به گزارش اکوایران، سفر رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده به تایوان با واکنش شدید پکن مواجه شده است. این در حالی است که ایالات متحده همزمان درگیر یک جنگ نیابتی علیه کرملین در اوکراین است و کار مذاکرات بر سر احیای برجام با ایران همچنان گره خورده است. دیوید لئونهارت، گزارشگر نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی با عنوان «یک محور جدید؟» نشان داده که چگونه بحران تایوان نزدیکی پکن-مسکو-تهران را بیش از پیش به نمایش گذاشته است.

همکاری رو به گسترش

ولادیمیر پوتین در طول سال میلادی جاری تنها دو بار به خارج از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق سفر کرده است؛ یک بار در ماه فوریه به چین و یک بار هم در ماه گذشته به ایران سفر کرد.

واضح است که دو کشور چین و ایران -همانند روسیه- یک وجه اشتراک دارند: همگی آمریکا را به چشم یک دشمن می بینند. اگر جهان در حال تقسیم به دو بلوک رقیب است، روسیه، چین و ایران هسته اصلی بلوک ضدآمریکایی را تشکیل می دهند.اکنون به نظر می رسد آنها همکاری خود را افزایش داده اند.

خطر مدیریت مقابله همزمان

روابط نزدیک‌تر آن‌ها چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای را برای آمریکا ایجاد می‌کند: اگر هر سه کشور تصمیم بگیرند به‌زودی و به طور همزمان با ایالات متحده مقابله کنند، چه اتفاقی می افتد؟

3

پیش از این، روسیه به اوکراین حمله کرده است و این توانایی را دارد که حملات خود را به بخش های جدید این کشور گسترش دهد. ایران تاکنون از ورود مجدد به توافق هسته ای که دونالد ترامپ  از آن خارج شده بود، خودداری کرده و امکان توسعه بیشتر برنامه اتمی اش وجود دارد. سیاست چین هم در قبال تایوان تهاجمی‌تر شده و مقامات آمریکایی نسبت به احتمال حمله به جزیره طی سال‌های آینده نگران هستند.

دیوید سنگر، تحلیلگر نیویورک تایمز چشم انداز اقدام تقابلی همزمان چین، ایران و روسیه علیه آمریکا را چندان محتمل نمی داند اما معتقدست در صورت رخ دادن چنین درگیری بزرگی امکان مدیریت آن برای ایالات متحده اگر بعید نباشد، بسیار دشوار خواهد بود.

تنش در تایوان؛ بازدارندگی دیپلماتیک

تمرکز توجهات در این هفته به تایوان معطوف شده بود. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده، به عنوان بالاترین مقام آمریکایی در دهه های اخیر، طی تور آسیایی خود از تایوان دیدار کرد. مقامات چینی با نسبت به به سفر پلوسی به شدت واکنش نشان دادند. اگر چه مقامات دولت بایدن تلاش کردند چین را از اقدام تهاجمی برحذر دارند، اما چین بلافاصله پس از سفر پلوسی، دست به مانور گسترده ای زده و برخی تحریم های اقتصادی علیه جزیره اعمال کرده است. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید پیش از سفر پلوسی گفته بود: «اقدامات ما تهدیدکننده نیستند و هیچ زمینه جدیدی را ایجاد نمی کنند. هیچ چیزی در مورد این بازدید احتمالی، وضعیت موجود را تغییر نخواهد داد».

1

در این شرایط هیچ انتخاب آسانی برای ایالات متحده وجود ندارد. اگر پلوسی این دیدار را لغو می کرد، خواسته های رهبران تایوان را نادیده می گرفت. همانطور که گزارشگر نیویورک تایمز در تایوان امی کین می گویداین  دیدار، «مشروعیت تایوان را در صحنه بین المللی تقویت کرد». ادوارد وانگ، خبرنگار بخش دیپلماسی نیویورک تایمز از واشنگتن هم می گوید: «حامیان این سفر استدلال می کنند که ایالات متحده این پیام را به پکن ارسال می کند که تایوان به اندازه کافی برای ما مهم است که می خواهیم در سطوح عالی تعامل داشته باشیم». او این سفر را نسخه ای از «بازدارندگی دیپلماتیک» توصیف کرد و تلاش کرد چین را از عواقب احتمالی در صورت حمله به تایوان یادآوری کند.

در مقابل، لغو این اقدام می‌توانست این پیام را بفرستد که چین می‌تواند روابط آمریکا با تایوان را دیکته کند و این پتانسیل را با خود دارد که اشتباهاتی را که ایالات متحده در 20 سال گذشته با پوتین مرتکب شده است، تکرار کند. پوتین به گرجستان حمله کرد، شبه جزیره کریمه اوکراین را ضمیمه کرد، مخالفان روسی را به قتل رساند و در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 2016 مداخله کرد. در این شرایط پوتین که ایالات متحده و اروپای غربی را ضعیف می دید، در فوریه با تهاجم گسترده به اوکراین پاسخ داد.

اگر چین معتقد باشد که ایالات متحده در نهایت به دفاع از تایوان نخواهد آمد، احتمال تهاجم ممکن است افزایش یابد. به عقیده کائو کون، محقق یک اندیشکده دولتی چین: «احتمال درگیری بین چین و ایالات متحده در تنگه تایوان در حال افزایش است».

کارزاری سه جانبه؟

اما هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که یک کارزار تهاجمی هماهنگ از سوی چین، روسیه و ایران لزوماً در ماه های آینده اتفاق خواهد افتاد. همانطور که دیوید سنگر نیز اشاره می کند، این سه کشور در میان خود تنش های خاصی هم دارند. چین و روسیه رقبای دیرینه ای برای نفوذ در آسیا بوده اند و هر دو - مانند ایالات متحده - ترجیح می دهند که ایران به یک قدرت هسته ای تبدیل نشود.

اما این سه کشور همچنین یک هدف مشترک کلی دارند: کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی ایالات متحده، اروپای غربی، ژاپن و متحدان آنها. چین، روسیه و ایران در ماه های اخیر به ویژه در خرید انرژی روسیه و ایران با یکدیگر همکاری کرده اند. زمانی که ایالات متحده مجبور است همزمان با چندین بحران بین المللی مواجه شود، هر سه آنها سود خواهند برد.

2