به گزارش اکوایران، هر ساله، با آغاز سال نوی میلادی، گروه بین‌المللی بحران (یک سازمان غیردولتی غیرانتفاعی فراملی که در زمینه مناقشات خشونت بار تحقیق میدانی می‌کند و برای پیشبرد سیاست‌هایی به منظور پیشگیری، کاهش یا حل مناقشات فعالیت می‌کند) با انتشار گزارشی پیش‌بینی خود را از ده درگیری محتمل در سطح بین‌المللی ارائه می‌دهد.

این گزارش که توسط کامفورت ارو مدیر عامل گروه بین المللی بحران و ریچارد اتوود، معاون اجرایی این موسسه در فارین‌پالیسی منتشر شده توسط اقتصادنیوز در سه بخش ترجمه شده است. بخش اول آن شامل مقدمه مفصل این گزارش شده و در هر یک از بخش‌های دیگر پنج درگیری محتمل سال جاری ارائه می‌شود.

شوکه‌کننده: بالاخره حمله کرد!

[حمله] خواهد کرد یا نخواهد کرد؟ پارسال همین موقع سوال این بود. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه تقریباً دویست هزار سرباز در مرزهای اوکراین مستقر کرده بود. اطلاعات ایالات متحده هشدار داده بود که روسیه برای یک جنگ تمام‌عیار آماده می‌شود. همه نشانه‌ها حاکی از آغاز یک حمله بود، هر چند غیرقابل تصور به نظر می‌رسید.

درست است، روسیه در سال 2014 به اوکراین حمله کرده بود، و در بهار 2021 یک رزمایش برای تمرین چنین تهاجمی ترتیب داده بود و به جای آن‌که آن‌ها را به خانه بفرستد، نیروها را در مرز جمع کرد. پوتین از امتناع کی‌یف به تن دادن به خواسته‌هایش عصبانی به نظر می‌رسید. او آشکارا هویت ملی و حاکمیت اوکراین را مورد تمسخر قرار داد. با این حال، زمانی که نیروهای روسی وارد عمل شدند، شوکه کننده بود که یک قدرت مجهز به سلاح هسته‌ای در سال 2022 به دنبال تسخیر همسایه در عملیات تجاوزکارانه بی‌دلیل باشد.

سایه بلند جنگ اوکراین بر امور جهانی

فراتر از ویرانی در اوکراین، جنگ سایه طولانی بر امور جهانی انداخته است.

نتایج آن برای روسیه، تا کنون فاجعه‌بار بوده است. حمله‌ای که قرار بود اوکراین را تحت سلطه خود درآورد، غرب را تضعیف کند و کرملین را تقویت کند، تاکنون برعکس عمل کرده است. در واقع در پی این حمله، ناسیونالیسم اوکراینی توربوشارژ شده و کی‌یف را به اروپا نزدیک‌تر کرده است. این کشور روح جدیدی را در کالبد ناتو دمیده که پیش از آن به سان روح سرگردان بود. پیوستن فنلاند و سوئد به این ائتلاف، که به نظر می‌رسد در مسیر نهایی‌شدن قرار دارد، به طور چشم‌گیری توازن قوا را در شمال اروپا تغییر خواهد داد و طول مرزهای روسیه با کشورهای ناتو را بیش از دو برابر خواهد کرد.

این جنگ ضعف‌هایی را در ارتش روسیه آشکار کرده که عملیات در سوریه (2015) و اوکراین (2014 و 2015) آن را پنهان کرده بود. در مقابل این جنگ باعث خیزش عزم و تائید صلاحیت غرب  شده که شکست‌ها در افغانستان، عراق و لیبی آن‌ها را به باد داده بود (اگرچه مسلماً اگر ایالات متحده تحت رهبری تهاجم دیگری قرار می‌گرفت، ممکن بود اوضاع متفاوت باشد).

