به گزارش اکوایران، نتایج اعلام شده انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا در میان شگفتی ناظران دلالت بر آن داشت که حزب جمهوری خواه نتوانسته از وضعیت کنونی بهره برداری کافی داشته باشد و تسلط بر مجالس کنگره همچنان در ابهام قرار دارد. فرید زکریا، تحلیل گر سیاسی مشهور با انتشار یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست با عنوان « آیا تب‌و‌تاب افراط‌گرایی جمهوری خواهان شکسته است؟» به تحلیل شرایط امروز اردوگاه جمهوری خواهان  پرداخته است.

یک همه پرسی تمام عیار

بنا بر گزارش اقتصادنیوز، انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره ایالات متحده به واقع یک همه‌پرسی بود، اما نه فقط برای رئیس‌جمهور بایدن و دموکرات‌ها. چگونه می توان عدم تطابق بین دو عدد مهم را توضیح داد: محبوبیت بایدن از هر رئیس جمهور دیگری در این مقطع کمتر است، و دیدگاه مردم نسبت به اقتصاد ناامیدانه است.

زمانی که شرایط بد به نظر می رسد - بیل کلینتون در سال 1994، باراک اوباما در سال 2012، دونالد ترامپ در سال 2018 – وضعیت برای حزب حاکم بر کاخ سفید معمولاً هولناک می شود. اما به نظر می‌رسد این بار دموکرات‌ها بهترین نمایش را در مقایسه با هر حزب حاکمی در آن موقعیت از زمان یازده سپتامبر که جمهوری‌خواهان در سال 2002 را حمایت کردند، داشته‌اند.

دو موضوع اصلی

بنابراین، پشت پرده این انتخابات و رای ها در مورد (یا، در مخالفت با) چه بود؟ به سختی می توان با اطمینان در این باب اظهارنظر کرد، زیرا نظرسنجی‌ها به طرز ناامیدکننده‌ای منحرف کننده و غیرقابل اعتماد بودند. اما به نظر می رسد که موضوع اصلی احتمالاً در حول دو موضوع بوده است: سقط جنین و به طور گسترده تر، ترامپ.

رای دهندگان با تعداد بالا در پنج ایالت به نگرش های لیبرال در مورد سقط جنین رای دادند -حتی در مونتانای قرمز[جمهوریخواه]. به نظر می رسد تلاش فرماندار ران دیسانتیس برای قانونی ماندن سقط جنین در فلوریدا تا 15 هفته اول به او اجازه داده است که از هرگونه مجازات در مورد این موضوع فرار کند. و تنها در جاهایی که حقوق سقط جنین کاملاً دست نخورده ماند -مانند ایالت نیویورک- به نظر می رسید که نتیجه انتخابات را عواملی مانند اقتصاد و جرم و جنایت تعیین کردند. و همانطور که نیت کوهن در پادکست روزانه نیویورک تایمز توضیح داد، هر جا که تهدید علیه دموکراسی (به شکل نامزدهای ترامپیست «سرقت انتخابات») یا سقط جنین مورد رای قرار می گرفت، دموکرات ها برتر بودند.

رایی علیه ترامپ

این ما را به ترامپ می رساند. اگرچه برخی از نامزدهای مورد علاقه او پیروز شدند، اما اکثر آنها شکست خوردند. به نظر می رسد که شدیدترین متعصبان جنبش «عظمت را به آمریکا برگردانیم» رأی دهندگان را تحریک کرده باشند. در واقع، سخت است که انتخابات میان دوره ای را رای دیگری از سوی مردم علیه دونالد ترامپ ندانیم. آنها در سال های 2018، 2020 و 2022 فراتر از حد معمول عمل کردند.

_114159090_index_trumps_promises_976_v2-nc

همانطور که دیوید فروم در آتلانتیک می نویسد، «ترامپ حزب خود را از یک باخت به یک باخت دیگر رهبری کرد. او [علی رغم کسب آرای کالج الکترال] آرای مردمی را در سال 2016 از دست داد. او مجلس نمایندگان را در سال 2018 از دست داد. او آرای مردمی و کالج الکترال را در سال 2020 از دست داد. او سنا را در سال 2021 از دست داد. و با این حال، حزب جمهوری خواه تاکنون در تسخیر او باقی مانده است.

