به گزارش اکوایران، تحولات اخیر سؤالاتی را مطرح کرده؛ آیا خاورمیانه دستخوش تغییراتی در الگوهای همکاری، درگیر‌های منطقه‌ای و قدرت‌های خارجی شده است؟ پل پیلار، افسر اطلاعات ملی سابق آمریکا در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا و عضو شورای ملی اطلاعات و از سردبیران  نشریه نشنال اینترست، با انتشار یادداشتی در این نشریه تلاش داشته به این پرسش‌ها پاسخ دهد:

از جمله مهم‌ترین اتفاقات اخیر، سفر شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین به عربستان سعودی و دیدارهای وی با رهبران عرب بود. به‌ویژه بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج‌فارس که بسیار موردتوجه قرار گرفت و بسیاری آن را به‌عنوان مدرکی مبنی بر جانب‌داری چین از امارات متحده عربی در اختلاف خود با ایران بر سر تصاحب برخی جزایر در خلیج‌فارس تفسیر کردند.

در همین حال، تعمیق آشکار روابط بین روسیه و ایران نشان‌دهنده معکوس شدن جریان روابط نظامی است. اسرائیل در حال ایجاد افراطی‌ترین کابینه راست‌گرای تاریخ خود است و پرسش‌هایی را در مورد آینده روابط اسرائیل با برخی از کشورهای عربی ایجاد می‌کند.

اتفاق مهمی که زمینه‌ساز این تغییرات شده این است که تمرکز ایالات متحده از خاورمیانه برداشته شده و به سمت شرق آسیا تغییر کرده است. بخش دیگر هم به دلیل زوال دیپلماسی مربوط به احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است.

اگر بخواهیم تحلیل افراطی از این مسئله ارائه دهیم باید گفت که چین در یک رقابت خاورمیانه‌ای قرار می‌گیرد، روابط روسیه و ایران در حال تبدیل‌شدن به یک اتحاد استراتژیک عمیق است، روابط اسرائیل و اعراب همچنان به پیشرفت خود ادامه خواهد داد، آمریکا نیز بزرگ‌ترین بازنده در بسیاری از این موارد خواهد بود.

حال باید ببینیم که این مناسبات جدید به چه شکل تنظیم خواهد شد و تضادها در این میان به چه وقایعی می‌انجامد؛ به طور مثال فرض کنید که یک اردوگاه اسرائیلی و شورای همکاری خلیج‌فارس در برابر یک اردوگاه روسیه - ایرانی قرار بگیرد، از طرفی اسرائیل انگیزه‌ زیادی برای حفظ روابط خود با روسیه دارد. این تمایل اسرائیل عمدتاً به دلیل خواست آنها برای ادامه حملات به اهدافی در سوریه است که این امر زمینه‌ساز بی‌میلی اسرائیل برای ارائه هرگونه حمایت قابل‌توجهی از اوکراین شده است.

رویدادهای خارج از منطقه و ملاحظات سیاسی داخلی، در تغییرات و اخبار منتشر شده از خاورمیانه نقش مهمی داشته است. سفر شی جین‌پینگ به عربستان سعودی بخشی از تلاش پکن برای تعمیق روابط با اعراب خلیج‌فارس بود، اما همچنین فرصتی خوشایند برای رئیس‌جمهور چین بود تا در بحبوحه اعتراضات و مشکلات مربوط به کووید در خانه، دولتمردی خود را در خارج از کشور نشان دهد.

xisaudi (1)

بیانیه چین و شورای همکاری خلیج‌فارس در مورد جزایر، در ظاهر، ملایم و بی‌طرفانه بود و می‌گفت که مناقشه باید از طریق مذاکرات دوجانبه بر اساس قوانین بین‌المللی حل‌وفصل شود. ایران با این بیانیه مخالفت کرد و اعلام کردد که اختلافی در این باب وجود ندارد و جزایر به حق متعلق به ایران است. دلایل زیادی برای این باور وجود دارد که چین همچنان خواهان روابط گسترده با هر دو طرف خلیج‌فارس است. ایران تأمین‌کننده عمده نفت چین و واردکننده کالاهای چینی بوده است و در سال گذشته چین و ایران یک «توافق راهبردی» بیست و پنج‌ساله امضا کردند.

