به گزارش اکوایران، یکی از وعده های پرتکرار شهردار تهران درسال گذشته جهاد مسکن‌سازی درتهران بود. او در روزهای پایانی سال گذشته نیز کلنگ پروژه  ۱۳۰۰ واحدی در منطقه ۱۶ را به زمین زد . پروژه ای که با مشارکت  بنیاد مسکن و شهرداری تهران در محله باغ آذری قرار است ساخته شود .

علیرضا زاکانی بارها درخصوص چالش مسکن در تهران سخن گفته واین نکته را یادآوری کرد که اگر فردی درتهران صاحب خانه نباشد، باید ۶۵ درصد درآمد خود را صرف اجاره مسکن کند واگر فردی در طلب خریدن مسکن باشد با شرایط فعلی حدود ۷۰ سال زمان لازم دارد.

او  به مسئولیتی که شهرداری تهران در طرح جهش مسکن برعهده گرفته اشاره می گوید: وقتی بنا شد در راستای اراده ای که در کشور است سالانه  یک میلیون مسکن ساخته شود، در تهران تفاهم نامه ای را با وزارت راه امضا کردیم و قدرالسهم خود را با وجود اینکه در جهش مسکن وظیفه ای نداشتیم، پذیرفتیم تا بتوانیم در بافت فرسوده و مسکن سازی و فقر زدایی در بافت فرسوده و تغییر چهره شهر و  ماحصل آن افزایش ایمنی و پایداری شهر موثر باشیم.  

 ورود شهرداری به حوزه ساخت مسکن منتقدانی هم دارد . اعضای شورای شهر تهران بیش از آن که منتقد برنامه شهرداری باشند بیشتر ازآن که شهرداری اطلاعاتی ازفعالیت هایش در حوزه مسکن به آنها نداده گلمند هستند هرچند که لطف الله فروزنده معاون شهردار تهران می گوید : دو بار از رئیس شورای شهر درخواست کردم که جزئیات برنامه های جهاد مسکن در کمیسیون یا صحن از سوی شهردار یا معاون شهردار ارائه شود که آقای چمران گفتند دستور جلسه زیاد داریم.

 کارشناسان حوزه مسکن و شهری اما رویای زاکانی برای ساخت و ساز را با واقعیت بازار هماهنگ نمی دانند . به گفته نادر کرمی کارشناس حوزه شهری و یکی از مدیران سابق شهرداری اگر بنا باشد کار ساخت‌وساز مسکن در تهران توسط بخش خصوصی رونق پیدا کند، باید اقتصادش جواب دهد. اگر کسی فکر می‌کند غیر از مسائل اقتصادی در تهران کسی برای دل‌خوشی کسی ساختمان می‌سازد، دارد به بیراهه می‌رود. مطالعات اقتصادی نشان می‌دهد که در تهران ساختمان کمتر از پنج طبقه اقتصادی نیست و در ساختمان پنج طبقه هم اقتصادش جوابگوی خودش است؛ یعنی اگر کسی به‌عنوان یک شغل بخواهد سرمایه‌گذاری کند باید بالاتر از پنج طبقه برود؛ بنابراین اگر کسی بخواهد ادبیات اقتصاد ماجرای ساخت‌وساز را کم‌رنگ نشان دهد و فکر کند با سرعت بخشیدن به جواز دادن و این‌طور موضوعات پرونده‌های شهرداری رونق پیدا می‌کند به نظر من به بی‌راهه می‌رود. این‌یک کار اقتصادی است و باید اقتصاد ساخت‌وساز در شهر تهران پاسخگوی کسانی باشد که می‌خواهند کار اقتصادی بکنند اگر قرار است ساخت‌وساز را به‌عنوان یک موضوع اقتصادی ببینند.

کرمی ادامه می دهد :بافت فرسوده این‌طور احیا می‌شود که باید اقتصادش جواب دهد تا سرمایه‌گذار بافت فرسوده را احیا کند و کسی به خاطر دل‌خوشی کسی بافت فرسوده را احیا نمی‌کند مگر این‌که به سراغ سیستم دولتی برود. تجربه ما می‌گوید سیستم دولتی در این کارها موفق نیست و اگر می‌خواهند به این تفکر برگردند که سیستم دولتی ساختمان‌سازی کند و ساختمان‌سازی را احیا کند، موفق نخواهد بود.با زور و جنجال و شعار نمی‌شود ساخت‌وساز ایجاد کرد و باید شرایطی فراهم کرد که کار ساخت‌وساز اقتصادی شود و اگر اقتصادی شد آنگاه افراد در نقاط مختلف تهران هم‌ساخت و ساز می‌کند. بخش خصوصی بدون پاسخ‌دهی در بخش اقتصاد دنبال این کار نخواهد رفت و حتی اگر چندین قرارگاه هم در کنارش بزنیم اتفاقی نمی‌افتد مگر این‌که در این زمینه تسهیلگری کنیم تا کار ساخت‌وساز اقتصادی شود.