هراس از قلدر بزرگ در حزب

بسیاری از انتقادات  نسبت به حزب جمهوری‌خواه و رهبران آن تا حدودی اشتباه می‌کنند. حزب سرشار از اقتدارگراها نیست (اگرچه بسیاری از آنها وجود دارند). بلکه از ترسوها پر شده است. علیرغم فیگورهای ظاهری، در واقع ترس، ضعف و هراس از رویارویی با قلدر بزرگ حزب را فراگرفته است.

trump+fbi+2

آنچه را که در 6 ژانویه اتفاق افتاد در نظر بگیرید. بیشتر رهبران جمهوری خواه، از جمله دو رهبر ارشدشان در کنگره، این ماجرا را به عنوان یک حمله بی سابقه به دموکراسی تعبیر کردند. آنها به طور خصوصی و حتی گاهی علنا ​​علیه آن صحبت می کردند. اما به طور همزمان آنها نگران بودند که هنوز پایگاه اصلی حزب متعلق به ترامپ باشد، پس یا سکوت کردند و یا به سرعت مسیر خود را برعکس کردند و تبدیل به سگ دست آموز او شدند (کوین مک کارتی) یا بی سر و صدا موضوع را به کلی رها کردند (میچ مک کانل).

برای سیاستمداران همیشه سخت است که از یک پایگاه فعال و پر شور و انرژی جدا شوند. سال ها طول کشید تا حزب جمهوری خواه علیه جوزف مک کارتی صحبت کند. مدتی طول کشید تا بری گلدواتر و رونالد ریگان مایل شدند از انجمن جان برچ فاصله بگیرند. در هر دو مورد در نهایت این اتفاق افتاد. در آن روزها که این حزب سلسله مراتبی بیشتری داشت، راحت تر بود.

اما صدای تاثیرگذارترین روشنفکر محافظه کار، ویلیام اف. باکلی جونیور، با حملات پیگیرش به بیرچرها، لازم بود تا پوششی برای سیاستمداری مانند ریگان فراهم کند. امروزه، فاکس نیوز برعکس عمل می‌کند و مدام تلاش می‌کند تا خشم، نفرت و تئوری‌های توطئه را برانگیزد. بر خلاف باکلی، فاکس نیوز به دنبال سود است نه منافع ملی.

افراط گرایی در ایستگاه پایانی؟

آیا این بار تب و تاب افراطی خواهد شکست؟ اوباما پیش بینی کرد که پس از انتخاب او در سال 2012، حزب جمهوری خواه خود را از شر عناصر افراطی فزاینده خود (مانند جنبش تی‌پارتی) رها خواهد کرد. اما این هرگز اتفاق نیفتاد. در حالی که فرصت هایی برای اصلاح وجود داشته، حزب همچنان شیفته و اسیر افراطی ترین اعضای خود و رسانه هایی است که آنها را ستایش می کنند. به یاد داشته باشید که حتی در حالی که فاکس نیوز بر اخبار کابلی تسلط دارد، بزرگترین برنامه آن 3.4 میلیون بیننده از حدود 170 میلیون رای دهنده ثبت نام شده دارد. این یک اقلیت افراطی است که اکثریت را به سکوت واداشته است.

برخی از مهمترین رهبران جمهوری خواه علیه دونالد ترامپ موضع گرفته اند که برجسته ترین آنها میت رامنی و لیز چنی است. اکنون زمان آن است که آنها و دیگرانی که می خواهند حزب را نجات دهند، بیرون بیایند و آن را از افراط گرایی پاک کنند. تب و تاب افراط گرایی شکسته شده است، اما اگر پزشکان حزب جمهوری خواه با میل و رغبت به رفتار خود مانند آدم های ترسو ادامه دهند، بیمار به راحتی می تواند یک بار دیگر عود کند.