برای روسیه، این روزها تقریباً همه چیز حول محور جنگ او در اوکراین می‌چرخد و جنگ برای همیشه ادامه نخواهد داشت. شکل روابط آنها با ایران، در حال حاضر نشانه تلاش روسیه برای نجات از مخمصه نظامی کنونی است و نه هرگونه بازنگری استراتژیک در سیاست مسکو در قبال خاورمیانه. روابط روسیه و ایران همواره ترکیبی پیچیده از درگیری و همکاری بوده است و احتمالاً همین‌طور هم باقی خواهد ماند.

در مورد تحولات برجام و آمریکا باید گفت که اهداف کوتاه‌مدت و سیاست داخلی این کشور نقش اصلی را در این تغییرات برعهده داشته است. اگر دونالد ترامپ، مصمم به خنثی‌سازی کار‌های مهم باراک اوباما نبود، هیچ‌گاه از این توافق در سال ۲۰۱۸ عقب‌نشینی نمی‌کرد.

AP_18128668795181.0 (1)

ژئوپلوتیک کلی خاورمیانه طی چندین سال گذشته تغییر محسوسی نداشته و در ماه‌های آینده نیز آماده تغییر اساسی نیست. منطقه‌ای که درگیر رقابت‌هایی بر اساس تقسیمات قومی و مذهبی، از طرفی هم درگیر جاه‌طلبی‌های بی‌ثبات‌کننده رهبرانی مانند محمد بن سلمان، یا درگیری‌های منطقه‌ای است.

همچنان گسست‌های قابل‌توجهی بین حاکمان و مردمی که تحت حکومت هستند وجود دارد. مانند درگیری بین حکومت سنی و اکثریت تحت سلطه شیعی در بحرین، درحالی‌که سایر کشورهای اقتدارگرای عرب خلیج‌فارس چشم خود را نسبت به انقیاد یا انجام اقدامات قهرآمیز برای حفظ حکومت بسته‌اند.

تأثیر دخالت‌ خارجی در کشور‌های خاورمیانه همچنان باقی است. روسیه، علی‌رغم تحریم‌های شدید و رفتارش دررابطه‌ با جنگ اوکراین، همچنان به نشان‌دادن مهارت خود در کارکردن با همه طرف‌های درگیری‌های خاورمیانه، از اسرائیل گرفته تا ایران و بسیاری از موارد دیگر، ادامه می‌دهد. سفر اخیر شی نیز بخشی از تلاش چین برای تقلید از روس‌ها و سیاست آن‌ها در خاورمیانه است.

ایالات متحده هم محدودترین قدرت خارجی در روابط خود با منطقه بوده و همچنان خواهد بود. محدودیت آمریکا به سیاست داخلی و میراث درگیری‌های گذشته مربوط می‌شود که منجر به حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل و خصومت غیرموجه با ایران شده است.

این وقایع اخیر می‌تواند حاوی درس‌های زیادی برای سیاست‌های محتاطانه آمریکا در خاورمیانه باشد؛ یکی از آن درس‌هابرای گسترش نفوذ آمریکا، سیاست روس‌ها و اکنون چینی‌ها در تجارت با همه طرف‌ها است، نه اینکه خاورمیانه را به‌ دو دسته دوست و دشمن تقسیم کند. درس دیگر این است که اگرچه دلایل خوبی برای حضور ایالات متحده در منطقه وجود دارد، اما این تعامل نیازی به فعالیت نظامی شدیدی ندارد که مستلزم هدررفتن منابع عظیم است. چینی‌ها دیپلماسی فعال و گسترده خود را با فشارهای امنیتی سنگین در خاورمیانه پیوند نمی‌دهند و ایالات متحده نیز نباید این کار را انجام دهد.