روزی که داود دانش جعفری راهش را از دولت محمود احمدی نژاد جدا کرد در گفت و گویی با هفته نامه شهروند امروز از ظهور جوانانی در آن دولت خبر داد که رویکرد متفاوتی به مسائل دارند. جوانانی که تصور می کردند نظام اداری کشور محافظه کار شده و انقلاب سیاسی 57 نتوانسته به دلیل همین محافظه کاری به انقلاب اقتصادی منجر شود.

جوانانی که با وجود آنکه انقلاب و جنگ را درک نکرده بودند به دنبال احیای آن روحیه بودند و مدعی قیام علیه اشرافیگری، عافیت اندیشی و این اواخر ترک فعل بودند.

با توجه به چالش های اقتصادی ایران در نیم قرن گذشته حضور آنان در عرصه اقتصادی مشهود بود گرچه در تمامی حوزه هم خود دستی داشتند و هم در حال چهره سازی نماینده ای بودند اما اقتصاد میدان اصلی بود.

****

 در میان این جوانان نوظهور که از همه نظریه ها برای اثبات سخنان خود استفاده می کردند یک نفر در حوزه اقتصاد بیش از همه سر و صدا به پا کرد. حجت عبدالملکی؛ او به لطف سیمای جمهوری اسلامی چهره شد، در دولت نهم با مرکز بررسی های استراتژیک همکاری داشت پس از آن در نهادهای حکومتی همانند کمیته امداد مشغول به کار شد یک بار شانس خود را برای ورود به مجلس آموخت اما در دوره ای که تیم امید 30 کرسی را تصاحب کرد او نفره پنجاه و ششم شد. در انتخابات 1400 برای دعوت از او کمپین راه اندازی شد تا شاید تجربه احمدی نژاد تکرار شود اما نشد. البته خودش که در سنوات قبل در تیم جلیلی بود این دور از ابتدا برای رئیسی توئیت زد و از او حمایت کرد.

****

یکی از ویژگی ها نسل جدید سیاستمداران جوان جمهوری اسلامی اعتماد به نفس و فن بیان است. این دو ویژگی موجب شده راحت سخن بگویند و هر سخنی را بگویند.

 عبدالملکی علاوه بر اینکه در هر دو متبحر است سراحت لهجه نیز دارد. ابایی ندارد در مواجهه با اقتصاددان ارشد دیدگاه های خود را به بیان و آنها را متهم به کم اطلاعی کند. حتی اگر اکثریت بگویند نظرش اشتباه است باز بر آن پا می فشارد. اوج این روحیه زمانی بود که در مناظره ای در رد نظر طرف مقابل گفت اقتصاد ایران از چین بازتر است.

هر چه گفته شد چگونه کشوری با حجم تجارت خارجی کمتر از 70 میلیارد دلار بازتر از کشوری با تجارت خارجی سه هزار میلیارد دلاری است حرف خودش را زد. اعتقاد دارد باز بودن اقتصاد نه رشد می آورد نه اشتغال.

 خودش می گوید با مشاور رئیس جمهور چین صحبت کرده و از او پرسیده آیا چین با باز کردن درهای اقتصاد به توسعه رسیده او پاسخ داده خیر حمایت از تولید. در ادامه سخن مشاور را تفسیر می کند که چین در را باز نکرد بلکه به دنیا حمله کرد و ایران باید مثل چین باشد.

در نزد مقام های عالی رتبه سخنرانی می کند و مدعی می شود می توان با بهره گیری از ظرفیت های کشاورزی، اقتصاد دانش بنیان، تجارت و دو برابر شدن جمعیت، ایران را تبدیل به قدرت اول جهان کرد.

در رسانه ها تبلیغ می کند با یک میلیون تومان می توان شغل ایجاد کرد البته به شرط آنکه آموزش قوی شود.

هر چه دیگران بگویند این سخنان نشدنی است گوشش بدهکار نیست و این سخنان را عمیقا باور دارد. یقین دارد با انقلاب اقتصادی 1400 همه پرسی 12 فروردین تکرار می شود و در وزارت کار که نامش را به وزارت مردم تغییر داده فرصتی یافته تا ایده هایش را اجرا کند.

او در تمامی هشت سال گذشته نقش اپوزیسیون داشته و تلاش کرده نشان دهد نگاه به خارج چاره نیست و اگر کلید روحانی عمل نکرد به دلیل همین ضعف بود. او کلیدی ساخته که می گوید قفل اقتصاد ایران را باز می کند کلیدی که خودرو سازی به ساخت لامبورگینی ایرانی منجر می شود و در کشاورزی ایران را بی نیاز می کند.

****

دانش آموخته دانشگاه امام صادق علاوه بر تحول اقتصادی دو هدف دیگر نیز دارد حذف بانیان وضع موجود از ساختار اداری دولت و مبارزه با فساد.

اولی را قاطعانه دنبال می کند و برای تحققش با هم قطاران خود مجادله هم کرده است. در فساد هم از روز که آمده بارها در رسانه های حاکمیتی دست به افشاگری زده است. در مصاحبه ای گفته است «مدیری به نام پاداش میلیاردها تومان به جیب زده است. مدیری از بودجه وزارتخانه ۱۲۰۰ سکه خریده و معلوم نیست در کجاها استفاده شده است. داریم ریشه اینها را خشک می کنیم و دست نامحرمان را کوتاه می سازیم.» منتقدانش این سخنانش را نمایش می دانند و او را به انتصابات اتوبوسی و فامیلی متهم می کنند. وی در واکنش به منتقدان انتصابات فامیلی را تکذیب می کند و می گوید: وقتی با جریاناتی که به رسانه دسترسی دارند برخورد می‌کنیم، اطلاعات درست و غلط را قاطی می‌کنند باید انتظار داشته باشیم که نقاط قوت این دولت را به عنوان نقاط ضعف مطرح شود.

به تازگی عبدالملکی گفته است در لیستی که از نهادهای امنیتی اصلی کشور دریافت کرده بیش از 100 نفر افرادی که عمدتاً ، خبرنگار یا فعالان فضای مجازی بودند، در دولت قبل در واحدهای اقتصادی و صنایع بزرگ در سطوح بالا یعنی عضو هیأت‌مدیره و مدیرعامل منصوب شده بودند. او مدعی است: «در مجموعه وزارت کار حدود 2 هزار مدیر همتراز مدیرکل به بالا است که بر اساس ارزیابی‌هایی یکهزار نفر باید جابه‌جا شوند، تا به‌ حال 350 نفرشان برکنار یا جابه‌جا شده‌اند و افراد جدید آمده‌اند.» 

دانش آموخته دانشگاه امام صادق این روزها بر مرکب مراد سوار است به میدان می رود و دستور صادر می کند، وعده می دهد و افشا می کند اما این روزها می گذرد او تمامی سخنانی را که علیه دولت ها گفته و مدعی بوده شدنی است امروز باید اجرا کند و گرنه این مرکب خوش اول و بد اخر با او همان می کند که با گذشتگان کرده است.