به گزارش اکوایران، تلاش ایالات متحده برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان، هدفی بلندپروازنه ای در قاب پازلی مثلثی است که بایدن برای حل آن خیز برداشته است. از منظر ایالات متحده یکی از مشکل ساز ترین عناصر، درخواست های محمد بن سلمان از واشنگتن است؛ درخواست هایی چون ساخت زیرساخت هسته ای غیرنظامی و دریافت تضمین امنیتی.

عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو تحول‌آفرین نیست

 آن گونه آرون دیوید میلر در فارین پالسی نوشته عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان دستاوردی برجسته خواهد بود اما نه به اندازه‌ای که بتوان از آن تحت عنوان رخدادی تحول آفرین یاد کرد. به باور میلر، ایالات متحده باید به خوبی بداند که چه تضمین‌هایی را قرار است در اختیار پادشاهی قرار دهد؛ کشوری که اخیرا روابط نزدیکی با چین و روسیه دارد و آشکارا نشان داده که تحت فشارهای بایدن قرار ندارد.

این تحلیلگر در ادامه یادداشت خود خاطر نشان کرده که فارغ از نقض گسترده حقوق بشر در عربستان، محمد بن سلمان به چین و روسیه نزدیک شده و خلاف میل واشنگتن روابط دیپلماتیک خود با ایران را احیا کرده و سوریه را در آغوش خود جای داده است. با این همه شواند نشان می دهد بایدن به سادگی نمی تواند به این رابطه دوفاکتو با شاهزاده پایان دهد.

پشت کردن بن‌سلمان به مکتب دیپلماسی واشنگتن

امروز عربستان تحت رهبری بن سلمان همه جا حضور دارد، این کشور همچنان مهم ترین تولید کننده نفت در بازار جهانی است و در عین حال دیگر از مکتب «دیپلماسی واشنگتن» که عبارت است از« یا با ما یا علیه ما» پیروی نمی کند. محمد بن سلمان روابط خود را با برخی از رقبای اصلی ایالات متحده یعنی ایران و چین و همچنین بازیگرانی چون روسیه و حماس بهبود بخشیده است. حالا در چنین شرایطی بایدن وارث میراث سلف خود است؛ نخست فرایند صلح منحل شده با فلسطینی ها و دوم توافق میان گروهی از کشورهای عربی با اسرائیل جهت عادی سازی روابط دیپلماتیک.

چرا واشنگتن برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان شتاب دارد

با این همه عربستان برنده اصلی فرایند عادی سازی رابطه دیپلماتیک با اسرائیل است.در آستانه سفر بادین به عربستان در تابستان گذشته، ریاض موفق شد دستاوردهای اندکی را به دست بیاورد از جمله توافق سه جانبه جهت بازگردان دو جزیره کوچک که در اختیار مصر قرار داشت با مجوز اسرائیل در اختیار عربستان قرار گرفت. عربستان همچنین به اسرائیل برای هواپیماهای تجاری که به هند و چین پرواز می کردند، حق پرواز داد. در این میان گزارش های موثقی در باب دیدار نتانیاهو با بن سلمان نیز منتشر شده است.

با این همه ابعاد توافق عادی سازی روابط دو بازیگر مبهم است هرچند امروز واشنگتن بیش از هر زمان دیگر بر این مقوله متمرکز شده است. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی در سخنرانی ماه گذشته آشکارا در باب عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان گفت، اندکی بعد از آن، او برای دیدار با بن سلمان راهی جده شد.هنوز مشخص نیست که شتاب واشنگتن برای انعقاد چنین توافقی به چه دلیل است، شاید میانجیگری چین برای تنش زدایی میان ایران و عربستان، دولت بایدن را واداشته تا نقش منحصر به فردی را ایفا کند.

چالش‌های بن‌سلمان

میانجیگری برای توافق جهت عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل از منظر سیاسی برای بایدن در داخل بسیار سودمند خواهد بود بالاخص در آستانه انتخابات ریاست جمهوری. به همین دلیل نزدیکان بایدن در تلاش اند تا بن سلمان را متقاعد کنند که با یک رئیس جمهور دموکرات در این باب معامله کنند.با این همه مسیر عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان پر از مانع است. نخست، محاسبات ریاض مطرح است. شاید به دلیل تنش های حاکم میان بن سلمان و بایدن، ولیعهد عربستان ترجیح دهد تا با رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده، یعنی ترامپ در این باب معامله کند. در همین راستا به راحتی می توان تصور کرد که بن سلمان در انتظار نتایج انتخابات 2024 است پیش از آن که برای احیای روابطش با اسرائیل، تصمیم جسورانه ای اتخاذ کند.

