در واقع راه‌آهن یکی از قدیمی‌ترین نهادهای دولتی ایران است و شاید اولین نهاد فنی و عملیاتی ایران باشد که با شیوه‌های مدرن (در زمان تاسیس خود) آغاز به کار کرده ‌است. نسل‌های متعدد مدیران و تکنوکرات‌ها و تکنسین‌ها در این سازمان کار کرده‌اند و از حیث دانش انباشته و قدمت دیوانسالاری در ایران یک نهاد منحصر به‌فرد است. 

اما چه شد این نهاد مدرن با پیشرفت های روز پیش و هنوز در برطرف کردن مشکلات خود و به‌روزرسانی فناوری تا این حد کند و ضعیف عمل می‌کند ؟جای بحث دارد. اما در همین حد کارشناسان اجماع دارند یکی از موانع به روز رسانی استانداردها چارچوب های غیر منعطف اداری است که به سختی خود را با فن آوری های روز همراه می کند و گاهی هم به مبارزه مخفی با آن می پردازد. از قضای روزگار یکی از معدود مدیرانی که تلاش داشت بین چارچوب های کلاسیک در راه آهن و فناوری روز آشتی برقرار کند .

محسن پورسید آقایی بود که خود قربانی یکی از همین سوانحی شد. سانحه ای که در محور سمنان رخ داد و از جمله دلایل آن اختلال ناشی از خطای انسانی در استفاده سیستم های روز بود. آنچه موجب شد پورسید آقایی چهره روز شود پروژه ناکامش دردولت گذشته نیست بلکه یک بام و دو هوای مطالبه گری و رفتار او بعد از فاجعه بود.پس از برخورد دو قطار مسافربری در محور دامغان- سمنان به یکدیگر جان 47 نفررا گرفت در آذر ۹۵ مطالبه استیضاح بالا گرفت.

در میان مطالبه و فشار رقبای سیاسی دولت تنها کسی که پا پیش گذاشت مدیری بود که تلاش کرده بدنه را همراه تحولات  روز  کند. پورسید آقایی داوطلبانه و در مقابل صدها هزار بیننده ابتدا اعلام استعفا کرد و بعد پاسخگو شد. او در میانه تلاش خود برای به روز سازی اولین نهادهای مدرن ایران و  بهبود سامانه هایی نظیر مدیریت ترافیک خطوط از پشت میز مدیریت 

 به احترام سانحه دیدگان حادثه قطار دامغان- سمنان برخاست و پروژه هایش  را ناتمام گذاشت . اما درحادثه اخیربا حتی پس از گذشت ساعت ها مطالبه ای از مسئولان دولتی نشد حتی سخنی از استیضاح و استعفا بیان نشد و به نظر نمی رسد که استعفایی هم در کار باشد .  

 درست است استعفا دردی از هزاران مشکل این نهادها برطرف نمی کند اما  ادامه مدیریت هم در شرایط کنونی قابل دفاع است که  دست کم مدیری بر سرکار هست بتواند دست به  اصلاح ساختار بزند و رویه هایی گذشته تکرار نشود. اگر غیر از این است پشت میز نشستن و حقوق خوب گرفتن و روزهای تقویم خط زدن که برای ادامه اشغال پست قابل دفاع نیست .

اگر قرار نیست اصلاح ساختار انجام شود که می گویند این طور است دست کم مانند  مسئولان شرق آسیا برای هم دردی و عذرخواهی از مردم استعفا داده شود. فرق پورسیداقایی با اسلاف و اخلاف خود   این ویژگی بود او با اینکه طرح داشت رفت اما دیگران حتی در فقدان طرح هم دل از میز نمی کنند.