رویکرد برون‌‌گرا در اقتصاد به معنای بهره‌برداری حداکثری از فرصت‌های موجود در تجارت‌جهانی است. استفاده بهینه از دانش و سرمایه جهت موفقیت در بازارهای جهانی است. موج اول جهانی شدن یا برون‌گرایی با مناسبات تحکم‌آمیز بر منابع طبیعی کشورها آغاز و با پایان جنگ‌جهانی دوم، وارد دوره جدیدی شد. بعد از جنگ جهانی دوم، شیوع اندیشه‌های کمونیستی و فاشیستی در کشورهای درحال توسعه به معضلی برای دنیا تبدیل شد. در این میان آمریکا پیش‌قدم بود که حتی بخشی از بازار خود را در اختیار کشورهای دیگر قرار دهد. در نتیجه برون‌گرایی از دل کشورهای درحال توسعه ظهور کرد. و موج دوم جهانی شدن را با محور صادرات‌گرایی شکل داد. اقتصاد نوظهور در کشورهای جنوب و شرق آسیا شکل گرفت. اقتصادی که آن‌ها را از کشورهای درحال‌توسعه به کشورهای صادرات‌محور  تغییر داده است. در واقع جریانی شکل گرفت که کالاهای نهایی در این کشورها تولید شده و به همان کشورهای توسعه یافته که مبدع موج اول جهانی شدن بوده‌اند، فروخته شود. در این بخش مسعود نیلی به توضیح و تفسیر افت و خیز برون‌گرایی در جهان پرداخته است.