به گزارش اکوایران، در شرایطی که از روز گذشته گفت‌وگوهای امنیتی میان ایالات متحده و فدراسیون روسیه در سطح معاونین وزارت خارجه دو کشور در شهر ژنو آغاز شده، مداخله نظامی مسکو در سرکوب معترضین در قزاقستان باعث واکنش غرب شده است. این در حالی است که پیش از این هم بحران اوکراین تنش‌ها میان دو طرف را به بالاترین سطح از زمان پایان جنگ سرد رسانده بود. به همین بهانه و در میانه مذاکرات امنیتی روسیه و غرب ماریا دامولین، تحلیل گر شورای روابط خارجه اتحادیه اروپا با انتشار یادداشتی با عنوان «مفت‌سواری در طوفان: چگونه روسیه از بحران‌ها در محیط منطقه‌ای خود استفاده می‌کند» الگوی رفتاری و سیاست خارجی روسیه را طی بحران‌های یک‌ساله اخیر در همسایگی خود را بررسی کرده است.

تفاوت عظیم با گذشت تنها یک سال

گذشت یک سال چه تفاوت‌هایی ایجاد می‌کند! در پاییز 2020، به نظر می‌رسید که موقعیت روسیه در بسیاری از کشورهای شوروی سابق در حال سقوط است. در بلاروس به نظر می‌رسید تظاهرات گسترده پایان کار لوکاشنکا را نوید می‌دهد. شکست مایا ساندو از ایگور دودون در انتخابات ریاست جمهوری مولداوی، باعث محروم شدن روسیه از بهترین متحد سیاسی‌اش در این کشور شد. «انقلاب اکتبر» قرقیزستان شاهد ظهور نسل جدیدی از رهبران ملی‌گرا بود که هیچ پیشینه‌ای در ساختارهای شوروی سابق نداشتند. در همین حال، در قفقاز جنوبی، حمایت قاطع ترکیه از آذربایجان در مناقشه قره‌باغ کوهستانی نشان دهنده پایان موازنه ظریفی بود که روسیه طی دو دهه با دقت آن را حفظ کرده بود.

با این حال، با آغاز سال 2022، با تصویری کاملاً متفاوت روبروئیم: روسیه توانسته موقعیت خود را در سراسر منطقه تقویت کند و این امر عملاً ایالات متحده و ناتو را به پای میز مذاکره کشانده است.

ناامید از مذاکرات تنش‌زدا

از 11 ژانویه (دیروز) ایالات متحده و روسیه گفتگوها را آغاز کرده‌اند و ناتو هم از 12 ژانویه (فردا) با روسیه تشکیل جلسه خواهد داد. این روند دیپلماتیک می‌تواند اولین گام در کاستن از تنش‌‌هایی که به دلیل افزایش تحرکات نظامی اخیر روسیه در مرزهای اوکراین ایجاد شده است. روسیه خواسته‌هایی را طرح کرده که عمدتا برای ایالات متحده و ناتو غیر قابل پذیرش تلقی می‌شوند.

12

این خواسته‌ها تردیدهایی را درباره نیات مسکو ایجاد می‌کند که آیا واقعاً در مورد این خواسته‌ها جدی است یا صرفا بهانه‌ای برای مقصر دانستن واشنگتن و ناتو برای شکست مذاکرات است؟ به عبارت دیگر، آیا روسیه واقعاً مایل به مصالحه است یا صرفاً در تلاش است تا حد امکان برتری خود را پیش ببرد (و تاکید بر شکست احتمالی مذاکرات در صورت عدم رضایت صددرصدی از گفت‌وگوها)؟

استفاده سیستماتیک از بحران‌های منطقه‌ای

نگاهی گسترده‌تر به رویکرد روسیه در قبال همسایگانش روشن کننده این است که چگونه روسیه با بحران‌هایی که در این سرزمین‌ها پدید آمده برخورد می‌کند تا بهترین استفاده را از آنها ببرد. در طول سال گذشته، روسیه به طور سیستماتیک از بحران‌های محیط منطقه‌ای خود برای پیشبرد منافعش استفاده کرده است. روسیه با دنبال کردن دستاوردهای تاکتیکی به جای حل بحران، در میان رقبای واقعی یا فرضی، سردرگمی ایجاد می‌کند و آنها را به موضع دفاعی سوق می‌دهد - که به نوبه خود مانع از توسعه استراتژی بلندپروازانه‌تر برای منطقه می‌شود.

