری‌های نادرست نسبت می‌دهند. اما بعضی دیگر ارزیابی خود را با مبنا قرار دادن وضعیت قبل از وقوع تحریم‌ها انجام می‌دهند. بنابراین نقش تحریم را در وضعیت موجود اقتصاد کشور بسیار عمده می‌بینند.
۱

پربازدیدهای پرویز خوشکلام خسروشاهی