به گزارش اکوایران، نشست سران بریکس در شرایطی از شب گذشته آغاز شد که کشورهای عضو با چالش‌هایی مواجهند که هر کدام  از آن‌‌ها پیامدهای گسترده جهانی دارند -از جنگی تمام عیار که روسیه‌ی پوتین با آن دست به گریبان است تا بحران اقتصادی که به نظر می‌رسد چینِ شی را به زودی در بر خواهد گرفت. با این همه، در شرایطی که پنداشته می‌شود بحران‌های کنونی باعث نزدیکی کشورهای عضو این بلوک غیرغربی شود، شواهد حاکی از آن است که روابط میان آن‌ها به چنان گرمی‌ای که به نمایش گذاشته می‌شود، نیست.

مجله اکونومیست در آخرین شماره خود با انتشار یادداشتی با عنوان «تنش در بلوک بریکس» این موضوع را مورد بررسی خود قرار داده است. اکوایران این یادداشت بلند را در دو بخش ترجمه نموده که در ادامه بخش اول آن ارائه می‌شود:

سراب خوش‌بینی‌های دهه 2000

درست مانند آی‌پاد و مای‌اسپیس، بلوک بریکس هم محصول خوش‌بینی خوش‌خیم دهۀ 2000 است، در سال 2001، گلدمن ساکس عبارت بریک را دربارۀ پتانسیل اقتصادی برزیل، روسیه، هند و چین ساخت. این گروه چهارتایی با این ایده تأسیس شد و نخستین جلسۀ سرانش را در سال 2009 برگزار کرد. سال بعد، آفریقای جنوبی هم دعوت شد. بعضی تحلیلگران می‌ترسیدند که شاید به زودی بریکس رقیب جی 7 شود اما خیلی زود تب گروه‌سازی از بین رفت. در دهۀ 2010، اقتصادهای غیرآسیایی بریکس دچار رکود شدند. این بلوک در جلسات سران بیانیه‌های مخدوشی دربارۀ غرب فریبکار صادر می‌کرد – که غرب فریبکار هم نسبت به آنان بی‌اعتنا بود. چنین به نظر می‌رسید که بریکس مرده است.

و با این حال بریکس نمرده است. در 22 اوت، پانزدهمین نشست سران بریکس در ژوهانسبورگ، از شهرهای مهم آفریقای جنوبی افتتاح می‌شود – برنامه‌ای که برای بسیاری از رأی دهندگان دو دل ژئوپلیتیک مهم است. سیریل رامافوسا، رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی، میزبان رهبرانی از جمله نارندرا مودیِ هند، لوییز ایناسیو لولا دا سیلوا برزیل (که به لولا شناخته می‌شود) و شی جین‌پینگ چین خواهد بود. ولادیمیر پوتین شخصاً در آنجا حضور نخواهد داشت. اگر در این جلسه شرکت می‌کرد، آن وقت آفریقای جنوبی در مقام یکی از اعضای دیوان کیفری بین المللی، مجبور خواهد بود بر اساس حکم بازداشتی که این دیوان در ماه مارس برای رئیس‌جمهور روسیه صادر شد عمل کند. و این کار شاید حس و حال مهمانی را خراب کند.

جنگی که جان تازه به بریکس داد

این جلسه نشان می‌دهد که چگونه این بلوک در اثر حملۀ روسیه به اوکراین و افزایش تنش میان غرب و چین جان تازه‌ای گرفته است. اعضای بریکس به رهبری چین گسترش و تعمیق روابط این بلوک را بررسی خواهند کرد. بعضی قدرت‌های متوسط این گروه را وسیله‌ای در راستای منافع‌شان می‌دانند. به گفتۀ این بلوک، بیش از 40 کشور یا درخواست عضویت دادند یا علاقه‌شان را به این عضویت در آن بیان کرده‌اند.

یک «بریکس بزرگ» غرب را به چالش خواهد کشید. اما تهدیدی مرگبار نخواهد بود. تلاش‌های چین برای گسترش این بلوک نشان دهندۀ تنش‌ها و تضادهایش است. روسیۀ تضعیف شده هم همراه چین است اما برزیل، هند و آفریقای جنوبی نسبت به آن مشکوکند. بریکس بسیار ناهمگون‌تر از جی 7 است. اعضایش از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی متفاوتند؛ گسترش بریکس این گروه رنگارنگ را رنگارنگ‌تر خواهد کرد و به این معنی خواهد بود که اگرچه بریکس می‌تواند نظم بین المللی تحت رهبری غرب را با صدای بلندتری نقد کند، برای ارائۀ گزینۀ جایگزین با مشکلات حتی بزرگ‌تری مواجه خواهند بود.

