به گزارش اکوایران، در ابتدای هفته جاری کریستالینا جورجیوا، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول هشدار داد اگر چه سریلانکا درگیر بحران اقتصادی عمیق و بی‌سابقه‌ایست که به اعتراضات گسترده‌ای دامن زده و رئیس‌جمهوری این کشور را مجبور به فرار و سپس استعفا کرده، اما ممکن است سایر کشورهای آسیایی هم در معرض مشکلات و خطر مشابهی قرار گرفته باشند. بدین ترتیب انتظار می رود بحرانی که سریلانکا در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است، گریبانگیر دیگر کشورهای مجاور شود.

در این شرایط، مایکل روبین، تحلیلگر اقتصاد سیاسی و از اعضای ارشد موسسه امریکن اینترپرایز با انتشار یادداشتی با عنوان «فروپاشی آینده پاکستان باید جهان را نگران کند» در پایگاه تحلیلی نشنال اینترست ضمن اشاره به وضعیت بغرنجی که در انتظار پاکستان است هشدار داده که پیامدهای فروپاشی اقتصادی پاکستان بسیار فراتر از مورد سریلانکاست و اگر فروپاشی سریلانکا منطقه را نگران می کند، اما فروپاشی پاکستان باید جهان را نگران کند.

بسامدهای جنگ در اوکراین

تهاجم روسیه به اوکراین شوک اقتصادی را نه تنها در سراسر اروپا بلکه در کل خاورمیانه ایجاد کرد. پاکستان که اقتصاد آن در حال حاضر به دلیل چندین دهه فساد، سوء مدیریت و حکومتداری بی ثبات دچار وضعیت لرزانی است، به شکلی ویژه آسیب پذیر است. در حالی که بسیاری از کشورها به گندم اوکراین و روسیه و یا واردات انرژی وابسته هستند، پاکستان به هر دو نیاز دارد. برای مثال، بین جولای 2020 و ژانویه 2021، پاکستان سومین مصرف کننده بزرگ صادرات گندم اوکراین -پس از اندونزی و مصر- بود. همچنین افزایش قیمت نفت به شدت پاکستان را تحت تأثیر قرار داده و هزینه واردات در این کشور را بیش از 85 درصد افزایش داده و به تقریباً 5 میلیارد دلار در فاصله سال های 2020 تا 2021 رسانده است.

برای پاکستان، این یک طوفان کامل است. در پایان سال مالی پاکستان در 30 ژوئن 2022، کسری تجاری پاکستان به 50 میلیارد دلار نزدیک شد که 57 درصد نسبت به سال قبل افزایش داشت. اگر دولت شهباز شریف واردات بیش از 800 کالای لوکس غیرضروری را در ماه مه 2022 ممنوع نمی کرد، ممکن بود این رقم حتی بیشتر از این باشد.

طبقه متوسط هم جان به در نمی برد!

در این شرایط، حتی طبقه متوسط   هم جان سالم به در نمی برد. در ماه ژوئن، تورم به بیش از 20 درصد افزایش یافت که بالاترین میزان در سال های اخیر بود. پایان دادن به یارانه ها به توصیه و دستور صندوق بین المللی پول باعث شده که قیمت برق و گاز حتی فراتر از افزایش قیمت نفت در سراسر جهان افزایش یابد. ناامنی غذایی زیاد است. به گفته بانک مرکزی پاکستان، «اتکا به واردات روغن خوراکی و کنجاله دانه‌های روغنی برای تأمین نیاز داخلی طی دو دهه گذشته رو به افزایش بوده است: 86 درصد از مصرف روغن خوراکی داخلی در سال 2020 از واردات حاصل شده است». با رشد جمعیت، نیاز به واردات افزایش یافته، زیرا پروژه های داخلی برای تولید سویا و روغن پالم کاهش می یابد.

در همین حال، طی سال گذشته ارزش روپیه پاکستان در مقایسه با دلار ایالات متحده، بیش از 30 درصد ارزش خود را از دست داده است. در مقابل، روپیه هند کمی بیش از شش درصد کاهش یافته است. کاهش روپیه پاکستان به ویژه به طبقه متوسط   و تمام کسانی که نمی توانند پس انداز خود را به دلار تبدیل کنند آسیب می زند. خانوارهای ثروتمندتر و افراد مرفه به جای فعالیتی که می تواند نه تنها درآمد بلکه اشتغال ایجاد کند، در معاملات املاک و مستغلات سودآور سرمایه گذاری می کنند.

