نقدینگی کل کشور جمع تمام اسکناس و مسکوکات و سپرده های دیداری و غیردیداری است، در واقع حساب های جاری و بلند مدت که برای مردم دارایی و برای بانک ها بدهی به حساب می اید. با توجه به اینکه اسکناس و مسکوکات به صورت فیزیکی در حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان است پس می‌توان نتیجه گرفت که بخش عمده‌ای از نقدینگی کشور در بانک‌ها به سر می‌برد و شامل حساب‌های جاری و مدت دار است، رقم ۴ هزار هزار میلیارد تومانی که یک پنجاهم آن فیزیکی وجود دارد و بقیه آن به صورت یک اعتبار است در حساب افراد.

وقتی کسانی در بازارهای مسکن، خودرو یا ارز خرید می‌کنند، معنای آن ورود نقدینگی به بازار خودرو یا ارز نیست چرا که در این فرآیند تنها مالکیت افراد نسبت به پول است که تغییر میکند.

بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند که رشد نقدینگی عامل مهمی در افزایش نرخ تورم است به همین دلیل تاکید دارند باید رشد نقدینگی را مدیریت کرد. در سال های اخیر گروهی در اقتصاد ایران بحث هدایت نقدینگی و در شکلی دیگر هدایت اعتبارات را مطرح کرده اند. از دید این گروه اگر نقدینگی به سوی بخش های مولد هدایت شود تورم زا نیست. البته در این طیف دیدگاه ها نسبت به این موضوع متنوع است اما در نهایت اعتقاد دارند می تواند این سیاست را اجرا کند. اما در مقابل اقتصاددانان به‌طور کلی هدایت نقدینگی به هیچ‌وجه امکان‌پذیر نیست.