به گزارش اکوایران مروان بشاره، تحلیلگر ارشد سیاسی در الجزیره و استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس در مطلبی با عنوان «چرا ایران ممکن است به یک کشور هسته ای نهفته تبدیل شود» نوشته است: چشم‌انداز تاریک مذاکرات هسته‌ای وین می تواند خاورمیانه را به هلاکت برساند.

دژاوو

راند هفتم مذاکرات هسته ای ایران [مانند مذاکرات سال ۲۰۱۵] در هتل کوبورگ وین در حالی برگزار شد که همه چیز مانند یک دژاوو به نظر می‌رسید؛

ایالات متحده درباره تحریم‌های سخت‌تر هشدار می‌دهد، اسرائیل لفاظی‌های تهدیدآمیز خود را تکرار می‌کند، اروپایی‌ها خواهش و ترغیب می‌کنند، اعراب از حاشیه با نگرانی نظاره‌گر هستند، و ایران ضمن تسریع غنی‌سازی اورانیوم خود با تاکتیک‌های ترکیبی، اهرم فشار خود را در مذاکرات تقویت کند.

با این تفاوت که این بار به نظر می‌رسد به لطف رئیس جمهور سابق ایالات متحده، دونالد ترامپ، و مغز متفکر او در خاورمیانه، بنیامین نتانیاهو، ایران در آستانه هسته‌ای، دیپلماسی در آستانه شکست، و میدان در معرض اشتباهات محاسباتی منجر به فاجعه قرار دارد. به علاوه اینکه تبدیل شدن ایران به یک کشور هسته‌ای نهفته، محتمل است.

JCPOA

به هر حال، این ترامپ بود که تصمیم گرفت توافقنامه بین‌المللی 2015 را به رسمیت نشناسد. پس از محکوم کردن مکرر آن به عنوان "افتضاح" و "فاجعه بار"، او در سال 2018 آن را بر اساس ادعاهای غیرمستند و نامربوط رها کرد. بدتر از آن، ترامپ تحریم‌های سخت و جدیدی را علیه ایران اعمال کرد، از جمله تحریم‌های ثانویه علیه طرف‌های ثالث که با این کشور تجارت می‌کنند، و دستور ترور ارشد‌ترین ژنرال آن، [شهید] قاسم سلیمانی را صادر کرد.

برنامه هسته‌ای ایران که در جعبه بود، از همه جهات بیرون زد. مهمتر از همه، این کشور برنامه غنی سازی اورانیوم خود را تمدید کرد و آن را بیش از پیش به سطح آستانه هسته‌ای نزدیک کرد.

بایدن به طمع بهره‌برداری از تحریم‌های ترامپ به دام افتاد

پس از روی کار آمدن جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در ژانویه، او از فرصت اندک در نیمه اول سال زمانی‌که حسن روحانی، رئیس جمهور عملگرا و وزیر خارجه‌اش جواد ظریف هنوز مسئولیت داشتند، استفاده نکرد.

بایدن به جای رد سیاست‌های سلف خود و بازگرداندن توافق به مسیر خود -همانطور که وعده‌اش را داده بود- به طمع بهره‌برداری از تحریم‌های ترامپ به دام افتاد. هراس از تقابل بیشتر با مخالفان داخلی، بهانه موجهی است، اما واقعیت این است که سیاست او برای سوء استفاده از تحریم‌های ترامپ در راستای وادار کردن تهران به پذیرش شرایط جدید (توافق قوی‌تر و طولانی‌تر) بود که نتیجه معکوس داشت.

Iran centrifuge components are escalating tensions ahead of the resumption of talks to restore the 2015 nuclear deal, known as the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA).

یک برجامِ فروپاشیده، یک پلنB شکست‌خورده

بایدن از ۲۰ ژانویه در کاخ سفید مستقر شد و در همان روز دستورهای اجرایی مختلفی را صادر کرد اما تا نزدیک به ۳ ماه بعد هیچ اقدام عملی و ملموسی درباره پرونده هسته‌ای ایران نداشت و علی‌رغم فوریت‌های آشکار آن، تنها در آوریل بود که مذاکرات وین آغاز شد. با وجود فرصت اندک با برگزاری ۶ دور مذاکره در ۳ ماه، پیشرفت‌های قابل توجهی حاصل شد و نتیجه آن تفاهم بر سر پیش‌نویس یک توافق بود که با وجود اختلاف در چند موضوع کلیدی به استناد اظهارات رسمی دیپلمات‌های ارشد تا وزرای کشورهای حاضر و حتی رئیس‌جمهور روحانی، «تا حصول توافق نهایی، راه چندانی نمانده بود». اما با انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در ژوئن، پروسه احیای برجام تعلیق شد.

