به گزارش اکوایران، پیشرفت تمدن‌های بشری از طریق آرمان‌های جامعه مدرن به کمک سیاست خارجی برای دستیابی به اهداف ملی محقق شده است. همچنین به نظر می‌رسد که فضای استراتژیک کنونی منطقه خاورمیانه، در مسیر تقویت روابط دیپلماتیک بین دولت‌ها، تشدید تنش‌ها را محدود کرده است.

به نوشته مدرن پالیسی، در ۱۰ مارس و با حمایت چین، ایران و پادشاهی عربستان سعودی به صورت مخفیانه وارد مذاکرات دیپلماتیک قوی و اصولی شدند. بدون شک، هر دو کشور رقبای سرسخت یکدیگر بوده و  قدمت رقابت آن‌ها به بیش از چهار دهه بازمی‌گردد و نتوانسته بودند ثبات استراتژیک اساسی و طولانی‌مدتی ایجاد کنند. نزدیکی دوباره این دو کشور می‌تواند تأثیرگذار باشد؛ زیرا رهبری هر دو کشور در حال ایجاد تعادل یک استراتژیک و عملیاتی برای همکاری اجتناب‌ناپذیر و هم‌زیستی متقابل هستند. جدای از این، می‌توان عرصه‌های مساعدی برای ثبات منطقه‌ای نیز ایجاد کرد.

موانع پیش رو

ضمن تحلیل عوامل این توافق مهم، ملاحظات ژئوپلیتیکی، اقتصادی و مذهبی را می‌توان برای تقویت اهداف سیاست خارجی به کار گرفت.

برای شروع، جهان شاهد تغییر پارادایم در فضای سیاسی خاورمیانه است. این وضعیت را می‌توان با همکاری‌های سیاسی، امنیت سیاسی بی‌نظیر جهان اسلام و درهم‌تنیدگی دیپلماتیک کشورها مشاهده کرد.

ثانیاً، فرصت‌های اقتصادی در چارچوب این توافق تاریخی می‌تواند برای دو کشور و حتی منطقه مفید باشد. به عنوان مثال، قراردادی که چین با ایران در سال ۲۰۲۱ امضا کرد، می‌تواند دامنه همکاری تهران و ریاض را افزایش دهد؛ البته در صورتی که این دو کشور بلندپروازی‌های واقعی خود را با عینک منافع ببینند.

همچنین شاخص‌های اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که روند رونق را حفظ کرده که این از طریق همکاری مالی نیز تقویت می‌شود. علاوه بر این، با وجود گردشگری مذهبی، هر دو کشور نیز اهمیت بی‌سابقه‌ای دارند. وابستگی‌های مذهبی منطقه می‌تواند منشأ روابط دوجانبه باشد که از طریق آن شاخص‌های مالی تثبیت شده و رشد خواهند کرد.

برخی از چالش‌ها و موانع بر سر راه عادی‌سازی روابط ایران و عربستان، شرایط ناخوشایند و خطرناکی، از رقابت‌های منطقه‌ای گرفته تا خلأ رهبری در خاورمیانه، جنگ نیابتی غیرقابل‌کنترل در کشورهایی مانند سوریه، یمن و عراق تا دخالت قدرت‌های بزرگ در این منطقه، را برای دو کشور ایجاد می‌کند. جدای از این‌ها، موانعی مانند شکاف شیعه و سنی و کمبود اعتماد بین دو کشور نیز می‌تواند به اهداف دیپلماتیک آن‌ها آسیب برساند. با توجه به مکانیسم گفت‌وگوی بین دو کشور، چالش‌ها به فرصت‌ها تبدیل می‌شوند. همچنین بهبود روابط آن‌ها نیازمند یک تغییر سیاست‌محور است. همچنین سایر کشورهای منطقه نیز می‌توانند در دوران و منطقه‌ای که اختلافات قومیتی تهدیدی برای صلح و ثبات هستند، نفس راحتی بکشند.

تبدیل تهدید به فرصت

همچنین با عادی‌شدن روابط عربستان و ایران، عرصه‌های جدیدی برای همکاری و ثبات منطقه‌ای شکل می‌گیرد. مکانیسم دیپلماتیک حل منازعه برای میانجیگری و حل‌وفصل منازعات چند دهه‌ای بسیار مهم است. این منازعات تصویر وحشتناکی را برای صلح ایجاد می‌کنند. بنابراین، می‌توان ابتکارات دوجانبه و چندجانبه را برای تنظیم هم‌زیستی مسالمت‌آمیز اتخاذ کرد. همچنین می‌توان از طریق مشارکت‌های مالی و پروژه‌های بزرگ، فرصت‌های جدیدی از جمله سرمایه‌گذاری مشترک و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی ایجاد کرد.

بنابراین، توسعه هاب‌ها و زیرساخت‌های مربوطه برای تقویت همکاری‌های اقتصادی مهم هستند. هر دو کشور می‌توانند مستقیماً برای مشارکت در پارادایم امنیتی و تلاش‌های مشروع برای مقابله با تروریسم مشارکت داشته باشند. این عرصه خصوصاً می‌تواند امنیت و اعتمادسازی را تعمیق دهد. اشتراک‌گذاری اطلاعات، شرکت در رزمایش‌های نظامی و شروع برنامه‌های عملیاتی نیز منجر به ایجاد اعتبار امنیتی در منطقه می‌شود.

هم‌زمان، چنین همکاری‌های متقابلی، پیامدهای استراتژیکی برای منطقه دارد که درگیری‌ها را با رفاه جایگزین می‌کند. اینها می‌توانند عادی‌سازی‌ها در روابط را به تعادل منطقه‌ای تبدیل کنند. این حتی می‌تواند تلاش‌های منطقه‌ای برای دستیابی به موازنه هسته‌ای قوا را محدود کند. به طور قاطع، این مسئله حمایت دیپلماتیک برای کاهش تنش‌ها بین قدرت‌های منطقه را تقویت می‌کند. اما این مهم به ایفای نقش جامعه جهانی، مانند کاری که چین انجام داد، نیاز دارد. از طریق این حمایت‌های عمل‌گرایانه از سوی قدرت‌های بزرگی مانند چین، دو کشور بزرگ منطقه به ثبات استراتژیک منطقه‌ای دست یافته و در عین حال، دشمنی چند دهه‌ای خود را نادیده گرفتند.

به طور خلاصه، عادی‌سازی روابط عربستان و ایران می‌تواند نمادی از ثبات استراتژیک خاورمیانه باشد. این ابتکار دیپلماتیک کمک زیادی به صلح و امنیت می‌کند. بنابراین، همکاری بی‌سابقه در مسائل سیاسی، اقتصادی و مذهبی برای رونق داخلی و منطقه‌ای امکان‌پذیر است. با این حال، موانع و چالش‌هایی نیز منجر به کاهش اعتماد ناخواسته در بین دولت‌ها می‌شود، اما برای تقویت اهداف سیاست خارجی و ثبات منطقه‌ای، گام‌هایی عمل‌گرایانه و مهم لازم است. جامعه بین‌المللی و قدرت‌های بزرگ نظام بین‌الملل نیز می‌توانند نقشی تعیین‌کننده برای تقویت پایدار روابط بین دو رقیب منطقه‌ای ایفا کنند.