به گزارش اکوایران، مناقشه‌ی هسته‌ای-تحریمی میان ایران و آمریکا حدود ۲۰ سال است که به طول انجامیده است. تأثیر تحریم‌های بی‌سابقه‌ی آمریکا بر سیاست و اقتصاد ایران قابل توجه و از جهاتی نیز به شدت آسیب‌رسان بوده است.

در حالی که شطرنج دیپلماسی هسته‌ای تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام به مراحل حساس و احتمالا پایانی خود نزدیک می‌شود، امواج.میدیا از سه صاحب‌نظر ایرانی دعوت به عمل آورده است تا در مناظره‌ای پیشگامانه در مورد این‌که آیا ایران باید گامی برای ساخت سلاح هسته‌ای بردارد، شرکت کنند.

حمزه غالبی تحلیلگر ایرانی ، فرشته صادقی روزنامه‌نگار مستقر در تهران و خبرنگار سابق پرس تی‌وی و الجزیره‌، نظر نسبتاً همسویی دارند و معتقدند ایران باید گام‌های جدی برای ساخت [و یا امکان ساخت] سلاح هسته‌ای بردارد.

اما تریتا پارسی نویسنده‌، بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکایی ومعاون اجرایی اندیشکده کوئنسی (مؤسسه کوئنسی برای حکمرانی مسئولانه)، بر این باور است که عایدی احتمالی چنین اقدامی در مقابل ریسک‌های بالقوه آن اندک، و در نهایت برخلاف منافع ملی ایران است.

در ادامه، اظهارات این ۳ تحلیلگر در پاسخ به این پرسش کلیدی که «آیا ایران باید گامی برای ساخت سلاح هسته‌ای بردارد یا خیر؟» را بخوانید.

حمزه غالبی

بله. انتخاب ابزار دفاعی یک انتخاب ارزشی یا اخلاقی نیست، بلکه بر اساس ضرورت و نوع تهدید تعیین می‌شود.

میزگرد

تداوم جنگ اقتصادی آمریکا و تهدید نظامی اسراییل، برای ایران به منظور دفاع از ثبات و امنیت خود، راهی جز مسلح شدن به سلاح هسته‌ای باقی نگذاشته است. این‌که ایران تا چه اندازه به سمت تسلیحاتی‌شدن پیش خواهد رفت، به تصمیم آمریکا بستگی دارد. در مسیر فعلی، ایران انتخابی جز هسته‌ای شدن ندارد.

تنها راه برای متوقف‌کردن جنگ اقتصادی آمریکا و ایجاد امکان گفتگوهای دیپلماتیک واقعی، پُر هزینه‌کردن ادامه‌ی محاصره علیه ایران و در عین حال حذف گزینه‌ی نظامی آمریکا از روی میز مذاکره است. تنها یک سلاح هسته‌ای ایرانی می‌تواند این اهداف را دست‌یافتنی کند.

پس از هشت سال تلاش برای کاهش تنش با غرب در دوره‌ی حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین میانه‌رو (۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰)، که امضای برجام را نیز در پی داشت، اوضاع به جایی رسید که در هنگامی که روحانی مسئولیتش را تحویل می‌داد ایران با تحریم‌های بیشتری نسبت به زمان آغاز به کار وی مواجه بود. بنابراین نتیجه‌ی توافق هسته‌ای و محدودیت‌های آن، فقط تحریم‌های بیشتر، ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی و تهدیدهای علنی و آشکار به حمله‌ی نظامی به صورت روزانه بوده است.

 

فرشته صادقی

ممکن است افکار عمومی به نفع ساخت بمب تغییر کند، اما سیاستمداران سیاست‌های رسمی را دنبال می کنند.

ایران نباید سیاست دفاعی خود را به سیاست‌های آمریکا گره بزند. تصمیم احتمالی واشنگتن به لغو تحریم‌ها یا بازگشت به تعهدات برجامی‌اش، نباید برنامه‌های آتی تهران برای صنعت هسته‌ای و یا حتی برنامه‌ی تسلیحاتی‌اش را تحت تأثیر قرار دهد، چراکه دولت‌های متوالی آمریکا نشان داده‌اند که نسبت به معاهدات بین‌المللی و توافق‌های متقابل قابل اعتماد نیستند.

من در داخل ایران، شاهد تغییراتی ملایم در افکار عمومی به نفع ساخت کلاهک‌های هسته‌ای هستم. درخور توجه است که به نظر نمی‌رسد این موضع‌گیری‌ها در راستای عقاید حزبی، با همان دو دستگی معمول اصلاح‌طلبان در برابر محافظه‌کاران باشد. بلکه مردم صرف نظر از گرایش‌ها یا وابستگی‌های سیاسی، نظرات خود را دارند.

