به گزارش اکوایران، سفر اخیر شی جین پینگ به عربستان برای دیدار با اعضای شورای همکاری خلیج فارس طوفانی از اضطراب در واشنگتن به راه انداخت. با این همه اعراب تلاش داشتند تا از فرصت پیش‌آمده بهره‌برداری و آنگونه که گروهی از تحلیلگران مدعی‌اند، با توسل به چین، قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایران را محدود کنند؛ هدفی که یکی از اولویت‌های ایالات متحده نیز هست.

کنش محاسبه‌شده ریاض!

آنگونه که نشنال اینترست مدعی است، توافقنامه مشارکت راهبری جامع عربستان با چین تنها دو سال پس از امضای قرارداد مشابه با ایران توسط پکن امضا شد. از همین رو گروهی مدعی‌اند که زمان‌بندی این قراردادها تصادفی نیست بلکه کنش محاسبه‌شده ریاض برای مهار قدرت رقیب و محدود کردن هر دستاوردی است که احتمالا تهران به واسطه چنین مشارکت استراتژیک به دست آورده است. ناظران با توسل به این ادعا می‌گویند که فارغ از باور عموم، ایالات متحده از توافق‌های میان چین و اعراب سود برده است.

شراکت راهبردی عربستان و چین را نباید جدا از سایر توافق‌هایی که ریاض در آسیا داشته، لحاظ کرد. از یک منظر رویکرد عربستان به آسیا پاسخ ریاض به استراتژی نگاه به شرق ایران قلمداد می‌شود. بر مبنای استراتژی ایران، آسیا و اوراسیا راه‌ها و کریدورهای کلیدی برای گسترش نفوذ ایران محسوب می‌شوند، حتی اگر بهایش نبود غرب باشد. در همین راستا آنگونه که نشنال اینترست مدعی است، ریاض قصد دارد گام‌های ایران در آسیا را مهار کرده و بدینگونه تلاش‌های ادعایی ایالات متحده در این زمینه را تکمیل کند.

عربستان می‌خواهد پا جای پای ایران بگذارد

عربستان و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تلاش کردند پای خود را جای پای ایران گذاشته و توافق‌هایی را با کشورهای آسیایی امضا کنند؛ توافق‌هایی که هدف ایران از امضایشان داشتن روابط قوی‌تر برای رهایی از فشارهای اقتصادی غرب است. در دو سال گذشته، ریاض قراردادهای اقتصادی، دیپلماتیک و دفاعی را با مالزی، اندونزی، هند، قزاقستان و بنگلادش امضا کرده، بنابراین روابط نزدیک‌تر عربستان با چین باید به عنوان بخشی از تلاش‌های این کشور برای محدود کردن روابط رو به افزایش ایران در آسیا و در قاب پاسخ به تلاش تهران برای دور شدن از غرب تلقی کرد.

نشنال اینترست در ادامه یادداشت خود مدعی شد که عربستان سعودی با امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع با چین تعامل های اقتصادی اش را با این کشور که پیشتر پر رونق تر بود را تقویت کرد تا به خیال خود امکان نزدیک شدن چین به ایران را محدود کند.براساس گزارش ها در باب پیچیدگی های اقتصادی حاکم، حجم تجارت چین و عربستان در سال 2020 به 65 میلیارد دلار رسیده، همزمان حجم مبادلات تجاری ایران و چین در همان سال 14.5 میلیارد دلار عقب تر است. این شکاف آنگونه که این نشریه مدعی است تا حدودی به واسطه تحریم های غرب بوده که توانایی شرکت های چینی را برای تجارت با ایران محدود می کند. با این همه امضای توافق مشارکت استراتزیک جامع چین و ایران در سال 2020 پتانسیل افزایش حجم تجارت میان دو کشور را دارد.

هراس از نزدیکی تهران و پکن

از منظری دیگر در شرایطی که غرب چین را تهدید کرده که در صورت همکاری نظامی با مسکو هدف تحریم ها قرار خواهد گرفت، ریاض نگران آن است که چین تحریم شده به دنبال تقویت تجارت با ایران باشد چرا که هدف دو کشور( پکن و تهران) مقاومت در برابر دولت و اقتصاد غرب است. مشابه چنین تحلیلی در ارتباط با روسیه رخ داد. از زمان اعمال تحریم های غرب علیه مسکو، ایران و روسیه قراردادهای تجاری بزرگی را امضا کردند تا جایی که پیش بینی می شود حجم تجارت دو بازیگر که تا سال 2021 4 میلیارد دلار بود به میزانی بالاتری برسد. علاوه بر این امروز بخش قابل توجهی از بازرگان های روس و علاقه مند به بخش خصوصی ایران تعامل با تهران را کلید زدند.

در چنین شرایطی عربستان نگران است که تجارت ایران با چین رشد کرده و تعادل را به نفع ایران تغییر دهد. به ادعای نشنال اینترست شراکت استراتژیک عربستان با چین تضمین می کند که تجارت تهران و پکن پایین تر از حدی که تصور می شد قرار دارد و همین مقوله به باور ادعایی ریاض توازن به نفع تهران را تغییر داده است.

