اصلاحات اقتصادی در چین

اصلاحات اقتصادی چین یکی از شگفت‌انگیزترین تحولات چندین دهه اخیر است. کتاب حاضر تحولات اقتصادی و سیاسی چین را از دهه ۱۹۴۰ و از زمان به قدرت رسیدن حزب کمونیست رصد کرده و اتفاقات و رویدادهای این دوره را با دیدی تاریخی در چارچوبی تئوریک مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. آنچه در این کتاب به عنوان ریشه و منشأ اصلی اصطلاحات اقتصادی چین مورد تأکید قرار می‌گیرد، بازیگران و نیروهای حاشیه‌ای است که جلوتر از اقدامات اصلاحی دولتی،

سرمایه‌داری راه نجات چین از فقر

 اقتصاد بازار و انگیزه و کارآفرینی خصوصی را باز می‌گرداند و سرمایه‌داری با مشخصه‌های چینی را رقم می‌زند. نیروهایی که زمانی آفت اقتصاد سوسیالیستی چین تلقی می‌شد، اکنون پایه و اساس اقتصاد چین را شکل داده است. این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که با وجود اینکه اقتصاد چین رشد و توسعه شگفت انگیزی را در سال‌های اخیر به خود دیده است؛ اما این رشد و ترقی با یک محدودیت جدی روبه روست که آن نبود بازاری آزاد برای ایده‌ها و اندیشه‌ها است که ضعف در تولید نوآورانه و با کیفیت و ناتوانی در ایجاد و خلق صنایع و کالاهای جدید را موجب شده است. از آنجا که پیش بینی ها حاکی از تبدیل اقتصاد چین به بزرگترین اقتصاد جهان است؛ و همچنانکه که کتاب تاکید می ورزد منجر به نمونه‌ای بی سابقه در تاریخ مدرن بشر خواهد شد که بزرگترین اقتصاد جهان مولدترین اقتصاد نخواهد بود.

 

گذر از سوسیالیسم به اقتصاد بازار

رونالد کوز و نینگ وانگ در کتاب "چین چگونه سرمایه‌داری شد ؟" به بررسی تحولات اقتصادی و سیاسی چین از دهه ۱۹۴۰ و به قدرت رسیدن حزب کمونیست می‌پردازد.

این کتاب به سه دهه اصلاحات اقتصادی در چین که دنگ شائوپینگ آغازگرآن بود، می‌پردازد. اینکه چگونه این کشور با عبور از سوسیالیسم به سمت اقتصاد بازار آزاد رفت و میلیون‌ها نفر را از فقر نجات داد. شاید جالب‌توجه‌ترین جنبه گذار اقتصادی چین به سمت سرمایه‌داری آن است که این تحولات زیر نظر و حمایت حزب کمونیست چین بود. این مسئله، مثالی قابل تامل از این گفته هایک تحت عنوان «نتایج ناخواسته کنش انسانی» است.

 در کنفرانسی که در ژوئیه ۲۰۰۸ در دانشگاه شیکاگو با عنوان «تحولات و دگرگونی اقتصاد چین» برگزار شد، استیون چیانگ در مقاله‌ای عنوان کرد، تحولات اقتصاد چین به مثابه گذار از نظام سوسیالیستی به نظام سرمایه‌داری است و از آن به عنوان «بزرگ‌ترین برنامه اصلاح ساختار اقتصادی در تاریخ  یاد کرد. نتیجه‌گیری چیانگ بدون تردید صحیح است. آنچه این نتیجه را شگفت‌آور کرده این است که سلسله وقایعی به تغییر ساختاری اقتصاد چین به سرمایه‌داری منجر شد که برنامه‌ریزی‌شده نبود و نتیجه نهایی آن نیز کاملاً غیرمنتظره بود.