به گزارش اکوایران، روند صعودی قیمت دلار آرام ندارد، تورم در تعقیب کاهش ارزش پول ملی در حرکت است و همراه با گران تر شدن دلار، تورم نیز افزایش پیدا می کند.

اگرچه روند قیمتی دلار صعودی است ولی دلیل این مشکل ارزی مانند سال ۵۲ و ابتدای دهه ۹۰ ناشی از بیماری هلندی نمی تواند باشد، زیرا با وجود افزایش قیمت نفت پس ازحمله روسیه به اوکراین، فروش نفت ایران به دلیل تحریم تحت فشار است و ایران نمی‌تواند پول نفت هایی که فروخته شده را به دلار از طریق شبکه بانکی دریافت کند. به همین دلیل رشد قیمت دلار ناشی از وفور منابع ارزی و بهبود درآمدهای نفتی نیست.

اکوایران کشورهایی که بیشترین میزان تورم در سال جاری داشته اند را بررسی کرده است. اقتصاد ایران برخلاف سریلانکا، زیمباوه و آرژانتین بدهی خارج بالایی ندارد، تورم در کشورهای ذکر شده به خاطر نکول بدهی های خارجی و محدود شدن منابع ارز های خارجی به دلیل عدم امکان دریافت وام های خارجی رشد کرده زیرا در این کشور ها، با کمبود منابع ارزی خارجی، ارزش پول ملی سقوط کرده و تورم روند پرشتاب به خود گرفته است.

از طرفی اقتصاد ایران اگرچه به فروش نفت وابسته است ولی کشور گرفتار صادرات تک محصولی نیست، فروش نفت ایران بیش از یک دهه تحریم های سختی را متحمل شده ولی تورم های چندهزار درصدی مانند ونزوئلا میهمان سفره های مردم نشده است.

وابستگی شدید به واردات مواد غذایی و سوخت نیز از دلایل تورم بالای کشور نیست، اما با وجود تمام آنچه که گفته شد ارزش پول ملی ایران روند نزولی گرفته وروند صعودی تورم متوقف نمی شود، بر اساس آنچه که بر برخی از کشورها با تورم بالا گذشته سیاست های که اکنون اعمال می شود احتمالا بذر تورم بالا و کاهش پر شتاب تر ارزش پول ملی را در آینده می‌کارد.

رشد تورم و کاهش ارزش تورم در ایران ناشی از تحریم های سختی است که بیش از یک دهه است به شدت منابع ارزی ایران را تحت تاثیر قرار داده است، بررسی اقتصاد ایران و روند ارزش پول ملی در یک دهه گذشته نشان می دهد که قیمت اسکناس آمریکایی در یک دهه گذشته طی افزایش فشارهای سیاسی به خاطر افزایش انتظارات تورمی رشد کرده است و پس از یک دهه و توالی مداوم این تجربه، عموم مردم رفتار بازار ارز را یاد گرفته و با افزایش تنش ها و فشارها، افراد بیشتری به بازار ارز و طلا و بازارهای موازی هجوم می برند. بررسی ها نشان می دهد که افزایش نیروی انتظامی و فشارهای امنیتی بر بازار ارز، نه در ایران و نه در کشورهای دیگری مانند مصر نیز نتوانسته مانع از تقاضای ارز و کاهش ارزش پول ملی شود.

ولی آنچه که شرایط را نگران‌کننده‌تر می‌کند، اقداماتی از قبیل قیمت‌گذاری دستوری در بازارها، سیاست تثبیت نرخ ارز و اقدامات حمایتی معیشتی است که به قیمت فدا شدن بودجه‌های عمرانی یا افزایش نقدینگی انجام می شود.