جنگ هنوز به پایان نرسیده

با این حال، جنگ هنوز به پایان نرسیده است. اقتصاد روسیه با تحریم‌های گسترده غرب سازگار شده است. به نظر می‌رسد کرملین متقاعد شده که قدرت روسیه دست‌نخورده باقی می‌ماند. مسکو هنوز ممکن است مجبور به حل‌و‌فصل نامشروع مسائل شود و سابقه‌ای نگران‌کننده برای تجاوز در جاهای دیگر ایجاد کند.

از سوی دیگر، اگر پوتین واقعاً به دلیل پیشرفت‌های اوکراین در میدان نبرد و به یا دلایل دیگری احساس خطر کند، غیرممکن نیست -بعید است اما رد کامل آن سخت است- که او از سلاح هسته‌ای به عنوان آخرین تاس استفاده کند. هر اتفاقی که در اوکراین بیفتد، غرب و روسیه احتمالاً دچار اشتباه محاسباتی از هم، اما به دور از رویارویی باقی خواهند ماند.

دردسر بزرگ برای شی

برای چین، جنگ بیش‌تر شبیه یک سردرد بوده است. علی‌رغم استقبال عمومی شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین از پوتین و ادامه تجارت بین دو کشور که به روسیه در مقابله با تحریم‌ها کمک کرده، حمایت مادی پکن از مسکو ضعیف و کم‌تر از انتظار بوده است. تاکنون شی برای پوتین سلاح ارسال نکرده است. به نظر می‌رسد او از دردسرهای پوتین و جنجال‌های هسته ای او ناراحت است.

پکن نمی‌خواهد مسکو را تضعیف کند و بعید است که پوتین را مجبور به پذیرش توافق صلح کند. اما از سوی دیگر نمی‌خواهد با حمایت از تهاجم به اوکراین، پایتخت‌های غربی را تحریک کند. این کشور با احتیاط شاهد این است که متحدان ایالات متحده در آسیا مواضع دفاعی خود را تقویت می‌کنند و به نظر می‌رسد مشتاق نگه داشتن واشنگتن در اطراف خود هستند، حتی اگر هنوز خواهان دسترسی به بازارهای چین هستند. جنگ اوکراین، ترس از حمله چین به تایوان را تشدید کرده است. اما تهاجمی که در کوتاه مدت برای پکن حتی قبل از جنگ بسیار خطرناک به نظر می‌رسید، حداقل در حال حاضر از احتمال کم‌تری برخوردار شده است. تحریم‌های گسترده‌ای که علیه روسیه اعمال شده است از نظر چین دور نمی‌شود. شکست‌های میدان نبرد مسکو هم همین‌طور.

در مورد روابط بین ایالات متحده و چین که در دهه‌های آینده تسلط خواهد داشت، جنگ روسیه و اوکراین اساس آن را تغییر نداده است. سفر ماه اگوست نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، پکن را آزار داد، اما دیدار سه ماه بعد بایدن و شی، نوید از سرگیری گفت‌وگوها را داد. با این حال، رقابت هم‌چنان در عرصه سیاست خارجی دو کشور وجود دارد. نقشه‌های چینی روی تایوان راه به جایی نمی برد. اگرچه دو اقتصاد بزرگ جهان هم‌چنان در هم تنیده هستند، جداسازی در عرصه فن‌آوری در حال انجام است.

فرصت‌طلبی در فضای چندقطبی

جنگ بر نفوذ و خودمختاری قدرت‌های متوسط غیرغربی موثر بوده است. ترکیه که مدت‌هاست در خطوط بین عضویت در ناتو و روابط با مسکو قدم می‌زند، با سازمان ملل متحد واسطه گری توافقی را برای ارسال غلات اوکراین به بازارهای جهانی از طریق دریای سیاه انجام داده است. این ابتکار به دنبال سال‌ها طغیان‌گری ترکیه در خارج از کشور، از جمله برهم زدن موازنه میدان نبرد در لیبی و قفقاز جنوبی و گسترش فروش پهپادها صورت می‌گیرد.

