مرگ مهسا امینی دختر 22 ساله، احساسات بسیاری را در جامعه برانگیخته است. نحوه مرگ و ابهامات آن موجب شده بسیاری از شهروندان در وضعیت واکنشی قرار گیرند.

وقتی هنوز پدر و مادر مهسا و صدها هزار ایرانی دیگر داغدار چنین مصیبتی هستند سخت ترین کار آسیب شناسی است، اما به یادبود او و هشدار درباره آنچه پیش رو هست فقط یک نکته یادآوری می شود.

در موج سوم پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان دو سوال در مورد موضوع حجاب وجود دارد. یکی در سطح باورها و نگرش هاست که از مردم می پرسد: «تا چه اندازه با این نظر که همه خانم ها باید حجاب داشته باشند، حتی اگر به آن اعتقاد نداشته باشند موافق یا مخالفید؟ » پرسش دیگر در سطح رفتاری طرح شده که در مورد اعتقاد افراد سوال نمی کند بلکه به نوعی با سیاست رسمی در مورد حجاب پیوند می خورد. صورت بندی این سوال به این شکل است: «شما در برخورد با بی حجابی چه کار می ‌کنید؟ »

درباره سوال اول اکثریت موافق بوده اند یعنی همه خانم حجاب ها داشته باشند حتی اگر با آن مخالف باشند.اما اکثریت همین مردم در سوال دیگر گفته اند گرچه با بدحجابی مخالف هستند اما کاری نمی کنند.

پیمایش

پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان از سوی نهادهای رسمی جمهوری اسلامی انجام می شود. این نتیجه می توانست و می تواند محل تامل باشد.

وقتی مردم خود انگیزه مواجهه با بدحجابی ندارند چرا دولت برای خود چنین تکلیفی را ایجاد می کند؟ شاید در مقوله فرهنگ دچار سوء تفاهم شده ایم.

اهل فن می گویند:" فرهنگ دارای چهار لایه باورها، ارزشها، هنجارها و نمادها است.لایه باورها، تاریخی ترین لایه فرهنگ است که در طی تاریخ یـک تمـدن شـکل گرفتـه و بخـش ته نشین شده یک فرهنگ را تشکیل میدهد. هر چه از لایه باورهـا بـه سـمت لایـه نمادهـا حرکـت مـی کنـیم، از میـزان تاریخ مندی و ثبات کاسته شده و بر تغییرپذیری افزوده می شود؛ به طوری که لایه نمادها، تغییرپـذیرترین لایـه فرهنـگ و عرصه ظهور تنوع و گوناگونی فرهنگی است".(پایان نامه علی محمد زاده با عنوان مسئله مداخله دولت در فرهنگ با تأکید بر نظریه دولت نامحدود بالقوه)

با این چارچوب حتی اگر دولت برای خود رسالتی قائل است و قصد مداخله و ارشاد دارد آیا روا است هدف مداخله خود را بر تغییر پذیرترین بخش قرار دهند که می تواند تنش زا ترین بخش باشد.

حسرت این خطای مداخله وقتی می شود که از لحظه اعلام مرگ مهسا امینی دستورهای رنگ به رنگ برای رسیدگی صادر شده است.دستوراتی که علاوه بر اینکه نوش داروی پس از مرگ سهراب است یک پرسش بزرگ با خود دارد: دقیقا به چه چیز می خواهد رسیدگی شود؟

شیپورِ اطلسی‌ها

فریادِ زندگی‌ست

در انتظارِ رایتِ خورشید.(شعر:محمد رضا شفیعی کدکنی)