در شرایطی که با رشد قیمت دلار، هزینه‌های تولید روند صعودی به خود می گیرد، قیمت گذاری دستوری درآمد شرکت ها را تحت فشار قرار داده و حتی منجر به متضرر شدن آن ها در شرایط ناپایداری و غیر قابل پیش بودن اقتصاد میشود. در چنین وضعیتی تولید آسیب خواهد دید و در نهایت ادامه این اتفاق می تواند به تضعیف تولید داخلی و افزایش بیکاری دامن بزند. سیاست تثبیت نرخ ارز مانند ارز نیمایی نیز، منابع ارزی محدود کشور را در قیمت هایی حراج می کند که بر اساس آنچه علم اقتصاد اثبات می کند بر سفره های مردم نخواهد نشست.اعمال سیاست های تثبیت نرخ ارز، به خاطر اختلافی که با بازار آزاد دارد، تقاضای رانت را افزایش داده و اقتصاد را درگیر فساد بیشتر می کند. منابع ارزی محدود کشور که باید صرف بهبود پایه های اقتصادی کشور و توسعه و عمران شود تا بتواند آسیب پذیری اقتصاد در برابر تحریم را برای آینده کاهش دهد، صرف اقدامات پوپولیستی می شود که بدتر پایه های اقتصاد را به خاطر افزایش تقاضای کاذب دلار ارزانتر و قراردادن طعمه فساد رانتی در مسیر ارزی کشور آسیب پذیر می کند.

 وقتی دولت با فدا کردن بودجه های عمرانی مانند آنچه که گاهی اوقات مشاهده می شود و یا افزایش نقدینگی و چاپ پول اقدام به حمایت های معیشتی برای جلب رضایت مردم می کند در واقع توانایی های خودش را برای مقابله با مشکلات اقتصادی در آینده محدود تر می کند زیرا هم سهم مصرف را نسبت به سرمایه گذاری افزایش می دهد و هم توسعه اقتصادی را که عامل حیات و پایداری طولانی مدت معیشت است دچار مشکل می کند.

اقدامات گفته شده مانند بذر تورمی است که در اقتصاد کاشته می شود و با فرض ادامه روند وضعیت فشارهای سیاسی، کاهش بیشتر ارزش پول ملی عایدی چنین اقداماتی خواهد بود.

کشورهایی مانند ونزوئلا، سریلانکا و آرژانتین چنین مسیری را رفته اند و و ضعیت بغرنج کنونی این کشورها در کنترل تورم و ارزش پول ملی نتیجه اقداماتی است که برخی از آن ها اکنون در اقتصاد ایران محک زده می شود و شرایط کنونی اقتصادهای ذکر شده می تواند عبرتی برای کشور باشد. کشورهای اعلامی با سخت شدن وضعیت اقتصادی، منابع محدود ارزی را صرف قیمت گذاری دستوری، ارزپاشی، فدا کردن بودجه های عمرانی کردند که هم منجر به رشد فساد شد و هم با فلج کردن تولید داخل در کنار ماندگاری مشکلات تامین منابع ارزی وابستگی به ارز خارجی را افزایش داد و با تضعیف تولیدکننده ،تولید داخلی نتوانست در هنگام تشدید مشکلات تامین ارز، بحران اقتصادی را تعدیل کند و بحران کاهش ارزش پول ملی و رشد تورم شدید تر شد.

رکوردشکنی حباب سکه

 بازارساز بیشترین کنترل را بر دلار تهران دارد ولی کنترل قیمت ارز در بازارهای مرزی به خاطر تحریم ها سخت تر شده و حباب سکه هم سطوح بی سابقه ای را تجربه می کند.

حباب سکه امامی پس از آنکه در هفته گذشته در سطح ۲۰ درصدی تثبیت داد با شروع معاملات هفته نیمه کانال ۲۰ درصدی را هم رد کرده است که احتمالا منجر به کاهش خرید معامله گران اصلی بازار شود.به نظر می رسد رشد قیمت سکه با ورود بازارساز و کاهش خریداران اصلی در این هفته متوقف شود و بازار اخبار کاهشی منتشر شده در بازار ارز را که احتمالا طی روزهای آتی افزایش خواهد یافت صحت سنجی کند.

وضعیت بازار سهام بهتر می‌شود

ارزش معاملات بازار سهام روز قبل بهبود پیدا کرده و شاخص کل در نزدیکی حمایتی است که با توسل به شایعه احتمال تغییر نرخ ارز نیمایی و رشد قیمت دلار پتانسیل حرکت رو به بالا را دارد، ولی ادامه این روند به روند ارزش معاملات خرد بستگی دارد.

بازار سهام در حال حاضر جامانده ترین بازار از تورم است که تحلیلگران معتقدند در ماه های آتی می تواند شگفتی ساز شود‌.