به گزارش اکوایران، در ایران نیز باتوجه به ظرفیت های بسیار بخش معدن، توسعه صنعت فولاد در دستور کار قرار گرفت تا در افق چشم انداز ۱۴۰۴ میزان تولید در این بخش به ۵۵ میلیون تن برسد.

درنتیجه چنین تصمیمی باید توسعه به صورت متوازن در تمامی حلقه ایجاد تا هدف مشخص شده محقق شود اما متاسفانه در سال های گذشته عدم توازن در زنجیره فولاد باعث شد تا نگرانی ها درباره کمبود مواد اولیه جدی تر شود.

این نگرانی به میزانی رسیده است که مدیرعامل شرکت ملی فولاد نیز دباره آن هشدار داده و گفته است:‌ ظرف ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته با وجود رشد تولید در کشور، برخی از بخش‌ها از جمله معادن با این رشد همگام نبوده‌اند و متاسفانه معادن فعلی شاید کمتر از ۱۵ سال بعد از افق ۱۴۰۴ قابلیت استفاده دارد و از آن طرف هم کشور پتانسیل بالایی در این حوزه دارد، اما در بخش اکتشاف مشکلات جدی وجود دارد که می‌توان به مساله مجوزها اشاره کرد و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف بخش‌های مختلف کشور را بلوکه کرده‌اند و چندین درصد از مساحت کشور در سازمان‌های مختلف بلوک شده است، در صورتی که سازمان‌های تخصصی ۲ درصد در اختیار دارند، سازمان‌های غیرتخصصی بعضا ۱۰ درصد از معادن کشور بلوک شده این سازمان‌ها هستند که حتی اجازه اکتشاف هم نمی‌دهند.

اما سوال اینجاست که آیا در زمان تدوین طرح توسعه فولاد به موضوع تامین مواد اولیه توجه نشده؟ آیا عملکرد دولت های گذشته در حوزه اکتشاف ضعیف بوده و تمامی سرمایه ها راهی حلقه میانی زنجیره یعنی فولاد سازی شده است؟ آِیا تاریخ انقضای معادن رو به اتمام بوده و باید برای تامین نیاز واحدهای پایین دست به سراغ واردات رفت؟

حال در صورت مثبت بودن پاسخ سوال های مطرح شده، آینده صنعت فولاد و سرمایه گذاری های صورت گرفته در این بخش چه خواهد بود؟ در صورت واردات مواد اولیه و با توجه به چالش انرژی آیا تولید فولاد در کشور را اقتصادی است؟

بدون شک عمر معادن به دو فاکتور ذخیره و نحوه بهره برداری از آن باز می گردد. با چنین رویکردی برخی معان می توانند تنها برای ۵ سال ذخیره داشته و سطحی و برخی دیگر عمری ۱۰۰ ساله و عمیق باشند. اما عنوان کردن سن معدن چندان مبنای علمی نخواهد داشت.

اگر ذخیره معدن بالا بوده و قیمت نهاده ها در بازار رو به رشد باشد، می توان عمر طولانی را برای معدن شاهد بود. درواقع این موضوع بستگی به توسعه اکتشاف و سرمایه گذاری در این بخش دارد، حلقه مفقودی که بخش معدن کشور از آن رنج می برد.

سرمایه گذاری در معدنکاری را باید یکی از اصلی ترین دلایل برای توسعه دانست ، اما اینکه چرا با وجود اهمیت این موضوع و نقش آفرینی صنعت فولاد در اقتصاد غیر نفتی، این سرمایه گذاری آن طور که باید انجام نشده از موضوعات مورد بحث است که نقدهای زیادی درباره آن مطرح می شود.

در حال حاضر با توجه به ظرفیت صنعت فولاد، ظرفیت مصرف سنگ آهن کشور حدود ۱۰۰ میلیون تن است، اما این بخش برای تامین نیاز ظرفیت بیشتر در بازارهای داخلی و صادراتی با محدودیت همراه است. درواقع اگر ظرفیت تولید فولاد به میزان فعلی باشد و سرمایه گذاری و اکتشافات تکمیلی صورت بگیرد تا ۵۰ سال دیگر ذخیره در اختیار داریم.

اما همانطور که اشاره شد بخش اکتشاف برای تامین نیاز و اهداف تعریف شده نیازمند سرمایه گذاری است، سرمایه گذاری ای که از محل سود ناشی می شود و این درست جایی است که توسعه اکتشافات گره کور خورده و معدنی ها را راهی صنعت فولاد کرده است.

راه حل چیست؟ گزارش اکوایران را ببینید.