به گزارش اکوایران، در حالی که واشنگتن آماده ارسال 40 میلیارد دلار کمک نظامی دیگر است و اروپا هم تحریم نفتی روسیه را دنبال می کند، هدف نهایی غرب هنوز نامشخص است. «پایان بازی در اوکراین چیست؟» موضوع گفتگویی است که اما اشفورد، کارشناس ارشد مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک، و متیو کرونیگ، معاون مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک با یکدیگر داشته‌اند که نشریه فارین پالیسی اقدام به انتشار آن کرده است.

اکوایران این گفتگو را در دوبخش ترجمه کرده که بخش اول آن با عنوان «پوتین جنگ را تا کجا ادامه می‌دهد؟» پیش از این منتشر و در ادمه بخش دوم و پایانی آن منتشر می‌شود:

چین مهم تر است یا اروپا؟

اما اشفورد: آیا اروپا مهم‌تر از چین است؟ صرف 40 میلیارد دلار در اروپا، همراه با تعهد به حضور مستمر 100000 سرباز آمریکایی در این قاره برای اطمینان از این‌که جنگ به فراتر از مرزهای اوکراین کشیده نمی‌شود، در تغییر تمرکز ایالات متحده به چینِ در حال رشد چندان مفید نیست و این باعث روند معکوس در اهداف تعریف شده است.

متیو کرونیگ: ایالات متحده و متحدان رسمی آن در ناتو می‌توانند به طور هم‌زمان با چین و روسیه مقابله کنند. بنابراین من مایلم که کی‌یف به تضعیف روسیه با حمایت غرب ادامه دهد. این‌که اتحادیه اروپا و گروه هفت تحریم کامل نفت روسیه را تا پایان سال پیشنهاد کردند در همین راستاست.

تردید در تاثیرگذاری تحریم نفت روسیه؛ اشتباه جنگ اول را با پوتین تکرار نکنید!

اما اشفورد: بله، چینی‌ها و روس‌ها اکنون که مقدونیه شمالی هم عضو اتحادیه شده احساس نگرانی دارند. اما فراموش نکنید که برخی از متحدان آمریکا -مانند مجارستان- احتمالاً تلاش برای تحریم نفت را مسدود می‌کنند. من فکر می‌کنم که شما تأثیر حریم نفتی توسط اتحادیه اروپا را بیش از حد ارزیابی می‌کنید.

روس‌ها در عوض فروش نفتی به اروپا، به دنبال مشتریان آسیایی –از جمله در هند و روسیه- خواهند رفت. شاید حتی آن را با تخفیف بفروشند، اما صدمه چندانی به آن‌ها نخواهد زد. همین الان هم روس‌ها با قیمت‌های پائین‌تری نفت شان را به هند و چین می‌فروشند. این معامله خوبی است که نمی‌توان به راحتی از آن صرف‌نظر کرد. من با تحریم نفت توسط اتحادیه اروپا مخالف نیستم، اما فکر نمی‌کنم در درازمدت بر روسیه تأثیرگذار باشد.

متیو کرونیگ: برای جهان آزاد هم‌چنان سودمند است که برای تقویت اقتصاد خود به یک دیکتاتور وابسته نشوند. این به جنون آلمان، ایتالیا و سایرین برای تامین مالی ماشین جنگی روسیه پایان می‌دهد. در حالی که ممکن است از نظر اقتصادی به روس‌ها آسیب چندانی وارد نکند، اما در هر حال ضربه‌ای به آن‌هاست و از نظر دیپلماتیک آن‌ها را منزوی می‌کند.

امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، هفته گذشته گفت ما باید از جنگ جهانی اول درس بگیریم و در مجازات روسیه شدت عمل نشان ندهیم. اما من تصور می‌کنم درس نیمه اول قرن بیستم این نیست که کشورهای پیروز نباید آلمان را زمین‌گیر می‌کردند، بلکه آن‌ها باید آلمان‌ها را خیلی سریع به عقب می‌راندند. بیایید این اشتباه را با پوتین تکرار نکنیم.

درس‌های جنگ اول

اما اشفورد: شما استدلال می‌کنید که درس اصلی معاهده ورسای این بود که به اندازه کافی با آلمان سخت‌گیری نشد. اما باید به خاطر داشت برخلاف معاهده پاریس، که به دور قبلی جنگ‌های قدرت‌های بزرگ پایان داد -و در واقع دولت بازنده فرانسه را در نظم جدید اروپایی ادغام کرد- معاهده ورسای عمدا آلمان را از سیاست اروپا بیرون راند و آلمانی‌ها را ملزم به پرداخت غرامت‌های بسیار شدید می‌کرد که از نظر جان مینارد کینز، اقتصاددان شهیر، ممکن بود باعث فروپای کل اقتصاد اروپا شود و آلمانی‌ها را ملزم به غیرنظامی شدن و تسلیم شدن در برابر اشغال برخی از سرزمین‌ها کرد.

خشم ناشی از معاهده ورسای مستقیماً به ظهور نازی‌ها منجر شد. بنابراین من فکر می‌کنم که ماکرون منطقی سخن گفته است، هرچند که می‌توانست عبارات بهتری به کار برد. آن‌چه او می‌گوید بسیار ساده است: ما می‌خواهیم این جنگ با صلحی قابل زندگی برای هر دو طرف پایان یابد، زیرا از تاریخ آموخته‌ایم که صلح ناسازوار به سادگی به جنگ آینده منجر می شود.

متیو کرونیگ: استدلال من این است که جنگ جهانی دوم به این دلیل سخت‌گیری‌های معاهده ورسای برای آلمان ایجاد نشد، بلکه علت این بود که قدرت‌های مسئول با تجهیز مجدد نازی‌ها و از سرگیری تلاش‌های تهاجمی قبلی آلمان برای تسخیر اروپا، سرگردان شدند. اما حدس می‌زنم اکثر خوانندگان ما برای برداشت‌های تجدیدنظرطلبانه درباره جنگ جهانی دوم اینجا نیستند. نظر من این بود که جهان آزاد باید همزمان با روسیه و چین برخورد کند.

رفتار چین در مواجهه با همه‌گیری کووید نشان می‌دهد چین، مانند روسیه، یک خودکامگی عمیقاً معیوب است که تصمیمات بدی می‌گیرد. رئیس جمهور شی جین پینگ، مغرور از رشد اقتصادی و ژئوپلیتیکی چین، در تلاشی دن‌کیشوت‌وار برای رسیدن به یک هدف دست نیافتنی یعنی صفر کردن موارد کووید-19 حرکت می‌کند. من می‌ترسم که تصمیم گیری نادرست مانند این نیز می تواند منجر به یک جنگ خطرناک علیه تایوان شود.