13971210000062_Test_PhotoN

مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر نوگرا و دلبسته به فرهنگ و تمدن ایرانی در 10 اسفند ماه ۱۳۰۶ در شهر مشهد چشم به جهان گشود.

اشعار اخوان ثالث آینه روزگار و جامعه ایران است؛ او با لحنی باصلابت و حماسی روایتگر احوال سیاسی - اجتماعی کشور بود. وجود رگه‌هایی از آیین‌های ملی میهنی در اشعار اخوان موجب شد که به آن لقب «فردوسی ثانی» بدهند.

«امید» که ابتدا شاعری کهن‌گرا بود، در ادامه روند مطالعات ادبی و سرودن اشعارش با نیما یوشیج آشنا شد و طی مراوداتی که با او داشت، به تدریج وارد فضایی نو شد و به شعر نیمایی روی آورد. او به قدری در این فضای نو موفق و ثابت‌ قدم بود که گوی سبقت را از نیما ربود و سبکی جدید را در زبان و ادبیات فارسی بنا نهاد. «زمستان» سرآغاز این فصل نو از دفتر شعر اخوان بود.

«حریفا! گوش سرما برده است این، یادگارسیلی سرد زمستان ست
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوتِ ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان ست
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته ،سرها درگریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین،
درختان اسکلتهای بلور آجین،
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه،
غبار آلوده مهر و ماه،
زمستان ست»

سیر تحول شعری اخوان

سیمین بهبهانی، غزل‌سرای معاصر، شعرسرایی اخوان ثالث را به سه دوره تقسیم کرده است:

دوره اول

«ارغنون» شعری کلاسیک و حماسی که تقدیم به پویندگان راه آزادی شد؛ نماینده دوره اول شعر اخوان است. او در این دوران، که ایام جوانی‌اش بود، پیرو سبک خراسانی بود. اخوان تا سال 1331 شاعری کهن و کلاسیک با سبک خراسانی بود. قصیده «عصیان» و غزل «حجت بالغ» نیز از سروده‌های او در سن 18 تا 20 سالگیش، در این دوره است. اخوان ثالث اشعارش را با درون مایه مبارزه‌جویی و امید است و آن‌ها را به سبک رئالیسم اجتماعی سرود.

دوره دوم

از سال ۱۳۳۱ هجری شمسی، دوره دوم شعری اخوان ثالث آغاز شد. او که اشعارش را در قالب چهارپاره می‌سرود با ورود به سبک نیمایی، وزن‌ها را شکست. او در این برهه «زمستان» را سرود که مضمون آن، شرح شکست سیاسی در 28 مرداد 1332 بود.

دوره سوم

دوره گرایش به قالب‌های سنتی شعر فارسی دوره سوم شعر این شاعر اهل خراسان بود. اخوان در این دوره که از سال ۱۳۵۰ به بعد آغاز شد، شعرهایی به شیوه نیمایی نیز علاوه بر اشعار سنتی می‌سرود. قطعه «ما، من، ما» آخرین آن‌ها بود که در مجله «دنیای سخن» منتشر شد. بیشتر نوشته‌ها و اشعار اخوان ثالث در این دوران به زبان طنز نوشته شده بود. او همچنین در این دوره تصوری غیرواقعی و کوچک از انسان‌ها پیدا کرده بود و عقیده داشت، باید صبر کند اتفاقات بیایند و بگذرند و او نمی‌تواند جلودار هیچ تحولی باشد.

«هیچیم و چیزی کم
ما نیستیم از اهل این عالم که می بینید
وز اهل عالم های دیگر هم
یعنی چه؟ پس اهل کجا هستیم؟
از اهل عالم هیچیم و چیزی کم

غم نیز چون شادی برای خود خدایی، عالمی دارد
پس زنده باش مثل شادی غم
ما دوستدار سایه های تیره هم هستیم
و مثل عاشق مثل پروانه
اهل نماز شعله و شبنم
اما هیچیم و چیزی کم»

بریده‌ای از قطعه «ما، من، ما»