در طول بحران بلاروس، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به رویدادها واکنش نشان داده و سعی کردند آن‌ را مدیریت کنند و حدس بزنند که گام‌های بعدی مسکو چه خواهد بود. در این شرایط عدم آگاهی سیاست‌گذاران ایالات متحده و اتحادیه اروپا در هنگام بحث در مورد امنیت اروپا با روسیه، احتمال سازش را کمتر می‌کند.

چگونه موقعیت روسیه تقویت شد؟

روسیه چگونه موقعیت خود را تقویت کرده است؟ در قفقاز جنوبی، پس از میانجی‌گری موفقیت‌آمیز منتهی به آتش‌بس میان ارمنستان و آذربایجان، این کشور ردپای نظامی خود را با استقرار نیروهای حافظ صلح تقویت کرد. روسیه اکنون می‌تواند درباره دستور کار مذاکرات و چارچوب آن تصمیم‌گیری کند. در گرجستان، تلاش برای میانجی‌گری توسط شارل میشل، رئیس شورای اروپا، با قطبی شدن عمیق فضای سیاسی در این کشور اثر خود را از دست داده است. بحران سیاسی در طولانی‌مدت به نفع روسیه نیست، اما مانع از اصلاحات می‌شود و بنابراین بر نفوذ و اعتبار اتحادیه اروپا در این کشور تأثیر می‌گذارد، که قطعا مسکو از آن استقبال می‌کند.

4

در آسیای مرکزی، قدرت گرفتن طالبان در افغانستان به روسیه کمک کرد تا نقش خود را به عنوان تضمین‌کننده نهایی امنیت جمهوری‌های منطقه پس از سقوط شوروی احیا کند. این مسئله به روسیه اجازه داد تا پایگاه‌های نظامی خود در تاجیکستان و قرقیزستان را تقویت کند و در ماه سپتامبر چند رزمایش نظامی در تاجیکستان انجام دهد. روسیه اکنون می‌تواند برای همکاری نظامی ایالات متحده با این کشورها شرط تعیین کند، و این برخلاف نقشی است که آن‌ها در دهه 2000 توانستند در رابطه با عملیات ناتو در افغانستان ایفا کنند. اکنون هم در پی ناآرامی در افغانستان، روسیه  به همراه سایر اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی، به این کشور نیروی نظامی اعزام کرده است.

استنکاف از حل بحران‌ها

در بلاروس، حمایت روسیه به لوکاشنکا کمک کرد تا قدرت را حفظ کند. مسکو نه تنها از رژیمی که در آستانه ورشکستگی است حمایت مالی کرده، بلکه برای جبران پیامدهای اعتصابات گسترده در این کشور، به آن‌جا نیروی کار  اعزام کرده است. اما حمایت مسکو بدون قید و شرط نبود و لوکاشنکا اکنون به طور فزاینده‌ای به روسیه وابسته است. بنابراین او مجبور شده تا 28 نقشه راهی را امضا کند که ادغام بیش‌تر بین دو کشور را تعمیق می‌بخشد و این در حالی است که او پیش از این تمایلی به انجام آن نداشت. او هم‌چنین الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت شناخت و در نتیجه هر تلاشی برای بهبود روابط تیره با کشور همسایه –اوکراین- محکوم به شکست است. الحاق قطعی بلاروس در فدراسیون روسیه هنوز در دستور کار قرار نگرفته، اما لوکاشنکا ممکن است دیگر نتواند جلوی آن را بگیرد.

