به گزارش اکوایران، علی‌رغم برآوردهای اولیه، جنگ در اوکراین به نیمه ماه چهارم خود رسیده و سرنوشت جنگ را در هاله مبهمی قرار داده است. لیانا فیکس و مایکل کیماژ، تحلیل‌گران مسائل بین‌الملل با انتشار یادداشتی با عنوان «اگر اوکراین برنده شود چه؟» در نشریه فارن افرز تلاش کرده‌اند سرنوشت درگیری پس از پایان منازعه را بررسی کنند. این مقاله در دو بخش ترجمه شده که در ادامه بخش اول آن منتشر می‌شود:

اوضاع نگران کننده جنگ در جبهه شرقی

بنا بر گزارش اقتصادنیوز، در روزهای اخیر، بسیاری از ناظران غربی جنگ در اوکراین نگران این بوده اند که روند درگیری به نفع روسیه تغییر کند. گلوله باران گسترده توپخانه ای به دستاوردهای فزاینده روسیه در منطقه دونباس در شرق اوکراین منجر شده و روسیه در حال گسیل نیروهای جدید و تازه نفس است. این در حالی است که نیروهای اوکراینی خسته و مستهلک شده اند. 

روسیه در تلاش است تا از طریق «گذرنامه‌سازی» -ارائه سریع پاسپورت روسی به شهروندان اوکراینی در مناطق تحت اشغال روسیه- و ایجاد اجباری ساختارهای اداری روسیه در خاک اوکراین، یک موقعیت تازه ای را خلق و واقعیت را با جاه‌طلبی‌های امپریالیستی خود منطبق کند. کرملین احتمالاً قصد دارد شرق و جنوب اوکراین را به طور نامحدود اشغال و در نهایت به سمت اودسا،  شهر بندری بزرگ و مرکزی تجاری در جنوب اوکراین که این کشور را به جهان خارج متصل می کند- حرکت کند.

اهداف استراتژیک روشن اوکراین

با این حال،  از منظری وسیعتر، اوضاع برای مسکو چندان خوشایند به نظر نمی‌رسد. فهرست دستاوردهای نظامی اوکراین طولانی و طولانی‌تر می شود. نیروهای اوکراینی در نبرد کیف پیروز شدند. با موفقیت از شهر جنوبی میکولایف دفاع کرد و اودسا را حداقل در حال حاضر دور از دسترس ارتش مهاجم قرار داد. در نبرد خارکیف هم -شهری درست همجوار مرز روسیه بود- پیروز شد. 

دستاوردهای اخیر روسیه در مقایسه کمرنگ به نظر می رسد و بر خلاف کرملین، دولت در کیف یک هدف استراتژیک روشن دارد که با روحیه عالی و کمک های گسترده از خارج تقویت می شود.

محتمل‌ترین پیروزی برای اوکراین

این سیر وقایع می تواند یک چرخه مطلوب را برای اوکراین ترسیم کند. اگر نیروهای اوکراینی در تابستان امسال قلمرو خود را باز پس گیرند، قدرت کیف به رشد خود ادامه خواهد داد. حقیقت این است که علی‌رغم شکست‌هایی که در همه جنگ‌ها وجود دارد، اوکراین همچنان می‌تواند برنده شود – اگرچه دامنه و مقیاس پیروزی آن به احتمال زیاد محدود خواهد بود.

محتمل ترین پیروزی برای اوکراین «برد کوچک» است. اوکراین می تواند روسیه را از سمت غربی رود دنیپر عقب براند، در اطراف مناطق تحت کنترل روسیه در شرق و جنوب اوکراین محدوده های دفاعی ایجاد کند و دسترسی این کشور به دریای سیاه را تضمین کند. با گذشت زمان، نیروهای اوکراینی می توانند به جلو حرکت کنند و پل زمینی را که روسیه به کریمه ایجاد کرده، بشکنند. اساساً، اوکراین می تواند شرایط را به وضعیتی که قبل از حمله روسیه در فوریه وجود داشت، بازگرداند.

این پیروزی جهان را آن گونه که برخی از کارشناسان غربی آرزو می کنند تغییر نمی دهد. با این وجود اینکه یک دولت کوچکتر و از نظر نظامی ضعیفتر تهاجم یک قدرت امپریالیستی را دفع می کند، اثرات موجی در منطقه و بقیه جهان خواهد داشت – با نشان دادن اینکه مقاومت موفقیت آمیز در برابر متجاوزان قدرتمند امکان پذیر است.

سناریوی برد بزرگ

البته یک سناریوی«برد بزرگ» نیز وجود دارد که در آن جنگ کاملاً بر اساس شرایط دل‌خواه اوکراین پایان می‌یابد. این به معنای احیای کامل حاکمیت اوکراین است -از جمله بر کریمه و بخش‌هایی از دونباس که توسط روسیه در سال‌های قبل از تهاجم گسترده روسیه در فوریه اشغال شده بود. 

به نظر می‌رسد این سناریو از احتمال کم‌تری نسبت به یک پیروزی محدودتر برخوردار باشد: حمله سخت‌تر از دفاع است و وسعت قلمرو مورد بحث قابل توجه و به شدت مستحکم است. حداقل، روسیه با سرسختی کریمه را حفظ خواهد کرد. این منطقه محل استقرار ناوگان دریای سیاه روسیه و نمادی از بازگشت روسیه به موقعیت قدرت بزرگ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. بعید است ولادیمیر پوتین کریمه را بدون درگیری شدید رها کند.