چه چیزی بریکس را کنار هم نگه می‌دارد؟

پس چه چیزی بریکس را کنار هم نگه می‌دارد؟ مانند جی 7، این گروه هیچ منشور یا معیار عضویت رسمی‌ای ندارد. ملات کنار هم نگه دارنده‌اش روابط شخصی هم نیست. در ماه ژوئن، در یک دیدار وزرای امور خارجه در کِیپ تاون، نوعی تمرین برای برنامۀ اصلی، خبرنگارتان وارد رستوران میزبان ناهار آنها شد. سالاد پاستا تنها منظرۀ غم‌انگیز مهمانی نبود. هیئت‌ها کنار هم نبودند: چینی‌ها در جلسات زیادی مشغول بودند، هیئت آفریقای جنوبی زیادی به هم ریخته بود و برزیلی‌ها دیر رسیدند. در بیرون رستوران، سابرحمانیان جایشانکار، وزیر امور خارجۀ هند، با همکارانش جلسه داشت. در داخل رستوران، سرگی لاوروف، همتای روسش، بی‌صدا یک گیلاس شراب سفید را نوشید. 

شیر در اتاق

علت بقای باشگاه بریکس کارکردهای چندگانه‌اش است. یکی‌شان فراهم کردن سکویی است که اعضا از طریق آن بتوانند، معمولاً به صورت موجه، رفتار نهادهایی مانند بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل متحد در به حاشیه راندن کشورهای «جنوب جهانی» را نقد کنند؛ عبارتی رایج که برای کشورهای در حال توسعه به کار می‌رود. در کِیپ تاون، آقای جایشانکار از «تمرکز» قدرت اقتصادی جهانی گفت که «کشورهای بسیار زیادی را در مشت کشورهای بسیار اندکی رها می‌کند.» به طرز عجیبی، با افزایش سهم بریکس از تولید ناخالص داخلی، از 8 درصد در سال 2001 تا 26 درصد در امروز، چنین سخنانی بیشتر مطرح می‌شوند. طی همین دورۀ زمانی، سهم جی 7 از 65 درصد به 43 درصد کاهش یافته است.

دوستانه بودن بریکس هم برایش منزلت آفرین است، به ویژه برای اعضایی که با مشکلاتی مواجه‌اند. به صورت متوسط، رشد سالانۀ تولید ناخالص داخلی برزیل، روسیه و آفریقای جنوبی از سال 2013 به این سو کمتر از یک درصد بوده است (در برابر حدود 6 درصد چین و هند). هر تحلیلگر سرمایه‌گذاری که این کشورها را به عنوان بازارهای نویدبخش در حال ظهور انتخاب کند، مورد تمسخر قرار خواهد گرفت. اما به عنوان تنها کشور آمریکای لاتین و تنها کشور آفریقایی گروه به ترتیب به برزیل و آفریقای جنوبی اجازه می‌دهد نفوذ قاره‌ایشان را به نمایش بگذارند: آقای رامافوسا بسیاری از رهبران آفریقایی را به نشست سران ژوهانسبورگ دعوت کند.

همچنین در صورت انزوا، این بلوک حمایت هم ارائه می‌دهد. پس از اینکه دانلد ترامپ، متحد سابق ژائیر بولسونارو، رئیس‌جمهور سابق برزیل، کاخ سفید را ترک کرد، بولسونارو به سوی بریکس چرخید. این روزها روسیه بیش از هر زمان دیگری نیازمند بریکس است. در جلسۀ وزرای امور خارجه، خبرنگارتان کوشید از سفیر روسیه در آفریقای جنوبی بپرسد این بلوک برای کشورش چه فایده‌ای دارد. غرغر کنان گفت «یافتن دوستان بیشتر.»