16

در مولداوی، دولت روسیه آمادگی خود را برای همکاری با دولت اصلاح‌طلبی که پس از انتخابات پارلمانی در جولای 2021 روی کار آمد، اعلام کرد. اما تا سپتامبر، با ایجاد یک بحران گازی آسیب‌پذیری کیشینو را به او یادآور شد. اگرچه روسیه هرگونه انگیزه سیاسی در این زمینه را رد کرد، اما مولداوی را وادار کرد تا با سازماندهی مجدد شرکت مولداواگاز (وابسته به گازپروم) و در نتیجه ترتیبات پیش‌بینی شده در روابط اتحادیه اروپا و مولداوی را به تعویق بیندازد -این یک امتیاز سیاسی بود که دولت مولداوی باید پیش از ثابت نگه داشتن قیمت گاز می پذیرفت.

15

در نهایت، در اوکراین، مسکو با موفقیت هر گونه بحث معناداری در چارچوب نرماندی را متوقف و برای تماس مستقیم بین دولت اوکراین و مقامات بالفعل دونتسک و لوهانسک فشار آورد – مسئله‌ای که (طی یک اقدام تقریبا بی‌سابقه) به وضوح در مکاتبات سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه منعکس شده است. روسیه با افزایش نیروهای نظامی در نزدیکی مرزهای اوکراین -ابتدا در بهار 2021 و بار دیگر در چند ماه گذشته- توجه را از مباحثاتی که قرار بود در چارچوب نرماندی بر سر حل‌وفصل مناقشه در دونباس در جریان باشد، منحرف کرده و آن را به سمت گفتگو با آمریکا در مورد امنیت اروپا سوق داده است.

الگوی رفتاری روسیه در بحران‌ها

این که آیا این کشور بیش‌تر از این پیش خواهد رفت و مداخله نظامی مستقیم در اوکراین را فراتر از دونباس آغاز خواهد کرد، هم‌چنان به صورت یک پرسش بی‌پاسخ باقی مانده است. پاسخ به نحوه رویکرد و استفاده مقامات روسیه از بحران‌ها مربوط می‌شود. آن‌چه در چند ماه گذشته نشان داده، الگویی است که در آن روسیه از یک بحران موجود برای پیشبرد منافع خود با استفاده از طیف وسیعی از اشکال بالقوه اهرم‌ها استفاده می‌کند: دیپلماسی، انرژی، رسانه‌ها،  سایر کانال‌های نفوذ و البته اهرم نظامی. در طول سال گذشته، روسیه اساساً در تلاش برای حل بحران‌های جاری در همسایگی خود نبوده، بلکه از آن‌ها برای تقویت مواضع خود استفاده کرده است.

11

در مذاکرات آتی با ایالات متحده و ناتو، این الگو حاکی از آنست که بعید است روسیه هرگونه مصالحه‌ای را بپذیرد که منجر به تقویت مواضعش در اوکراین و سایر نقاط اروپای شرقی نشود (مگر این‌که عدم وجود مصالحه را تهدیدی بزرگ‌تر برای منافع خود در منطقه بداند). بنابراین، ایالات متحده و ناتو باید به دنبال توازنی مناسب میان بازدارندگی و کاهش تنش باشند تا روسیه را متقاعد کنند که رویکرد همکارانه‌‌تر برای امنیت - از جمله اقداماتی در جهت شفاف‌سازی و اعتمادسازی، و همچنین تعهدات کنترل تسلیحات-  به نفع خودش است. آن‌ها هم‌چنین باید روشن کنند که هرگونه تلاش برای بی‌ثباتی هزینه دارد.

باید به خاطر داشت که در شرایط فعلی روسیه به دنبال دستاوردهای تاکتیکی در هر بحرانی در همسایگی خود خواهد بود، و تصور وجود یک طرح استراتژیک بزرگ در پشت اقدامات مسکو، دیدگاهی اشتباه است.