روز بعد چه؟

صرف نظر از دامنه پیروزی اوکراین، همه این سناریوها مستلزم یک «روز بعد» مبهم است. روسیه نه با شکست خود موافقت خواهد کرد و نه از یک نتیجه مذاکرات غیراجباری. هر گونه پیروزی اوکراین تنها باعث ایجاد ناسازگاری بیشتر روسیه در پی آن خواهد شد.

روسیه به محض این‌که بتواند ظرفیت نظامی خود را بازسازی کند، از روایت تحقیر برای تحریک حمایت داخلی برای تلاش مجدد برای کنترل اوکراین استفاده خواهد کرد. 

پوتین حتی اگر در جنگ شکست بخورد، اوکراین را رها نخواهد کرد. او به سادگی کنار نمی‌نشیند، زیرا اوکراین به طور کامل با غرب ادغام می‌شود. بنابراین، پیروزی اوکراین مستلزم کاهش حمایت غرب از اوکراین نیست، بلکه به تعهدی قوی‌تر نیاز دارد.

برنده کوچک شدن

برای پیروزی کوچک و بازگرداندن وضعیت موجود قبل از تهاجم، اوکراین باید پیروزی‌های خود در شمال را به پیروزی در شرق و جنوب تبدیل کند. در کیف و خارکیف، نیروهای اوکراینی نیروهای روسی را مجبور به عقب‌نشینی تاکتیکی کردند. تکرار این نتیجه در مکان‌هایی مانند خرسون و ماریوپل -که در سرزمین‌هایی هستند که روسیه کنترل و در حال تثبیت خود است- دشوارتر خواهد بود.

اما اوکراین از مزیت ذخایر نیروی انسانی زیادی برخوردار است، ارتش آن به خوبی سازماندهی و رهبری می‌شود و در تمایل اوکراین برای جنگ تردیدی وجود ندارد. ماهیت تهاجم روسیه اراده‌ای را برای مبارزه ایجاد کرده که اوکراین همیشه به آن نیاز دارد. رهبری توانمند ولودیمیر زلنسکی هم کوشش‌های جنگی را بیشتر تقویت کرده است.

اوکراین هم‌چنین از کمک بسیاری از ارتش‌های برتر جهان برخوردار است. کیف به اطلاعات درجه یک در مورد برنامه ریزی ارتش روسیه و موقعیت نیروها دسترسی دارد. ارتش اوکراین هزینه‌های فوق‌العاده بالایی از جمله تلفات سنگین انسانی و انهدام تجهیزات را به روسیه تحمیل کرده است. اگر اوکراین بتواند در تابستان امسال قدرت آتش و نیروی انسانی خود را ترکیب کند، می‌تواند یک ضد‌حمله در دونباس انجام و به پل زمینی روسیه به کریمه نفوذ کند.

یک جنگ انتخابی

در مقابل، روسیه بسیاری از دارایی‌های نظامی موجود خود، از جمله بسیاری از سخت‌افزار و مهمات خود را خرج کرده است (اگرچه هنوز منابع ذخیره‌ای دارد که می‌تواند به صحنه نمایش بیاورد). خستگی ارتش روسیه به راحتی در میان سربازان آن قابل مشاهده است. بسیاری از واحدها متحمل خساراتی شده‌اند که آنها را بی‌تاثیر می‌کند. ممکن است روحیه آن‌ها بالاتر از آن چیزی باشد که بسیاری از ناظران غیرروسی معتقدند. ارزیابی آن سخت است اما به دلایل واضح، روحیه روسیه از روحیه اوکراینی پایین تر است. روسیه درگیر یک جنگ انتخابی است. فساد و ماهیت ارتش روسیه از بالا به پایین مانع حضور نیروهای نخبه این کشور شده است. این یک جنگ آسان برای روسیه نبوده است.

با این حال، روسیه شروع به بسیج گام به گام و تشکیل نیروهای ذخیره و متخصص کرده است و این در حالی است که هنوز از سربازی اجباری عمومی اجتناب می‌کند. این اقدامات در جنگ تاثیر خواهد داشت. پوتین گزینه بسیج توده‌ای را حفظ و رسماً یک جنگ آشکار را اعلام و قدرت نظامی کامل روسیه را به کار می‌گیرد. اما بسیج، آموزش و جابجایی وسایل همگی زمان بر است. کلید راهبرد اوکراین باید این باشد که حقایق را روی زمین نشان دهیم و هزینه‌های تغییر این حقایق را برای روسیه بسیار سنگین کنیم. این امر مستلزم یک حمله بزرگ اوکراین در دو تا سه ماه آینده است.

جنگ پس از جنگ

ترکیبی از شکست‌های نظامی و تحریم‌های تنبیهی ممکن است در نهایت مسکو را وادار به تعدیل اهداف خود کند و آتش‌بس معنادار ممکن است قابل دستیابی باشد. اما برای پوتین، حل و فصل ماجرا از طریق مذاکرات گسترده‌تر احتمالاً منتفی است. روسیه در حال حاضر مکان‌هایی را که اشغال کرده، نه به‌عنوان برگه‌های چانه‌زنی برای حل و فصل نهایی، بلکه به‌عنوان سرزمین روسیه در نظر می‌گیرد و به گفته کارشناسان اطلاعاتی روسیه، آندری سولداتوف و ایرینا بوروگان، تندروهای کرملین خواهان جنگ بیش‌تر و نه کم‌تر هستند.