 این مدیر سابق شهرداری اضافه می کند :دو مساله در تهران در بخش ساخت‌وساز از ابتدا موضوعیت داشته که یکی بحث آب بوده است. ما از جاهای مختلف آب را به شهر تهران می‌آوریم؛ لذا باید ببینیم اگر بیش از این در تهران ساخت‌وساز شود آیا می‌توانیم آب را تأمین کنیم یعنی ظرفیت تهران را بالاتر ببریم و آیا می‌توانیم برای آلودگی هوای تهران فکری بکنیم یا می‌توانیم محیط‌زیست تهران را باکیفیت‌تر کنیم؟ اگر می‌توانیم این کارها را انجام دهیم، باید این ظرفیت را در خود تهران ایجاد کنیم و نباید به دنبال این باشیم که از جاهای دیگر جمعیت را به تهران بیاوریم. اگر می‌گوییم ظرفیت، این ظرفیت باید متوازن باشد. اگر جمعیت سرریز در مناطق 17، 18، 16، 15 و 20 است، نباید در منطقه یک ساخت‌وساز انجام دهیم. ما باید ساخت‌وساز را در حوزه‌ای تشویق و تبلیغ کنیم و کارش را اقتصادی‌تر کنیم که نیاز مردم است. اگر اتفاقاتی را که دنبال می‌کنیم در حوزه‌هایی که مردم نیاز به مسکن دارند، نیاز مسکنی که با توان مردم بتواند پاسخگو باشد و باید در همان محدوده که زندگی می‌کند ظرفیت ایجاد کنیم. کسانی که در شهرداری تهران این تصمیمات را می‌گیرند باید یک‌بار گذشته این کار را مرور کنند و تاریخچه این کار را ببینند که چطور رونق ایجادشده است. مسیر ایجاد رونق در ساخت‌وساز این است که فرمول ساخت‌وساز اقتصادی شود و اگر این‌طور شد دیگر نیاز نیست کسی به کسی بگوید این کار را بکند و مردم در اطراف خودشان پول‌هایشان را باهم جمع می‌کنند و یک کلونی می‌شوند و یک زمین می‌خرند و ساخت‌وساز می‌کنند به‌شرط این‌که اقتصادی باشد. وقتی در بخشی از تهران سه‌طبقه و در بخشی چهار طبقه مجوز می‌دهند این اقتصادی نیست و نمی‌توانند به مردم بگویند سه چهار طبقه بسازند و با هر زبانی بگویند مردم نمی‌پذیرند چون زبان اقتصاد گویاتر است. در کار ساخت‌وساز باید زبان اقتصاد پاسخگو باشد و هیچ زبان دیگری حتی زبان زور نمی‌تواند در کار ساخت‌وساز هیچ کاری انجام دهد و باید زبان ساخت‌وساز زبان اقتصاد شود و خواسته‌هایی که دارند به مدیریت شهری بگویند و مدیریت شهری این خواسته‌ها را در کنار کار اقتصادی بخش خصوصی بیاورد و روی خواسته‌های کیفیت‌بخشی به شهر نیز کار کند.

 وی معتقد است : اگر می‌خواهند ساخت‌وساز در شهر راه‌اندازی شود باید، ببینیم حداقل اقتصاد ساخت‌وساز کجاست و آن را رعایت کنیم و سپس به کسی که کار قوی‌تر انجام می‌دهد امتیازات بیشتری بدهیم.   در سال‌های 91، 92 و 93 چون تازه طرح تفصیلی ایجادشده بود و قبل از آن در شهر به تجاری واداری جواز نمی‌دادند عده‌ای از سرمایه‌گذاران ساخت‌وسازهای حجیم کردند و تجاری اداری ساختند و الآن شهر از تجاری اداری پرشده و ظرفیت ندارد. الآن باید در بخش مسکونی شهر را به شکلی دربیاوریم که اقتصادش پاسخگو باشد و مردم کف شهر بتوانند در ساخت‌وساز کار اقتصادی کنند.