با این حال، مقامات ایرانی پیرو خط رهبر ایران هستند که از مدت‌ها پیش فتوای منع سلاح‌های هسته‌ای را صادر کرده‌ است.  به هر حال، غرب می‌تواند مطمئن باشد که ایران با فتوای آیت‌الله خامنه‌ای به دنبال ساخت بمب نخواهد رفت.

 

تریتا پارسی

خیر. بمب به تحریم‌ها یا خطر بروز جنگ پایان نمی‌دهد و منطقه‌ی هسته‌ای‌شده به ضرر ایران خواهد بود.

Trita+Parsi+_+NIAC_+تریتا+پارسی_+نایاک

با توجه به خروج ترامپ از برجام و تصمیم بایدن مبنی بر حفظ تحریم‌های ترامپ به جای پیوستن بی‌درنگ به توافق -همراه با نارضایتی از این‌که ایران دائماً با تهدید جنگ، ترور و خرابکاری اسرائیل مواجه است- بسیاری از ایرانیان از خود می‌پرسند: اگر ایران همین حالا هم دارد بهای داشتن سلاح هسته‌ای را می‌پردازد، و در عین حال به عنوان یک قدرت غیر هسته‌ای مورد تهدید و مجازات قرار می‌گیرد، آیا ساخت بمب هسته‌ای غرب را مجبور به مذاکره‌ی جدی و توقف تهدیدات و تحریم‌های خود نمی‌کند؟ این سؤال قابل درک است. ترامپ در حالی که به دنبال تغییر رژیم در ایران بود، با کره‌ی شمالی مجهز به سلاح هسته‌ای مذاکره کرد.

با این حال، تحریم‌های آمریکا علیه کره‌ی شمالی همچنان ادامه دارد. ساخت بمب هسته‌ای، به پیونگ یانگ این قدرت را نداد که از ویرانی تحریم‌ها فرار کند یا احتمال جنگ را از بین ببرد. از طرفی، از آن رو که هزینه‌ی سیاسی این‌که واشنگتن کره‌ی شمالی را به عنوان یک قدرت هسته‌ای بپذیرد بسیار بالاست، چندین رئیس‌جمهور متوالی تصمیم گرفتند که این انسداد را به درازا بکشانند؛ و این خلاف چیزی است که تهران به دنبال آن است.

از این گذشته، شرایط ژئوپلیتیک کره‌ی شمالی متفاوت است. اگر ایران مسلح شود، احتمالاً چندین همسایه‌اش از ترکیه گرفته تا عربستان سعودی و حتی شاید کشورهای کوچک‌تر نیز، همین مسیر را پی خواهند گرفت. در خاورمیانه‌ی هسته‌ای، ایران برتری متعارف طبیعی‌اش را -که ناشی از جمعیت، وسعت و منابعش است- به علت تأثیرات زنجیروار تصمیم خود برای هسته‌ای‌شدن نابودشده خواهد یافت. اثرات مخرب ژئوپلیتیکی بلندمدت چنین اقدامی، گسترده و قابل توجه است.

 

حمزه غالبی

تاریخ نشان داده است که سلاح‌های هسته‌ای منجر به کاهش تنش‌ می‌شوند و خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نیست.

ادعاهای آقای پارسی خلاف واقعیات تاریخی است و قبلاً آزموده شده است. اولاً، تسلیحات هسته‌ای معمولاً تنش‌ها را کاهش می‌دهند؛ نمونه‌ی آن کاهش تنش‌هایی است که ایالات متحده، روسیه، هند و چین با آن درگیر بودند. تنش‌ها در خاورمیانه تا حدودی به این دلیل رو به افزایش است که ایالات متحده با حمایت یکجانبه‌ی خود از اسرائیل، توازن قوا در منطقه را برهم زده است. بنابراین، برخلاف اظهارات آقای پارسی، زمانی که ایران -مانند اسرائیل- سلاح هسته‌ای داشته باشد، تعادل قدرت و ثبات منطقه‌ای حفظ خواهد شد. شایان ذکر است، علاوه بر اسرائیل و پاکستان که به سلاح هسته‌ای مجهز هستند، ترکیه نیز با کشورهایی که دارای تسلیحات هسته‌ای هستند، در یک پیمان نظامی قرار دارد.

دوم این‌که تلاش‌ها برای تضمین خلع سلاح ایران و ایجاد اعتماد به طرف متخاصم قبلاً مورد آزمایش قرار گرفته‌اند. در پی مذاکرات مستقیم با ایالات متحده که منجر به برجام شد -که تضمین‌ این‌که سازمان‌های بین‌المللی بر برنامه‌ی هسته‌ای ایران نظارت خواهند کرد را نیز در بر داشت- رئیس‌جمهور سابق حسن روحانی، سمت خود را با تحریم‌هایی بیشتر نسبت به دوره‌ی محمود احمدی‌نژاد، ترک کرد. راه حل پیشنهادی آقای پارسی تنها منجر به تحریم‌های بیشتر شده است.