علاوه بر این، موضوع جانشینی هم وجود دارد، محمد بن سلمان پادشاه نیست هرچند اتخاذ بسیاری از تصمیم های کلدی با او است. ملک سلمان، پادشاه عربستان در ارتباط با فلسطین و اسرائیل تعهد قدرتمندتری نسبت به ولیعهد دارد. حال مشخص نیست ملک سلمان می خواهد ولیعهد جانشینش شود؟ در این میان، موضوع تنش زدایی میان عربستان و ایران هم وجود دارد، طبیعتا این نگرانی وجود دارد که رابطه نزدیک میان ریاض با تهران نقش میانجیگرانه چین را تضعیف کرده و ایران را منزوی کند.

کاهش اهمیت استراتژیک توافق اسرائیل و عربستان

 میلر در یادداشت خود مدعی است، عربستان و اسرائیل متحدان ضمنی علیه ایران هستند حتی اگر پادشاهی به دنبال تنش‌زدایی با تهران باشد. از همین رو به اشتراک گذاری اطلاعات پشت پرده و همکاری امنیتی میان اسرائیل و عربستان به امری عادی تبدیل شده است. علاوه بر این، عربستان و اسرائیل در حال تنوع بخشیدن به سبد سیاست خارجی شان هستند. هرکدام تلاش دارند تا مستقل از واشنگتن فعالیت کنند. از همین رو عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل که می توان آن را تابعی از منافع آمریکا قلمداد کرد، واقعیت را تغییر نمی دهد. علاوه براینن، تحقق این مهم بدین معنا نیست که ریاض روابط خود با چین و روسیه را کاهش داده و به واشنگتن نزدیک تر می شود.

در دنیای جدید، اهمیت استراتژیک توافق رسمی میان اسرائیل و عربستان کاهش یافته است. توافق، توازن نظامی با ایران را تغییر نخواهد داد و اگر ایالات متحده برای نابودی زیرساخت های هسته ای ایران خیز بردارد، احتمالا این فعل را بدون هماهنگی با اسرائیل یا کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام می دهد.با این همه، دولت بادین در شرایطی قرار ندارد که بتواند فن آوری هسته ای را در غیاب هیچ کنترلی در اختیار عربستان قرار دهد.

واشنگتن به بن‌سلمان امتیاز نمی‌دهد

براساس گزارش ها، سعودی ها اخیرا پیشنهاد راه اندازی آرامکوی هسته ای را ارائه دادند؛ پروژه مشترک ایالات متحده و عربستان برای توسعه برنامه هسته ای غیر نظامی که به شرکت ها و نهادهای آمریکایی نقش مستقیمی جهت توسعه و نظارت بر توسعه انرژی هسته ای عربستان را خواهد داد. با این همه مسئله غنی سازی در داخل عربستان، گزاره ای است که واشنگتن با آن موافقت نخواهد کرد.

علاوه بر این، ضمانت امنیتی از آن نوع که محمد بن سلمان به دنبال آن است، احتمالا ارائه نمی شود چرا که کنگره به ندرت معاهدات را تایید می کند. حال سوال این است که ایالات متحده در ازای این توافق چه دستاوردی به دست می آورد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که خلاف آنچه گفته می شود، این فرایند بر نتیجه انتخابات تاثر خاصی نخواهد گذاشت. این در حالی است که دریافت تضمین های امنیتی توسط محمد بن سلمان چندان کوچک نیست. از همین رو برخی می گویند شاید ریاض می خواهد به چیزی کم تر از این رضایت دهد با این حال واقعیت این است که محمد بن سلمان نمی تواند خواسته هایی که از واشنگتن دارد را محقق کند.بی دلیل نیست که دستیار وزیر امور خارجه آمریکا آب سرد را ریخت و گفت توافق قریب الوقوع نخواهد بود.