به گزارش اکوایران، بازار فردایی ارز همواره به عنوان یکی از عوامل اختلال در بازار ارز از سوی مسئولان کشور عنوان شده است.

بازار فردایی که در قوانین کشور حکم شرط ‌بندی و قمار را دارد اکنون به شکل سوال‌برانگیزی به عنوان یکی از ابزارهای بانک مرکزی برای کنترل قیمت دلار عنوان شده است. محمدرضا فرزین - رئیس کل بانک مرکزی - روز گذشته (3 اسفند) علناً فاش کرد که «وارد بازار فردایی هم خواهیم شد تا نتوانند نرخ‌ها را دستکاری کنند. الان هم به صرافی‌ها بعدازظهر هر روز شبیه به ارز فردایی ارز می‌فروشیم.»

اقدام بانک مرکزی از یک سو از این جهت سوال‌برانگیز است که بازار فردایی ارز شاید برای فعالان اقتصادی پیش از هر چیز یادآور احمد عراقچی باشد؛ شخصی که به اتهام «اخلال در نظام اقتصادی، ارزی و پولی از طریق قاچاق ارز» در دادگاه رسیدگی به جرایم اقتصادی محاکمه شد.

دخالت در بازار فردایی، نخستین‌بار از سوی احمد عراقچی، معاون ارزی وقت بانک مرکزی در زمان ریاست ولی‌الله سیف بر این نهاد، انجام شد و همین موضوع هم موجبات محاکمه او را فراهم آورد.

خرداد امسال با مجوز سران قوا، اختیارات بانک مرکزی برای مداخله در بازار ارز به صورت نامحدود و بی‌سابقه‌ای افزایش یافت، اما کمتر کسی گمان می‌کرد که افزایش این اختیارات به ورود به بازار فردایی ارز هم برسد.

پلیس امنیت اقتصادی در خصوص انجام معاملات در بازار فردایی اعلام کرده که فعالیت در سایت‌ها و کانال‌های قیمت‌دهی و هرگونه معامله به صورت فردایی و غیررسمی در فضای مجازی، «غیرقانونی و ممنوع» است و فقط معاملاتی مجاز و قانونی است که در واحدهای صنفی قانونی و رسمی و با رعایت قوانین و مقررات پولشویی و مالیاتی انجام شود.

این نهاد امنیتی همچنین از رصد و پایش هرگونه معاملات غیررسمی و غیرشفاف در بازار ارز در فضای حقیقی و فضای مجازی و برخورد جدی و قاطع با متخلفان خبر داده است.

عبور از خط قرمز

کنترل بر بازار ارز آزاد و جلوگیری از جهش قیمت‌های آن برای بانک مرکزی هر روز سخت‌تر می‌شود و افزایش قیمت دلار به شکل افسارگسیخته‌ای جامعه را با بحران و شوک مواجه کرده است؛ تغییر رئیس کل بانک مرکزی از اواخر دی‌ماه تاکنون نیز نه‌تنها دردی را دوا نکرده بلکه دستاورد جدیدی به عنوان «دلار 50 هزار تومانی» را به ارمغان آورده است؛ نرخی که البته در بازار آزاد مطرح و گاه با همان نرخ خرید و فروش می‌شود، مردم احساسش می‌کنند و با چرخی کوتاه در بازار کالاهای مختلف می‌توان اثرات غیرمستقیمش را هم حس کرد، اما دولت و بانک مرکزی‌اش با توصیفاتی مثل غیرواقعی، غیرقانونی، قاچاق، جنگ ارزی، کار دشمن و انگیزه‌های خاص، از آن یاد می‌کنند.

تا پیش از این، تابلوی صرافی ملی، سامانه سنا، سامانه نیما و بازار متشکل ارزی به عنوان یک ابزار مهم برای بانک‌ مرکزی کار می‌کرد و از این طریق نرخ مورد نظر خود را برای فعالان هدف‌گذاری می‌کرد، اما اکنون با بی‌اعتنایی بازار به نرخ‌های دستوری، این ابزارها عملا ناکارآمد شده‌اند و فعلا هم که ناخدا و مرکز مبادله‌اش رخ‌نمایی موثری نداشته تا اثراتش معلوم شود. حالا کار به جایی رسیده که بانک مرکزی تصمیمی دور از انتظار گرفته است؛ تصمیمی که روزی خط قرمزش محسوب می‌شد.

ورود به بازار فردایی در واقع «مداخله» نیست بلکه نوعی «کنشگری» از سوی بانک مرکزی محسوب می‌شود؛ سیاستی که به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، امروز موضوع بسیار مهمی است و ممنوعیت آن هم پیش‌تر کار اشتباهی بود و این بازار پیش از اینها باید به رسمیت شناخته می‌شد.

در بازار فردایی ارز عملا دلاری معامله نمی‌شود و اینجا جایی است که بانک مرکزی می‌تواند با ریال به آن وارد و با ریال هم خارج شود؛ ریالی که بانک مرکزی هیچ مانعی برای خلق آن ندارد.

معاملات فردایی ارز و طرح دو پرسش اساسی

اکنون با به‌کارگیری مجدد ابزار «ورود به بازار معاملات فردایی ارز» دو پرسش اساسی مطرح می‌شود؛ نخست اینکه بانک مرکزی که تمام توان خود را برای کنترل بازار ارز از طریق راه‌های مختلف به کار گرفته و جواب نگرفته و اکنون به این نتیجه رسیده که ورود و کنشگری در بازار معاملات فردایی می‌تواند ابزار مثبتی در جهت کنترل بازار ارز باشد، چرا طی سال‌های اخیر با مخالفت‌های بیهوده و حتی اقداماتی مثل محاکمه و به زندان انداختن افراد فعال در این زمینه موجب شد که دیگر هیچ مقام و مسئول و فردی دیگر جرأت و جسارت این را نداشته باشد که به سمت این ابزار برود و بانک مرکزی هم از این ابزار عقب بماند؟

با تاکید مجدد بر نکته نخست، پرسش دوم این است که اگر ورود به معاملات فردایی ابزار مثبتی برای کنترل بازار ارز است و حالا هم برای آن مجوز داده می‌شود، شکل قانونی به خود گرفته و گویا بانک مرکزی به این نتیجه رسیده که این ابزار به نفع مردم و ثبات بازار است، چرا کسانی مثل عراقچی و سیف که بخاطر کنشگری در همین بازار و استفاده از همین ابزار محاکمه شدند، بویژه بعد از نقض حکمشان در دیوان عالی کشور، به طور کامل تبرئه و تعیین تکلیف نمی‌شوند و از آنها اعاده حیثیت صورت نمی‌گیرد؟

پر واضح است که این موضوع، مسأله‌ای فردی و شخصی نیست و جدا از نام‌ها، انجام آن از سوی حاکمیت و بویژه بانک مرکزی می‌تواند قوت قلب برای تمام کسانی باشد که پیش از این، ابزار بازار فردایی را به رسمیت می‌شناختند و سعی داشتند از آن استفاده کنند یا همین امروز هم به آن اعتقاد دارند اما تجربه و نتیجه تلخ گذشته را می‌بینند و با پرهیز از ورود به این بازار، با ترس و لرز به تحولات این روزهای بازار و بازارساز می‌نگرند.