یوسف نظر، استراتژیست ارشد سابق در بخش بازارهای نوظهور سیتی گروپ، تخمین می زند که ذخایر ارزی پاکستان از فوریه به نصف کاهش یافته و به تنها 6.3 میلیارد دلار رسیده است -مشابه آنچه ایران تحت کمپین به اصطلاح «فشار حداکثری» متحمل شده است. با این حال، برای پاکستان، این کاهش چشمگیر به‌خاطر وضعیت داخلی است: «به گفته نظر، پاکستان بیش از هر کشور دیگری کمک‌های نجات صندوق بین‌المللی پول (IMF) دریافت کرده است. این نشان دهنده عدم تمایل یا ناتوانی شریف ها، بوتوها و خان   ها در اجرای اصلاحات جدی است».

پایان صبر بین المللی

صبر بین المللی تمام شده است. صندوق بین‌المللی پول دیگر به وعده‌های پاکستان برای اصلاحات اعتماد ندارد و حاضر نیست به این کشور پول تزریق کند. عدم تمایل اسلام آباد به انجام اصلاحات مورد درخواست گروه ویژه اقدام مالی (FATF) نشان می دهد که تا چه حد دستگاه های امنیتی با فعالیت های مالی پاکستان در هم تنیده است.

تلاش‌های برخی لیبرال‌های پاکستانی برای راه‌اندازی مجدد توافق‌نامه چارچوب تجاری و سرمایه‌گذاری متوقف شده با ایالات متحده، به‌ویژه با توجه به نگرانی‌های واشنگتن در مورد شیوه‌های نظارتی ضعیف پاکستان، مدیریت زنجیره تامین، حفاظت از داده‌ها و حقوق مالکیت معنوی، به جایی نرسید.

پذیرش افسانه های چینی

یکی از دلایلی که رهبران مختلف پاکستان از اصلاحات اجتناب کردند، این بود که آنها معتقد بودند که پذیرش افسانه های چینی آسان تر است. با این وجود، چین نه تنها یک ناجی اقتصادی برای پاکستان نبوده بلکه اکنون آشکار شده که پکن از کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که نواز شریف برادر شهباز شریف به شکلی احمقانه به آن ملحق شد به عنوان سازوکاری برای به بردگی کشاندن پاکستان استفاده کرد. او با واژگانی که اکثر پاکستانی‌های امروز از آن غمگین هستند گفته بود:”دوستی ما بالاتر از هیمالیا و عمیق‌تر از عمیق‌ترین دریای جهان و شیرین‌تر از عسل است».

کریدور اقتصادی چین و پاکستان به جای ترویج رشد در پاکستان، به یک وظیفه برای اسلام آباد منجر شده است. ضمانت‌های متقابل مستقل به تولیدکنندگان برق مستقل چینی، درآمد دولت پاکستان را از بین می‌برد، حتی در شرایطی که پاکستان همچنان با قطعی برق طولانی مدت مواجه است. اجرای پروژه این پروژه پراکنده است، حتی اگر در چهار سال گذشته، پاکستان بزرگترین دریافت کننده کمک های مالی و کمک های چینی در جهان باشد.

در انتظار بی ثباتی اقتصاد کلان

بانک جهانی هشدار داده که پاکستان به زودی با «بی ثباتی اقتصاد کلان» روبرو خواهد شد و بی ثباتی اجتماعی به زودی به دنبال آن خواهد آمد. بخش خصوصی پاکستان شغل کافی برای جذب نیروی کار ایجاد نکرده است. خشم در حال رسیدن به نقطه جوش است و جرایم فزاینده به فروپاشی جامعه اشاره دارد.

جهانی نگران پاکستان

فروپاشی سریلانکا منطقه را نگران می کند، اما فروپاشی پاکستان باید جهان را نگران کند. برای چندین دهه، فروماندگی دولت در پاکستان یک سناریوی کابوس وار بوده است. هم پاکستان و هم جهان بزرگتر طعم این سناریو را چشیده اند زیرا خشونت، افراط گرایی و فقر پایتخت و مرکز تجاری سابق، کراچی، را فرا گرفته و مقامات پاکستانی کنترل بسیاری از مناطق در حاشیه مرز افغانستان را از دست داده اند. ایالات متحده، هند و ایران حق دارند در مورد امنیت زرادخانه هسته ای پاکستان نگران باشند، زیرا افسران ارتش نیز برای بقا دست و پا می زنند. نخبگان پاکستانی در حالت انکار زندگی می کنند و معتقدند که وضعیت موجودی که در آن زندگی مرفه و جدا از جامعه گسترده تر دارند، دائمی است. اما داستان این چنین نیست. حباب در حال فروپاشی است و نتیجه زیبا نخواهد بود.