* تعمیق بی‌اعتمادی + تشدید انتظارات = مرگ برجام

در ماه آگوست، ابراهیم رئیسی، روحانی محافظه کار به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد. و امروز، تهران اصرار دارد که بازگشتش به توافق مشروط به لغو «همه تحریم‌های» اعمال شده پس از سال ۲۰۱۷ توسط دولت بایدن است (چه مرتبط با هسته‌ای باشد چه نباشد)، انتظار دارد واشنگتن تضمین‌های لازم را ارائه دهد تا هیچ دولتی در آینده نتواند دوباره از این توافق دست بکشد، و قبل از هر اقدامی برای بازگشت به محدودیت‌های توافق، منتظر راستی آزمایی لغو مؤثر و کامل تحریم‌ها خواهد بود. تهران همچنین هرگونه بحث درباره سیستم های موشکی و نقش منطقه‌ای خود را رد می کند.

به نوبه خود، واشنگتن از ایران انتظار دارد که به وضعیت قبلی بازگردد و اورانیوم غنی شده در سطوح بالا و سانتریفیوژهای قدرتمندی که پس از عبور از محدودیت‌های توافق تولید کرده‌اند را دفع کند. واشنگتن اصرار دارد که لغو تحریم‌های دیگر (موارد غیرهسته‌ای) تنها پس از آنچه «تغییر رفتار منطقه‌ای بی‌ثبات‌کننده ایران» خوانده، امکان پذیر است. آمریکا همچنین بر نیاز به یک توافق جامع تر و دائمی تر که مهار برنامه هسته‌ای ایران را تضمین کند، پافشاری می کند.

به طور خلاصه، از آنجایی که بی اعتمادی عمیق و انتظارات حداکثری است، بازگشت به توافق 2015 برای حل و فصل موضوع هسته‌ای کاملاً غیرمحتمل و به طرز وحشتناکی ناکافی به نظر می رسد.

 * پلن B = تقویت فشار دیپلماتیک + تشدید تحریم اقتصادی

به همین دلیل است که دولت بایدن در حال بررسی استفاده از طرح B است که شامل فشار دیپلماتیک قوی‌تر و تحریم‌های اقتصادی شدیدتر علیه ایران است.

اما باز هم این سیاستی است که بارها امتحان شده و شکست خورده است. با دانستن اینکه ایران می تواند غنی سازی اورانیوم خود را تا 90 درصد مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک کشور آستانه هسته ای شتاب بخشد، در حالی که دولت محافظه‌کار آن به افزایش «مقاومت اقتصادی» علیه امپریالیسم آمریکا مباهات می کند، استقرار مجدد یک سیاست شکست خورده برای چیست؟

اگر آمریکا با دقت بازی نکند، ممکن است مجبور شود به تنهایی این کار را انجام دهد. روسیه و چین با توجه به تنش هایی که با دولت بایدن دارند، به هیچ کمپین فشار جدید آمریکا علیه ایران نمی پیوندند. بعید است که اروپایی ها هم به آن ملحق شوند، بدون اینکه یک پایان بازی واقعی را در چشم‌انداز داشته باشند.

JCPOA

سابقه گزینه‌های روی میز و احتمال تصمیمات احمقانه

به همین دلیل است که ایالات متحده اخیراً هشدار داده است که "همه گزینه ها روی میز هستند". اما ما قبلاً همه این گزینه‌ها را در مورد طالبان در افغانستان شنیده بودیم و نگاه کنید که چگونه شد. ما همچنین شنیده‌ایم که در مورد اوکراین، تایوان، ونزوئلا، سوریه، کره شمالی و غیره چنین گزینه‌هایی زمزمه شده است.

برخی گزارش‌ها اکنون از برون‌سپاری گزینه جنگ توسط دولت بایدن به اسرائیل خبر می‌دهند و به تنها قدرت هسته‌ای منطقه چراغ سبز نشان می‌دهد تا علیه برنامه هسته‌ای ایران اقدام نظامی کند، که ممکن است به یک جنگ منطقه‌ای همه جانبه منجر شود.