تلاش برای هیچ

تلاش‌های ریاض را باید از منظری دیگر هم رصد کرد و آن، تمایل این کشور عربی برای کاهش نفوذ ایران در سازمان‌های غیرغربی چون سازمان پیمان همکاری شانگهای است. ایران امروز به عنوان عضو کامل در این سازمان فعالیت دارد و همزمان برای پیوستن به بلوک بریکس درخواست خود را ارائه داده، عربستان نگران است اهمیت حضور ایران در چنین بلوک‌های تجاری و امنیتی جایگزین به تهران کمک کند تا از فشار تحریم های غرب رها شود و فعالیت های منطقه ای عربستان را تضعیف کند.

ریاض اندکی پس از ارائه درخواست عضویت ایران، خواستار آن شد که عضوی از برجام باشد و همزمان با بحرین و قطر در حال بررسی پیوستن به سازمان همکاری شانگهای است. علاوه بر این تعهد ریاض به چشم انداز 2030 اش نیز بخشی از تلاش های این بازیگر برای کاستن از شانس ایران برای تبدیل شدن به یکی از ذیننفعان پروژه بی آرای است.ریاض می خواهد شرکت های چینی در اینکشور مستقر شوند، چنین راهکاری تضمینی است که به واسطه آن شرکت های چینی به ایران به عنوان بازار به خیال ریاض با اولویت دوم نگاه خواهند کرد و نه یک بازار استراتژیک. مقام های عربستان مدعی اند که بدین طریق می توانند تلاش های ایران برای تبدیل شدن به یک مرکز تجاری و سرمایه گذاری منطقه ای برای چین و دیگر کشورها را تضعیف کنند.

خواسته ریاض از پکن

نشنال اینترست در ادامه این گزارش نیز نوشت عربستان نیز به سان ایران به دنبال دلارزدایی از عرصه تجارت جهانی و اجرایی کردن ایده پترو یوان است. ایران با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای می تواند در قامت یک قدرت منطقه ای کلیدی این دستور کار را پیش ببرد. این پروزه نه تنها به ایران برای غلبه بر تحریم های اعمالی غرب کمک می کند بلکه می تواند توانایی این کشور برای تعامل های تجاری غیر دلاری را افزایش دهد. از همین رو بی دلیل نیست که چین از عربستان نیز خواست تا با فروش نفت به یوان به این تلاش ها بپیوندد.

ریاض همچنین مشتاق مهار پیشرفت های ایران در حوزه فن آوری و برتری نظامی است. پایگاه های صنعتی ایران از منظر عربستان تهدید است و می تواند منافع این کشور را تضعیف کند. ریاض با گرم تر کردن روابط خود با چین به دنبال آن است که از طریق سرمایه چین بخش صنعتی اش را تقویت کرده ودر این حوزه به تعادلی با ایران دست یابد. توافق برای ساخت کارخانه های ساخت هواپیماهای بدون سرنشین در عربستان مکمل تلاش های ریاض برای اطمینان از کنترل موازنه قدرت میان عربستان و ایران است.

تلاش برای برهم زدن توازن 

یکی از مقوله هایی که به تنش میان ریاض و واشنگتن دامن زد قرارداد عربستان با هوآوی بود. مقام های آمریکایی به ریاض و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس درباب همکاری با این غول فن آوری و استفاده از فن آوری های چینی هشدار دادند با این همه سرپیچی ظاهری عربستان از فرمان آمریکا در چارچوب رقابت این کشور با ایران قابل درک است.هوآوی به عنوان نهادی تحریم شده راحت تر با ایران تعامل دارد و قابلیت های پیشرفته تری را به تهران ارائه می دهد این مقوله قطعا به ایران مزیت رقابتی در برابر ریاض می دهد.

تعهد عربستان برای سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدید پذیر کلیدی نیز بخشی از تلاش ریاض برای اعمال محدودیت بر رشد توان و قدرت ایران است. ایران برای تنوع بخشیدن به اقتصادش، تقویت ظرفیت های تکنولوژیکی و تضمین مشارکت های جدید منطقه ای و بین المللی را در اولویت قرار داده، مولفه هایی که به تهران برای غلیه بر تحریم ها کمک می کند. حالا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با تشویق به استفاده از انرژی های تجدیدپذیر از طریق ابتکارها و سرمایه گذاری ها در یمن و عراق و سوریه می خواهند وابستگی ها به هیدروکربن های ایران را کاهش دهند. در همین راستا عربستان با امضای قرارداد در حوزه انرژی های تجدید پذیر با چین می خواهد در قیاس با ایران، دست برتر داشته باشد.

با این همه چین در برابر خواسته های اعراب نتوانتسته به تمامی اهدافش دست یابد. به عنوان نمونه پکن از عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خواسته تا یک منطقه آزاد تجاری تعریف کنند؛ رایزنی ها در این باره سال ها است ادامه دارد با این همه عربستان و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در برابر چنین خواسته ای مقاومت می کنند. این همان منطقه ای است که ایران در ارتباط با آن اهرم های فشار بسیاری در ارتباط با چین در اختیار دارد. ریاض به واسطه نداشتن چنین امتیازی ممکن است در تعامل هایش با چین با محدودیت هایی جدی روبرو شود و به خواست خود که محدود کردن (ادعایی) قدرت ایران در خلیج فارس و جهان عرب است دست نیابد.چرخش عربستان به سوی چین در نهایت مکمل تلاش های آمریکا برای محدود کردن قدرت ایران است. شاید به همین دلیل دولت بایدن سکوت اختیار کرده با این همه محدودیت هایی که بدان ها اشاره شد شاید مانع از دستیابی ریاض به جاه‌طلبی‌هایش شود.