برای عربستان سعودی، حذف ناگهانی نفت روسیه از بازار یک موهبت بود. این امر باعث شد بایدن که با وعده منزوی ساختن شاهزاده سعودی محمد بن سلمان وارد کاخ سفید شده بود، به دیدار او برود. اما ریاض به همراه سایر تولیدکنندگان نفت تصمیم گرفت قیمت‌ها را بالا نگه دارد و خشم واشنگتن را برانگیخت.

هند که در آن واحد شریک امنیتی ایالات متحده و خریدار عمده تسلیحات روسی بود، هم نفت خام روسیه را خریده و هم پوتین را به خاطر ضربات شمشیرهای هسته‌ای‌اش سرزنش کرده است. این یک حرکت ناهماهنگ و غیر هم‌سو نیست. اما قدرت‌های میانی فعال فضایی را برای ترسیم مسیر خود احساس می‌کنند و در حالی که تعداد کمی از آن‌ها از رقابت‌های قدرت‌های بزرگ استقبال می‌کنند، تلاش می‌کنند از فرصت‌هایی که جهان چندقطبی به ارمغان می‌آورد، کمال بهره را ببرند.

مشکلِ اروپا، نه ما!

در جاهای دیگر در جنوب جهانی، جنگ واکنش‌های سردی را برانگیخت. اکثر پایتخت‌های غیرغربی به رای‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد علیه تجاوز روسیه پیوستند. اما تعداد کمی پوتین را علنا محکوم کرده یا به تحریم‌ها علیه حکومت او پیوستند. بسیاری از آن‌ها دلایل خود را برای عدم قطع رابطه با مسکو دارند -عمدتاً تجارت، اما هم‌چنین روابط تاریخی یا اتکا به مزدوران گروه واگنر مرتبط با کرملین.

آن‌ها انتخاب طرف یا تحمیل هزینه برای جنگ را مشکل اروپا می‌دانند که متفاوت با منافع آن‌هاست. ناامیدی از غرب نیز نقش مهمی در این مسئله ایفا می‌کند، چه در مورد احتکار واکسن کووید-19، چه سیاست‌های مهاجرتی یا بی‌عدالتی آب‌وهوایی. بسیاری با توجه به مداخلات غرب در جاهای دیگر و سابقه استعماری، خشم غرب نسبت به اوکراین را از دریچه استانداردهای دوگانه می بینند. بسیاری از رهبران جهانی جنوب نیز معتقدند -به ویژه در مورد تحریم‌ها- که دولت‌های غربی جنگ با روسیه را به اقتصادجهانی گره زده‌اند.

جنگ و بحران هزینه زندگی

در واقع، خارج از اروپا، بزرگ‌ترین پیامدهای جنگ، اقتصادی است. آشفتگی‌های مالی ناشی از تهاجم به اوکراین و اعلام تحریم‌ها، بازارهایی را که کووید-19 قبلاً تکان داده بود، دوباره متلاطم کرد. قیمت موادغذایی و سوخت افزایش یافت و جرقه بحران هزینه زندگی را برانگیخت. اگرچه قیمت‌ها از آن زمان کاهش یافته است، اما تورم هم‌چنان بیداد می کند و مشکلات بدهی را برجسته می‌کند.

همه‌گیری و بحران اقتصادی دو مورد از چندین تهدید متقابل هستند، به ویژه از جمله تغییرات آب و هوایی و ناامنی غذایی، که می‌تواند کشورهای آسیب‌پذیر را تحت تأثیر قرار دهد و ناآرامی‌ها را دامن بزند. در فهرست امسال، پاکستان یک نمونه بارز است. بسیاری از کشورها در قایق‌های مشابهی هستند.