اگر چین بتواند برنامه‌اش را پیش ببرد، دوستان بیشتری هم به دست خواهد آورد. پکن خواهان پذیرش کشورهای جنوب جهانی بیشتری است. استدلالش تقریباً نیوتنی است: تجمع متحدان غربی آمریکا، چین را تحریک می‌کند در بریکس واکنشی برابر و در جهت مخالف داشته باشد. از دید چین، هیچ بلوک دیگری جز بریکس نمی‌تواند هم‌وزن جی 7 باشد. سازمان همکاری شانگهای زیادی اوراسیایی است. جی 20 تحت سلطۀ اعضای غربی است. بریکس نمایندۀ بهترین تیم ممکن است. یک مسئول چینی میل پکن برای یک «خانوادۀ بزرگ» کشورهای بریکس را با «حلقۀ کوچک» غرب مقایسه می‌کند.

شیِ بزرگ

اولین باری نیست که پکن به دنبال جمعیت بیشتری بوده است. این کشور از پذیرش آفریقای جنوبی دفاع کرد. از آن زمان به این سو، همیشه ایدۀ افزودن اعضای بیشتر را مطرح کرده است، به ویژه پس از حملۀ روسیه به اوکراین. اگرچه اعضای بریکس می‌گویند تصمیماتشان را بر اساس اجماع می‌گیرند، به سختی می‌شود چین را نادیده گرفت. در سال 2001، سهمش از خروجی بریکس 47 درصد بود؛ امروز 70 درصد است. در سال 2022، مسئول 69 درصد از تمامی تجارت‌های این گروه (مجموع واردات و صادرات اعضا) بود که نسبت به 55 درصد سال 2001 افزایش داشته است.

این بلوک فهرست رسمی متقاضیان را منتشر نکرده است. اما به عنوان بخشی از آزمایش فکری، اکونومیست 18 کشور را شناسایی کرده است که تا پایان ژوئیۀ می‌توانستند بر اساس داشتن دست کم یکی از معیارها کاندیداهای احتمالی باشند. نخست اینکه آن کشور به صورت رسمی گفته باشد درخواست عضویت داده است. دوم اینکه مسئولان آفریقای جنوبی از آن کشور به عنوان یکی از متقاضیان نام برده باشند. سوم اینکه وزیر امور خارجۀ آن کشور در نشست کیپ تاون به عنوان «دوست» بلوک شرکت کرده باشد، چه به صورت حضوری یا مجازی.

فهرست مهمانان شامل کشورهایی است که به صورت فزاینده‌ای از لحاظ ژئوپلیتیک تغییر موضع می‌دهند. برای عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی، پیوستن به بریکس در تلاش‌هایشان برای تنظیم مجدد روابطشان با آمریکا، متحد دیرینه‌شان، و نزدیک‌تر شدن به چین جور درمی‌آید. بنگلادش و اندونزی، مانند، دموکراسی‌های آسیایی پرجمعیتی هستند که ادعای عدم تعهد دارند – و شاید مایل باشند در برابر انتقادات غرب از سابقۀ حقوق بشری‌شان مورد محافظت قرار بگیرند. آرژانتین، اتیوپی، مکزیک و نیجریه هم در میان بزرگ‌ترین کشورهای قاره‌هایشان هستند.

در صورت به حقیقت پیوستن احتمال بعید پذیرش تمامی این 18 کشور، بهترین واژه‌شناسان جهان هم برای ساخت سرواژه‌ای جدید به مشکل برمی‌خورند. همچنین جمعیت کشورهای بریکس را از سه میلیارد و دویست میلیون نفر (41 درصد از جمعیت جهان) به چهار میلیارد و ششصد میلیون نفر (58 درصد جهان) می‌رساند، در مقابلِ اعضای جی 7 که 10 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. سهم بریکس بزرگ از تولید ناخالص داخلی جهان به 34 درصد خواهد رسید، که هنوز کمتر از جی 7 اما دو برابر اتحادیۀ اروپا خواهد بود. سهم این بلوک از تجارت جهانی را از 18 درصد به 27 درصد افزایش خواهد داد. با این همه، چین همچنان حیات، روح و کیف پول این جمع خواهد بود. این کشور مسئول 55 درصد از خروجی 23 کشور خواهد بود (دقت داشته باشید که آمریکا 58 درصد از خروجی جی 7 را به خود اختصاص داده است). سهم چین از تجارت جهانی بریکس بزرگ همچنان حدود نیمی از ان (46 درصد) خواهد بود.