سوم، در حالی که پرونده‌ی کره‌ی شمالی با ایران متفاوت است، آنچه پیونگ یانگ را به دستیابی به سلاح هسته‌ای ترغیب کرد، تحریم‌ها و تهدیدهای ایالات متحده بود -دلایلی‌ مشابه این‌که که چرا ایالات متحده برای ایران چاره‌ای جز ساخت سلاح هسته‌ای باقی نگذاشته است.

 

فرشته صادقی

داشتن بمب کمک می‌کند سختی‌هایی که مردم ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا کشیده‌اند، توجیهی پیدا کند.

میزگرد

ایران باید بمب هسته‌ای داشته باشد،  یا دست کم از دانش و همچنین اورانیوم غنی‌شده‌ی کافی بهره‌مند باشد، تا بتواند اگر بخواهد در کوتاه‌ترین زمان آن را بسازد.

اگر کسی این سؤال را چند سال قبل از من می‌پرسید، می‌گفتم "خیر". و استدلال می‌کردم که ما به سلاح هسته‌ای نیاز نداریم، چراکه ایران در طول تاریخ هرگز نه جنگی را آغاز کرده‌، نه دست به اشغال یا حمله به کشور دیگری زده‌ و نه در نسل‌کشی دست داشته‌ است.

تجربه‌ی تلخ جنگ با عراق طی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷، که از سوی دیکتاتور سابق عراق، صدام حسین بر ایران تحمیل شد، نشان داد که ملت صلح‌طلب بودن، لزوماً به این معنا نیست که کشورهای دیگر نیز همین نگاه را دارند.

دو دهه‌ حسن نیت در تعامل با غرب، برای اثبات ماهیت صلح‌آمیز برنامه‌ی هسته‌ای کشور، چیزی جز جنگ اقتصادی، تحریم و فشار و غیره برای ایران به ارمغان نیاورده است.

داشتن بمب هسته‌ای باعث می‌شود ایرانی‌ها فکر کنند که تمام سختی‌هایی که بابت تحریم‌های آمریکا متحمل شده‌اند ارزشش را داشته است. همچنین، سنگینی کفه‌ی ترازوی قوای منطقه‌ای، دیگر به سمت اسرائیل ِ مجهز به سلاح هسته‌ای، که سال‌ها در روز روشن حملات و ترورهایی را در داخل ایران ترتیب داده است، نخواهد بود.

افزون بر این، اگر ایران به بمب مجهز باشد، اسرائیل و دیگر کشورها وادار می‌شوند تا پیش از بحث در مورد حمله‌ی نظامی علیه ایران، همه‌ی جوانب را بسنجند.

 

تریتا پارسی

شاید ایران باور داشته باشد که به اهرم‌های فشار بیشتری نیاز دارد، اما بمب، این کشور را تنها در دام چرخه‌ای منفی می‌اندازد.

خانم صادقی چند نکته‌ی مهم را مطرح کرده‌اند. من معتقدم این‌که تعامل با غرب به تحریم‌ها، فشارها یا تهدیدهای جنگ پایان نداده، بسیاری را در ایران ناامید کرده است.

با این حال بعید است یک بمب باعث شود ایرانی‌ها فکر کنند سختی‌هایی که کشیده‌اند ارزشش را داشته است. فرض این استدلال آن است که یک سلاح هسته‌ای به سختی‌ها پایان می‌دهد و در نتیجه فداکاری‌های قبلی را ارزشمند جلوه می‌دهد. همان‌طور که مثال کره‌ی شمالی نشان می‌دهد، می‌ترسم این فرض نادرست باشد.

و در حالی که خانم صادقی به درستی اشاره کردند که بمب ایران، از وزن اسرائیل در معادلات منطقه‌ای می‌کاهد، واقعیت این است که سلاح هسته‌ای به جای کاهش فشار، احتمالاً معادلات را بیشتر علیه جمهوری اسلامی رقم می‌زند.

علاوه بر این، سابقه‌ی تاریخی نشان می‌دهد که یک بمب به خرابکاری و ترور اسرائیل در ایران پایان نمی‌دهد. در واقع، چنین فعالیت‌هایی بین قدرت‌های هسته‌ای در طول جنگ سرد ادامه یافت. در نهایت، در حالی که تهدیدهای جنگ ممکن است پایان یابد -حتی با این‌که این امر در مورد کره شمالی محقق نشده است- جنگ اقتصادی احتمالاً به درازا خواهد کشید.

سر انجام، یک راه حل مذاکره‌شده مورد نیاز است. ایران ممکن است بر این باور باشد که به اهرم‌های بیشتری نیاز دارد، اما همان‌طور که ایالات متحده در کنار گذاشتن تحریم‌های خود با مشکلات جدی مواجه است -چنان‌که انگار این تحریم‌ها به خودی خود هدف هستند- ایران ممکن است در صورت ساخت بمب، خود را در تله‌ای مشابه بیابد.

خیال واهی حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران