به گزارش اکوایران، مذاکرات احیای برجام با مانع جدیدی مواجه شده است که عبور از آن برای دو طرف دشوار به نظر می رسد.  تریتا پارسی، تحلیلگر مسائل منطقه ای و ایران، با انتشار یادداشتی با عنوان «بدون توافق هسته ای با ایران، جنگ محتمل است» در پایگاه تحلیل رسپانسیبل استیتکرفت، استدلال کرده عدم تفاهم بر سر این مسئله چه مخاطرات هولناکی می تواند در پی داشته باشد.

زورآزمایی نمادین

به گزارش اقتصادنیوز، علیرغم اظهارات همه طرف‌ها مبنی بر اینکه مذاکره‌کنندگان به امضای توافق «بسیار نزدیک» هستند، مذاکرات هسته‌ای به ظاهر پایان‌ناپذیر با ایران، با یک مانع دیگر مواجه شده است.

موضوع اصلی مورد مناقشه کنونی، درخواست ایران مبنی بر خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان های تروریستی خارجی ایالات متحده (FTO) است. هر چند حذف این نهاد از فهرست مذکور پیامدهای عملی کمی در پی خواهد داشت، اما چالش کلیدی بایدن با تجدید توافق هسته ای را آشکار کرد: آیا هزینه سیاسی تضمین این توافق بیشتر از هزینه مرگ آن است؟

روشن است که حذف از این فهرست برای هر دو طرف تنها مسئله ای نمادین است. همانطور که اسفندیار باتمانقلیج نشان داده، حضور در این فهرست تنها یکی از راه های تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است -ضمن این که طبقه بندی این نهاد به عنوان یک سازمان تروریستی تنها از طریق حضور در این فهرست انجام نشده است.  در واقع ایرانی ها با خروج از این فهرست نفعی عملی نمی برند و آمریکا نیز متحمل ضرر ملموسی نخواهد شد.

نبرد از گوشه رینگ

اما از نظر سیاسی، هم تهران و هم واشنگتن بی جهت خود را در گوشه رینگ قرار داده اند. در نشست دوحه در قطر طی هفته گذشته، کمال خرازی، وزیر امور خارجه سابق و مشاور فعلی رهبر ایران، تاکید کرد که برای موفقیت مذاکرات هسته ای، سپاه «قطعاً باید» از فهرست FTO حذف شود. 

به طور مشابه، این موضوع فضایی را برای مخالفان برجام در سنای ایالات متحده ایجاد کرده است، جایی که نیاز به حمایت حداقل 41 سناتور وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که قطعنامه عدم تایید توافق شکست بخورد (به نظر می رسد در هر صورت، کنگره توافق احیا شده را تحت قانون بازنگری توافق هسته ای ایران در سال 2015 بررسی کند).

اما از آنجایی که مخالفت با خروج سپاه از فهرست مذکور، فارغ از پیامدهای عملی آن، در حال افزایش است، حامیان این توافق در کنگره بیم دارند که دولت بایدن بیش از حد بر هزینه‌های سیاسی چنین اقدامی تمرکز می‌کند، و این در حالی است که آنها هزینه‌های مرگ برجام را به دلیل یک موضوع اساسا نمادین، دست کم می‌گیرد.

خطر بالای تشدید تنش‌ها

مواضع اخیر بازیگران منطقه‌ای و ایالات متحده این گمانه را افزایش داده است که خطر تشدید تنش به سمت یک رویارویی نظامی بیشتر از آن چیزی است که بسیاری در واشنگتن تصور می‌کنند.

بسیار بعید است که در صورت شکست مذاکرات وین، تهران از گسترش برنامه هسته ای خود خودداری کند. دولت بایدن قبلاً به صراحت ادعا کرده که تحت چنین سناریویی، چاره ای جز افزایش فشار بر ایران نخواهد داشت. یکی از راه ها محکومیت ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل است. در این صورت، منابع ایرانی تهدید کرده اند که تهران همه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را اخراج و دسترسی به سایت های هسته ای ایران را منع می کند.

در شورای امنیت سازمان ملل، روسیه احتمالا هر قطعنامه جدیدی علیه ایران را وتو خواهد کرد. با این حال، اعضای اتحادیه اروپا ممکن است پس از آن با اعمال مکانیزم اسنپ بک تحریم‌هایی را که در قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل ارائه شده است، اعمال کنند، قطعنامه‌ای که برجام را در سال 2015 تأیید و الزام‌آور کرد. در این صورت نه روسیه و نه چین نمی توانند قطعنامه فوری را وتو کنند، بنابراین تهران را بار دیگر مشمول تحریم های فصل 7 شورای امنیت سازمان ملل می کنند.

به گفته ناصر هادیان، یکی از دانشگاهیان برجسته ایرانی که با مقامات دولتی هم در ارتباط است، تهران از قبل برای این سناریو برنامه ریزی کرده است و با اعلام قصد خود برای خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای (NPT) پاسخ خواهد داد. پس از یک دوره 3 ماهه، ایران دیگر به هیچ یک از محدودیت هایی که معاهده بر ایران تحمیل می کند، متعهد نخواهد بود، از جمله تعهد به عدم ساخت سلاح هسته ای. به گفته هادیان، در آن مقطع، ایران در نظر دارد سیاست «ابهام خلاقانه» را اتخاذ کند، که مشابه موضع «ابهام استراتژیک» اسرائیل است. بدون دسترسی مستقیم یا آگاهی به برنامه هسته‌ای ایران، دنیا در ابهام عمیقی پیرامون برنامه هسته ای ایران فرو می رود.

نیازی به گفتن نیست که واشنگتن چنین اقدامی از سوی ایران را به عنوان یک تحریک و تشدید تنش بزرگ - شاید بی سابقه- تلقی خواهد کرد. [...واکنش‌های دوطرف در این باره می‌تواند خطرناک باشد، حتی می‌تواند از کنترل خارج شود.]

گزینه های محدود بایدن

حتی اگر ایالات متحده برای فشار بر ایران از مسیر سازمان ملل هم اجتناب کند، گزینه های دیگرش برای فشار بر ایران نیز خطرات تشدید تنش قابل توجهی دارد. یکی از گزینه هایی که بایدن در اختیار دارد این است که کشتی های جنگی ایالات متحده تانکرهای نفت ایران را در دریاهای آزاد رهگیری و مصادره کنند و سپس محموله های آنها را بفروشند تا درآمد صادراتی ایران را بدون کاهش عرضه جهانی نفت محدود کنند. در حالی که توصیف این موضوع به عنوان چیزی غیر از دزدی دریایی دشوار است، اما دور از تصور نیست: دولت بایدن قبلاً یکی از این نفتکش ها را مصادره کرده، نفت را فروخته و درآمد حاصل از آن را نگه داشته است.

با در نظر گرفتن گزینه های محدود بایدن در مورد اعمال تحریم های جدید، این یک ابزار آشکار برای اعمال فشار جدید خواهد بود. تهران در حال حاضر ۲۵ میلیون بشکه نفت در مخازن اجاره ای ذخیره می کند. با فروش نفت بین 90 تا 110 دلار در هر بشکه، این مقدار تقریباً چیزی بین 2.3 تا 2.7 میلیارد دلار یا تقریباً نیمی از وجوه ایرانی است که در حال حاضر در بانک های خارجی مسدود شده است. استفاده از چنین گزینه ای به احتمال زیاد ایران را به واکنش متقابل تحریک می کند. این می تواند شامل حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق باشد که دولت بایدن احتمالاً آن را به عنوان اعلان جنگ تلقی می کند، حتی اگر توسط شبه نظامیان عراقی همسو با ایران انجام شود و نه خود ایران.

مزایای امید به احیای برجام

... اجتناب ناپذیر بودن این سناریوها را نمی توان فرض کرد. با این حال، آنچه واضح به نظر می رسد این است که در صورت فروپاشی برجام، نه ایران و نه ایالات متحده نمی توانند فشار بر دیگری را افزایش دهند، مگر این که خطر تشدید تنش خطرناک، از جمله درگیری نظامی را در نظر داشته باشند. دلیل اصلی عدم وجود چنین تنش‌هایی در حال حاضر دقیقاً به این دلیل است که امید به احیای برجام است.

در نتیجه، ناکامی در احیای توافق هسته‌ای به احتمال زیاد منجر به تشدید غیرقابل پیش‌بینی و احتمالاً غیرقابل کنترل تنشها- و مطمئناً افزایش سرسام‌آور قیمت‌های نفت و گاز- تنها چند ماه قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای در نوامبر خواهد شد. هزینه های سیاسی -برای هر دو دولت- بسیار زیاد خواهد بود. هزینه‌های سیاسی خروج از فهرست سپاه پاسداران یا کنار گذاشتن تقاضای خروج از فهرست، برای ایالات متحده و ایران، در مقایسه، کمرنگتر است.