لیبرالیسم را عده ای به ناسزای سیاسی تبدیل کردند؛ من گفتم لیبرالم که فضای گفت و گو باز شود.

همه بدی های عالم را خلاصه کردند در لیبرالیسم.

برای توضیح اینکه لیبرالیسم باید به ریشه ها بازگردیم. شکل گیری اندیشه مدرن مصادف است با همان لیبرالیسم و لیبرالیسم ضد دین نیست. 

نقطه اول لیبرالیسم ویلیام اکام است؛ او معتقد است انسان عقل دارد و کسی قرار نیست دستور بدهد.

جان لاک نقطه عطف بعدی است. او در ادامه تفکر فردگرایی می گوید انسان با جمع تعریف نمی شود بلکه با فرد تعریف می شود. جان لاک این اندیشه را از جهت سیاسی و اقتصادی بسط می دهد. 

نقطه عطف دیگر، آدام اسمیت این است که می گوید در یک مبادله آزادانه شما وقتی می توانید ثروتتان را زیاد کنید که به نیازهای دیگران پاسخ درست بدهید. با آزاد گذاشتن انسان ها، ثروت و رفاه بیشتر ایجاد می شود.