خوش‌بین‌های پیش رو

آیا سال 2022 دلیلی برای خوش‌بینی برای سال پیش‌رو به جا گذاشته است؟ با توجه به زخم اوکراین، یافتن نکات خوب در جنگ ممکن است مسئله ای انحرافی به نظر برسد. اما اگر در مبارزه ضعیف‌تر ظاهر می‌شد، اگر غرب کم‌تر متحد می‌شد و روسیه به سرعت پیروز می‌شد، اروپا و احتمالاً جهان در مکان خطرناک‌تری قرار داشتند.

پوتین تنها مرد قدرت‌مندی نبود که سال بدی داشت. چندین پوپولیست دیگر که اخیراً سیاست آن‌ها اختلاف زیادی ایجاد کرده بود نیز شکست خوردند. ژایر بولسونارو در برزیل شکست خورد. در حال حاضر اقبال به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، کاهش یافته به نظر می‌رسد.

مارین لوپن نتوانست ریاست جمهوری فرانسه را به دست آورد. در ایتالیا هم که پوپولیست‌ها قدرت را به دست آوردند، راست افراطی تنها نیروی برتر نیست و برخی از قهرمانان آن با شکست مواجه شدند. به علاوه، دیپلماسی چندجانبه تا حد زیادی با مشکل مواجه شد. چین، روسیه و قدرت‌های غربی، علی‌رغم اختلافات تلخ‌شان، هم‌چنان شورای امنیت سازمان ملل را محلی برای مدیریت بحران‌های خارج از اوکراین می‌دانستند. توافقی که می‌تواند به جنگ وحشتناک اتیوپی و روابط سرد کلمبیا و ونزوئلا پایان دهد و نشان می دهد که برقراری صلح در جاهای دیگر علیرغم درگیری در اروپا می تواند ادامه یابد.

بحران‌هایی که انتظارش می‌رود

با این حال، به طور کلی، 2022 سال ناراحت کننده‌ای بود، به ویژه با توجه به این‌که آخرین سال همه‌گیری بود که بسیاری را در جهان تحت تاثیر قرار داد. گروهی خشمگین به ساختمان کنگره آمریکا یورش بردند. دما در بخش‌هایی از جهان بقای انسان را تهدید می‌کند. اکنون، جنگ بزرگی در اروپا در جریان است و معمار آن به تشدید تنش هسته‌ای استناد می‌کند و چندین کشور فقیر با بحران بدهی، گرسنگی و آب و هوای وخیم روبرو هستند.

هیچ یک از این وقایع بدون هشدار به وقوع نپیوستند، و از چندین سال پیش ذهن‌ها را درگیر می‌کردند. آن‌ها هم‌چنین در شرایطی به وجود می‌آیند که تعداد افرادی که در درگیری‌ها کشته می‌شوند رو به افزایش و تعداد بیشتری از مردم آواره یا گرسنه می‌شوند که بسیاری از آن‌ها به دلیل جنگ است.

بنابراین، آیا در سال 2023 قدرت‌های بزرگ وارد جنگ خواهند شد و تابوی هسته‌ای 80 ساله را می‌شکنند؟ آیا بحران‌های سیاسی، سختی‌های اقتصادی و فروپاشی آب و هوا باعث فروپاشی اجتماعی نه تنها در کشورها، بلکه در بخش‌های عمده‌ای از جهان می‌شود؟ بدترین پاسخ به سوالات بزرگ امسال دور از ذهن به نظر می‌رسد. اما پس از چند سال گذشته، نادیده گرفتن چیزهای غیرقابل تصور از خود راضی خواهد بود.

در بخش‌های بعدی 10 درگیری که در سال 2023 انتظار می‌رود را ارائه می‌دهیم:

اوکراین | ارمنستان و آذربایجان | ایران | یمن | اتیوپی | جمهوری دموکراتیک کنگو و دریاچه های بزرگ | ساحل | هائیتی | پاکستان | تایوان