سوابق نشان می دهد که ایالات متحده تمایل دارد به بهانه های واهی تصمیمات بدی بگیرد که منجر به نتایج وحشتناکی در خاورمیانه می شود، اما من شک دارم که هنوز به تصمیم احمقانه دیگری نزدیک شده باشیم. نه واشنگتن و نه تهران علاقه ای به چنین تقابل نظامی ندارند. استراتژی بایدن این است که تا حد زیادی از مناطق حساس خاورمیانه به طور نظامی جدا شود، نه اینکه به باتلاقی بدتر از جنگ عراق کشیده شود. رهبران ایران نیز نشان داده‌اند که مراقب‌اند ایران را وارد یک رویارویی نظامی با ایالات متحده نکنند.

به  همین دلیل است که واشنگتن در پیگیری راه حل دیپلماتیک خود پافشاری می کند، زیرا به خوبی می داند که ایران در حالی کهبه تلاش خود در وین ادامه می دهد، غنی سازی خود را شتاب می‌بخشد، و حتی در حال حاضر از مذاکره مستقیم با آمریکایی ها قبل از لغو تحریم ها خودداری می کند.

«نهفتگی»؛ تفاوت اساسی وین ۲۰۲۱ و ۲۰۱۵

مروان بشارة کارشناس برجسته مسائل آمریکا و خاورمیانه در بخش پایانی یاددشت خود، درباره احتمال دیگری گمانه‌زنی می‌کند و می‌نویسد در اینجا یک تفاوت اساسی بین وین 2015 و وین 2021 نهفته است.

تحلیلگر ارشد الجزیره مدعی است: تهران ممکن است دیگر مانند قبل از توافق 2015، تسریع غنی سازی خود را برای استفاده به عنوان اهرم فشار دنبال نکند، بلکه با هدف اینکه در عمل به یک کشور هسته ای نهفته تبدیل شود، به این پیشروی ادامه می‌دهد.

برای روشن شدن، یک کشور هسته ای نهفته، یک قدرت هسته ای نیست (سلاح هسته‌ای ندارد). چنین کشوری دارای دانش و منابع لازم برای تبدیل شدن سریع به یک قدرت هسته‌ای است؛ بسیار شبیه ژاپن که مانند ایران یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) است. برخلاف اسرائیل که عضو NPT نبوده و یک قدرت هسته‌ای (دارای تسلیحات اتمی)‌ است.

ایران هسته‌ای

منطبق بر موضع رسمی، واقع‌بینانه، و دست‌یافتنی‌تر از همیشه

نویسنده مدعی است در واقع ایران از مدت ها پیش می خواست مانند ژاپن باشد و پیشرفت آن را الگویی برای خود می‌دانند. تهران مدت‌هاست که این را یک استاندارد دوگانه می‌دانند که ژاپن می‌تواند چرخه سوخت هسته‌ای داشته باشد و سرخوشانه در NPT هم عضو بماند، اما ایران نمی‌تواند.

در این برهه از زمان، ایران ممکن است بیشتر علاقه مند باشد که به یک کشور هسته ای نهفته مانند ژاپن تبدیل شود تا یک قدرت هسته‌ای [تسلیحاتی] مانند هند، پاکستان یا اسرائیل. این نه تنها منطبق بر خط مشی رسمی ایران است که برنامه هسته‌ای خود را صلح آمیز، و سلاح‌های هسته ای را «غیراخلاقی» می‌داند (اشاره به فتوای رهبر عالی ایران مبنی بر حرمت تولید سلاح هسته‌ای)، بلکه واقع‌بینانه‌تر از تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای، و البته دست یافتنی‌تر از همیشه است.

مروان بشاره در پایان مدعی شده است: تحقق این امر فارغ از یک دگرگونی چشمگیر سیاسی که به همراه دارد، می تواند به رویارویی مستقیم با ایالات متحده و/یا اسرائیل منجر شود. اما حدس من این است که در آینده قابل پیش‌بینی، اعراب، آنهایی که در عراق، سوریه، لبنان، یمن و جاهای دیگر که از خاورمیانه غیرهسته‌ای حمایت می‌کنند، خواهند بود که بهای این جنگ سرد منطقه‌ای را خواهند پرداخت.

EjCW6fUXcAEV_se
​ مروان بشارة، کارشناس برجسته سیاست خارجی ایالات متحده، خاورمیانه و امور استراتژیک بین المللی است. او قبلاً استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس بود.